• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سحر و جادو

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سحر، جادو، تردستی، شعبده ، خرافات، گناه کبیره.
پرسش: نظر علمای شیعه در رابطه با سحر چیست و چگونه می‌توان آن را باطل کرد؟
پاسخ: سحر عملی خارق العاده است که گاهی یک نوع چشم‌بندی و تردستی است و گاه تنها جنبه روانی و خیالی و تلقینی دارد و گاه با استفاده از خواص ناشناخته فیزیکی و شیمیایی بعضی از اجسام و عناصر و گاه از طریق کمک گرفتن از شیاطین انجام می‌گیرد. ساحران، افراد منحرف و دنیاپرستی هستند که اساس کارشان بر تحریف حقایق است و در اغلب موارد از توجه بیش از حد عده‌ای به خرافات و اوهام، سوء استفاده کرده و بساط خود را پهن می‌نمایند. بدیهی است که افزایش سطح آگاهی‌های مردم، بهترین راه برای مقابله با این‌گونه امور محسوب می‌گردد.
در احادیثی که از پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده است، سحر به‌شدت مذمت و از آن نهی شده است.
فقهای اسلام به اتفاق می‌فرمایند یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگری حرام است ؛مگر این‌که برای ابطال سحر ساحران چاره‌ای از یادگیری آن نباشد؛ حتی گاهی به‌عنوان واجب کفایی می‌بایست عده‌ای سحر را بیاموزند تا اگر مدعی دروغ‌ گویی خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند، سحر و جادو ی او را ابطال و دروغ او را فاش سازند. خواندن آیات و دعاهایی برای از بین بردن سحر، در کتب و روایات توصیه شده است.



سحر از نظر قرآن به دو بخش تقسیم می‌شود:

۱.۱ - ۱. تردستی و شعبده

آنجا که مقصود از آن فریفتن و تردستی و شعبده و چشم‌بندی است و حقیقتی ندارد؛ چنان‌که می‌خوانیم:" فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ریسمان‌ها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر، خیال می‌شد که حرکت می‌کنند؛ و در آیه دیگر آمده است:" فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْهنگامی‌که ریسمان‌ها را انداختند، چشم‌های مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند، از این آیات روشن می‌شود که سحر دارای حقیقتی نیست که بتوان در اشیا تصرفی کند و اثری بگذارد؛ بلکه این تردستی و چشم‌بندی ساحران است که آنچنان جلوه می‌دهد.

۱.۲ - ۲. سحرهای تأثیرگذار

از بعضی از آیات قرآن استفاده می‌شود که بعضی از انواع سحر به‌راستی اثر می‌گذارد؛ مانند آیه فوق که می‌گوید آنها سحرهایی را فرامی‌گرفتند که میان مرد و همسرش جدایی می‌افکند: " فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ " یا تعبیر دیگری که در آیات فوق بود که آنها چیزهایی را فرامی‌گرفتند که مضر به حالشان بود و نافع نبود: " وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ ".
ولی آیا تأثیر سحر فقط جنبه روانی دارد و یا اینکه اثر جسمانی و خارجی‌ هم ممکن است داشته باشد؟ در آیات بالا اشاره‌ای به آن نشده؛ لذا بعضی معتقدند اثر سحر تنها در جنبه‌های روانی است.


به هر‌حال در یک جمع‌بندی می‌توان گفت: سحر عملی خارق العاده است که آثاری از خود در وجود انسان‌ها به‌جا می‌گذارد و گاهی یک نوع چشم‌بندی و تردستی است و گاه تنها جنبه روانی و خیالی و تلقینی دارد و گاه با استفاده از خواص ناشناخته فیزیکی و شیمیایی بعضی از اجسام و عناصر و گاه از طریق کمک گرفتن از شیاطین انجام می‌گیرد. البته ساحران، افراد منحرف و دنیاپرستی هستند که اساس کارشان بر تحریف حقایق است.


در عصر ما چون بسیاری از خواص اجسام و عناصر که در گذشته بر توده مردم مخفی بود، آشکار شده است و حتی کتاب‌هایی در زمینه آثار اعجاب‌انگیز موجودات مختلف نوشته ‌شده است، واقعیت قسمت زیادی از سحرهای ساحران روشن شده و در موارد زیادی این حربه از دست ساحران گرفته شده است (مثل روشن شدن خواص شمیایی عناصر و یا بعضی خواص نور )؛ اما در هر حال، سحر چیزی نیست که بتوان وجود آن را انکار کرد و همه صورت‌های آن را به خرافات نسبت داد، بعضی از صورت‌های آن اکنون رواج دارد و هنوز واقعیت آن شناخته نشده است؛ مثل کارهایی که مرتاضان هندی انجام می‌دهند.


از نظر اسلام در بسیاری از موارد‌، سحر باعث گمراه ساختن مردم و تحریف حقایق و متزلزل ساختن پایه‌های اعتقادات افراد ساده‌ذهن می‌شود. در احادیثی که از پیشوایان بزرگ اسلام به ما رسیده است، سحر به‌شدت مذمت و از آن نهی شده است؛ از جمله اینکه:

۴.۱ - حدیثی از امام علی

حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید:" کسی که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است و رابطه او با خداوند به‌کلی قطع می‌شود...".
پس از نظر اسلام، انجام، تعلیم، تعلم و تکسب به سحر، ممنوع و حرام و از گناهان کبیره است و در بعضی از روایات، تعلیم و تعلم سحر را موجب کفر شمرده‌اند.


فقهای اسلام به اتفاق می‌فرمایند، یاد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگری حرام است؛ اما چنانچه ابطال سحر در یادگیری آن منحصر گردد، تعلم آن اشکالی ندارد؛ بلکه گاهی به‌عنوان واجب کفایی می‌بایست عده‌ای سحر را بیاموزند تا اگر مدعی دروغ‌گویی خواست از این طریق مردم را اغفال یا گمراه کند، سحر و جادوی او را ابطال نمایند و دروغ مدعی را فاش سازند.

۵.۱ - حدیثی از امام صادق

دلیل این استثنا حدیثی است که از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ نقل شده، در این حدیث می‌خوانیم:"یکی از ساحران و جادوگران که در برابر انجام عمل سحر مزد می‌گرفت، خدمت امام صادق ـ علیه‌السلام ـ رسید و عرض کرد: حرفه من سحر بوده است و در برابر آن مزد می‌گرفتم، خرج زندگی من نیز از همین راه تأمین می‌شد و با همان در آمد، حج خانه خدا را انجام داده‌ام، ولی اکنون آن را ترک و توبه کرده‌ام، آیا برای من راه نجاتی هست؟ امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در پاسخ فرمود:"عقده سحر را بگشا؛ ولی گره جادوگری مزن".
از این حدیث استفاده می‌شود که برای گشودن گره سحر، آموختن و عمل آن بی‌اشکال است.


همچنین در موارد دیگری اسلام یادگیری سحر را جایز دانسته است؛ از جمله:
۱. فراگرفتن سحر برای از بین بردن آثار سحر از کسانی که از سحر آسیب دیده‌اند.
۲. برای باطل کردن ادعای مدعیان دروغین نبوت .
۳. یاد گرفتن آن به منظور از بین بردن سحر ساحران.


در بعضی از کتب
[۱۲] و نیز در حواشی مفاتیح الجنان تحت عنوان تعویذ ابطال سحر بیان شده است.
و روایات برای از بین بردن سحر خواندن آیات و دعاهایی توصیه شده است. ما از باب نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

۷.۱ - ۱. خواندن دعای «باسم الله العظیم ...»

محمد بن عیسی گوید از حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ درباره سحر پرسیدم حضرت فرمود: سحر واقعیت دارد و به اذن خدا اثر می‌کند؛ هرگاه تو را سحر کردند، دستت را تا مقابل صورتت بالا ببر و این دعا را بخوان: " باسم الله العظیم باسم الله العظیم رب العرش العظیم الا ذهبت و انقرضت ".

۷.۲ - ۲. خواندن دعای «بسم الله ارقیک ...»

ابن عباس گوید: لبید یهودی پیغمبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را سحر کرد و سحر را در چاه بنی‌زریق انداخت، حضرت بیمار شد؛ در‌حالی‌که حضرت به خواب بود، دو فرشته آمدند، یکی از آن دو کنار سر حضرت و دیگری پهلوی پای او نشست و به ایشان خبر دادند که شما را سحر کرده‌ و سحر را در زیر پوست نهاده و در زیر سنگی در چاه زروان گذارده‌اند، پیغمبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ علی ـ علیه‌السلام ـ و زبیر و عمار را فرستاد تا آب چاه را کشیدند و سنگ را برداشتند و جف را درآوردند و دیدند که در آن مقداری مو است با دندانه‌هایی از شانه که ۱۱ گره با سوزن بر آن زده‌اند، در این موقع معوذتین آمد، هر گرهی را که می‌گشودند، آیه‌ای از آنها را می‌خواندند، حضرت احساس سبکی کرد و برخاست گویا از قید و زنجیر آزاد شده است و جبرئیل می‌گفت:" بسم الله ارقیک من کل شی‌ء یؤذیک من حاسد و عین و الله یشفیک ".

۷.۳ - ۳. همراه داشتن آیات ۸۱ و ۸۲ سوره یونس

فردی که سحر شده، آیات: " قالَ مُوسی‌ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ، وَ یُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ " را همیشه همراه خود داشته باشد."‌

۷.۳.۱ - همراه داشتن آیات ۱۱۷ ـ ۱۱۹ سوره اعراف

همچنین همراه داشتن آیات" وَ أَوْحَیْنا إِلی‌ مُوسی‌ أَنْ أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ، فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ، فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ " از سوره اعراف.

۷.۴ - ۴. خواندن آیه ۳۵ سوره قصص

این آیه را هفت بار بر سحر شده بخوانند:" سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ ".
[۱۶] رضی‌الدین، حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ترجمه میرباقری، ج ‌۲ ؟؟؟، ص ۳۲۶، ۳۲۷، ۳۲۸ و ۳۲۹.
پس به‌طور کلی باید از شر سحر ساحران به خدا پناه برد.


از مجموع آنچه گفته شد روشن گردید که برای از بین بردن سحر می‌توان به یادگیری سحر پرداخت؛ اما باید توجه داشت که اغلب مواردی که مردم آن را سحر می‌پندارند، ناشی از توجه بیش از حد عده‌ای به خرافات و اوهام و سوء استفاده عده سودجوی دیگر، از شرایط فراهم آمده است؛ در‌حالی‌که از سحر اطلاعی ندارند. علاوه لااقل بخشی از سحر، با تصرف در خیال انسان انجام می‌پذیرد و همان‌طوری که در جریان ساحران و حضرت موسی ـ علیه‌السلام ـ اتفاق افتاد، در این‌گونه موارد با بالا رفتن سطح اعتقادات و آگاهی‌های مردم، عملاً این‌گونه سحرها کارایی نخواهند داشت. در هر صورت اگر واقعاً سحری روی دهد، برای نجات از آن می‌توان از دعا و آنچه در روایات آمده است، بهره برد و اگر راه رهایی به استفاده از سحر منحصر گردد، استفاده از سحر برای ابطال سحر هم جایز است. البته تعلم سحر برای افرادی جایز خواهد بود که اطمینانی به عدم انحراف آنان وجود داشته باشد؛ یعنی یادگیری با قیود و شرایطی جایز است.


۱. طه (۲۰)، آیه ۶۶.    
۲. اعراف (۷)، آیه ۱۱۶.    
۳. بقره (۲)، آیه ۱۰۲.    
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج ‌۸، ص ۲۷۵؛ یکی از اقسام آن تصرف در خیال مردم است که آن را سحر دیدگان می‌نامند و این فن از تمام فنون سحر مسلم‌تر و صادق‌تر است.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج ‌۱، ص ۳۶۸؛ علامه در المیزان می‌فرماید:سحر یک نوع تصرف در حاسه انسان است، به‌طوری که حاسه بیننده چیزهایی را ببیند و یا بشنود که حقیقت نداشته باشد.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۳۷۹.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱۳، ص ۲۴۱.    
۸. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۱۴۸، باب ۲۵ من ابواب ما یکتسب به حدیث ۷؛ " من تعلم شیئا من السحر قلیلا او کثیرا فقد کفر و کان آخر عهده بربه...".    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۱، ص ۳۸۰.    
۱۰. سیدروح الله خمینی، تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۹۸، مسئله ۱۶.    
۱۱. کتاب المکاسب (للشیخ الأنصاری، ط الحدیثة)، ج ‌۱، ص ۲۷۰ ۲۷۴.    
۱۲. و نیز در حواشی مفاتیح الجنان تحت عنوان تعویذ ابطال سحر بیان شده است.
۱۳. یونس (۱۰)، آیه ۸۱ و ۸۲.    
۱۴. اعراف (۷)، آیه ۱۱۷ ۱۱۹.    
۱۵. قصص (۲۸)، آیه ۳۵.    
۱۶. رضی‌الدین، حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، ترجمه میرباقری، ج ‌۲ ؟؟؟، ص ۳۲۶، ۳۲۷، ۳۲۸ و ۳۲۹.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : سحر و جادو | کلام




جعبه ابزار