راههای درمان وسواس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: وسواس، روانشناس، درمان وسواس، وسواس فکری، وسواس عملی.
پرسش: غیر از رجوع به روانشناس من چگونه میتوانم برای رفع بیماری وسواسم کمک کنم؟
پاسخ: وسواس در حد طبیعی و نرمال آن، باعث پیشرفت و دقت در کارها میگردد؛ اما اگر به شکل افراطی درآید، امری فلجکننده است که نهتنها سبب
پیشرفت (در
دین، اقتصاد، روابط اجتماعی و شغل و ...) نمیشود، بلکه باعث افت همهجانبه و حتی شروع بیماریهای دیگر و ... میشود که نیاز به درمان جدی است. در ذیل به
شیوههای درمان وسواس اشاره میکنیم.
وسواس بر دو نوع است فکری و عملی.
وسواس فکری آن است که افکار و تصورات تکراری ذهن را اشغال میکنند و اغلب نفرتانگیز و کنار گذاشتن و کنترل آن معمولاً مشکل است و در خیلی موارد
انسان از باطل بودن و بیهوده بودن آن آگاهی دارد و میداند که زاییده ذهن خود اوست.
وسواس عملی عبارت است از: پاسخهایی که فرد به افکار وسواسیاش میدهد (افکاری که به مرحله عملی رسیده)؛ مثل شستن مکرر دست و صورت، ... .
البته
وسواس در حد طبیعی و نرمال آن باعث پیشرفت و دقت در کارها میگردد؛ اما اگر به شکل افراطی درآید، امری فلجکننده است که نهتنها سبب
پیشرفت (در
دین،
اقتصاد، روابط اجتماعی و
شغل و ...) نمیشود، بلکه باعث افت همهجانبه و حتی شروع بیماریهای دیگر و ... میشود که نیاز به درمان جدی است.
برای
درمان وسواس به موارد زیر اشاره میکنیم:
مهمترین راه درمان، خواست و خودیاری خود فرد است تا فرد تصمیم جدی نگیرد، نمیتوان او را تغییر داد (قابل علاج است).
۲ تا ۳ درصد بزرگسالان، وسواس تشخص داده شدهاند. این اختلال معمولاً به صورت تدریجی واقع میشود و شروع آن در نوجوانی و اوایل بزرگسالی است. پس بهتر است قبل از قویتر شدن آن به جنگش رفت.
چراکه فردا دیر است دیر.
گاهی افراد وسواسی این کار را به حساب
مقدس بودن میگذارند؛ اما
ائمه معصومین بهشدت عمل افکار وسواسی را رد کردهاند و فرمودهاند که در بسیاری از این حالات
شیطان داخل است؛ به عنوان مثال کسی که وظیفهاش این است که چون
کثیرالشک است نباید به
شک خود اعتنا کند و باید بنای رکعت نمازهایش را بر اکثر بگذارد، ولی این کار را نکند و بگوید به دلم نچسبید، دوباره میخوانم این فرد، فرد مقدسی نیست. فردی است که علناً به مخالفت دستور خدا برخواسته است.
لیستی از ضررهای وسواسی بودن تهیه کنید و دم دست بگذارید. هرگاه به ضرری دیگر آشنا شدید، به آن اضافه کنید و آن را وارد لیست کنید. حال این موارد را وارد لیست کنید و درباره این ضررها فکر کنید. لیست را از خود دور نکنید و زودبهزود مرور کنید.
تلف شدن وقتهای مفیدی که دیگر ممکن نیست بازگردد.
اضطراب و تشویش فکری و عدم نشاط در
زندگی.
شروع بیماریهای دیگر (در صورت وخیم شدن) مثل
افسردگی،
به هم خوردن سازمان روانی انسان و شروع اضطراب گسترده در فرد و ... .
از دست دادن صمیمیترین افراد و دلخور کردن آنها.
خوشحالی شیطان و نارضایتی خداوند (
روایات).
ضررهای اقتصادی مثل اسراف در آب (که خود
اسراف نیز
گناه کبیره است)، از دست دادن شغل و ... .
انگشتنما شدن (رفتار
عرف و شرع باید الگو باشد، اگر خلاف این بود بدانیم
انحراف است).
حرکت برخلاف مسیر الگوهای اسلامی (بالاترین و بهترین الگو پیامبر است. ایشان با اندک آبی
وضو میگرفتند و سفارش میکردند به شکهای خود در صورت زیاد شدن اعتنا نکنید و...).
نقش بد تربیتی بر اولاد (
تقلید از شما و احتمال مبتلا شدن آنها).
هرگاه جلوی کار وسواسی را گرفتید، خودتان را تشویق کنید
(به مهمانی بروید،
تفریح بروید، فلان غذای مورد
علاقه را بخورید یا...).
هرگاه افکار وسواسی به سراغتان آمد، به
جنگ آن برخیزید و عهد کنید که اگر به آن ترتیب اثر دادم یا جای آن را با افکار مثبت زندگیام پر نکردم و یا برخلاف دستور خدا به شکهای زیادم اعتنا کردم و... خودم را
تنبیه کنم؛ مثلاً فلان شیء دوستداشتنی خودم را به کسی که از او بدم میآید
هدیه بدهم، خودم را از رفتن به پارک محروم کنم، فلان سریال مورد دلخواه خود را نبینم (البته اینها مشروط است به اراده قوی که آن نیز باید تقویت شود).
دیگر کلمه من وسواسیام را به کار نبرید و از دیگران نیز خواهش کنید به شما چنین چیزی نگویند. در عوض با خود بگویید، من فردی متعادلام، از زندگی خود با افراد محل کار و زندگیام لذت میبرم. از شیطان و افکار وسواسیاش متنفرم.
تا مدتی تنها به همسرتان تکیه کنید و شرعاً
تکلیف را بر گردن او بگذارید. هرگونه او گفتند،
عمل کنید نه کمتر نه بیشتر (البته او خود نباید وسواسی باشد) تحقیقات نشان داده که شرکت همسر در درمان در خانه بسیار مؤثر است.
او میتواند با تشویق به اینکه بهتر شدهای و اینکه نسبت به او اظهار همدردی و دلسوزی و مراقبت نکند (به خاطر این امر) میتواند در درمان کمک او باشد.
کش نازکی به مچ خود ببندید و هرگاه افکار وسواسی به ذهن شما هجوم آورد، آن را محکم بکشید و بر دست خود بزنید. این روش باعث میشود از آن فکر منصرف شوید.
اگر
وسواس شما شدید است، به روانپزشک مراجعه فرمایید؛ چراکه برخی مواقع وقتی غلظت سرتونین خون کم میشود، فرد دچار
افکار وسواسی میشود که پزشک با تجویز دارو، سطح آن را در خون افزایش میدهد و این باعث میشود جلوی افکار وسواسی گرفته شود.
فاصله گرفتن از الگوهای وسواس (گاهی در خانههایی که
والدین وسواسیاند، بچه نیز یاد میگیرد)
و در عوض نزدیک شدن به الگوهای متعارف و معتبر. (به عنوان مثال هیچیک از بزرگان دینی ما (مراجع و دینشناسان آگاه) چنین
عمل نمیکنند).
پرسشگر محترم حال که با هم نکات مهم و اساسی
درمان وسواس را
مطالعه و مرور کردیم، باید بگوییم که نکات بالا در صورتی مؤثر واقع میشود که شما واقعاً مصمم به درمان باشید و طبق باور مذهبی خود اعتقاد داشته باشید که عمل به وسواس خلاف گفته
خدا و
ائمه (علیهمالسلام) (باعث شادی شیطان و
بیماری خود ...) است.
اما نکتهای که بسیار مهم است این است که متن جواب را از خود دور نکن، هر از گاهی مطالعه کنید و با همسرتان تکتک آنها را بحث کنید. مثلاً هر شبی یک ربع بحث کنید حتماً لیست مضرات توصیه شده در متن را تهیه کنید و به آن موارد دیگری اضافه کنید و از همه مهمتر اینکه نگاه کلی به بحث، به شما کمک میکند. برای درمان به همه موارد توجه داشته باشید. در ضمن از
دعا نیز
غفلت نورزید.
۱. وسواس جاناتان گریسون، ترجمه میر هوشنگ، رشد، جاول.
۲. روشهای درمان اختلال وسواس فکری و عملی گال اس استکنی، جاول، آستان قدس رضوی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «راههای درمان وسواس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۱۸.