راههای تنشزدایی در خانواده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اختلاف، تفاهم، خانواده، حفظ زندگی مشترک، مشاوره، .
پرسش: پدر و مادر شهیدی دچار اختلاف شدید شده و پدر خانه را ترک کرده و
زن دیگری
اختیار کرده است. اکنون پس از سالها، به حمایت مالی خانواده پرداخته است؛ اما نسبت به مادر رفتار خشن همراه با
تحقیر و
تکذیب دارد. اگر فرزندان ولو با احترام، با پدر در حمایت از مادر صحبت کنند، پدر رنجیده میشود. اگر با زن پدر که فتنهآور است احترام کنند، مادر رنجیده میشود. این مادر ناتوان و بیمار است و تحمل رفتار پدر و زن پدر با مادر برای بچهها مقدور نیست، قهر با پدر و دوری از او هم که خلاف شرع است، تذکر و تمنا و پند به پدر هم او را میرنجاند،
تکلیف فرزندان چیست؟
پاسخ:
خانواده محل گرد آمدن چند
انسان است. انسانی که خود بهتنهایی موجودی ناشناخته و دارای ابعاد مختلف وجودی و حالات روانی گوناگون است که یکی از مبانی این گرد هم آمدن، تفاهم است. از سوی دیگر، انسان دارای نیازهای مختلفی در ابعاد عاطفی، شناختی، جنسی، جسمی و... میباشد که یکی از راههای ایجاد
تفاهم بین زن و شوهر، برآورده شدن این نیازهاست که البته گاهی باید، برای حفظ اساس این تفاهم و
خانواده، از خواستههای خود کوتاه بیایند.
زمانی که عوامل آگاه و ناآگاه، دست به دست هم میدهند تا در روابط زن و شوهر جراحتها و آلام روحی را عمیقتر و دردناکتر نمایند، باید هرچه زودتر در پی التیام آن بود و تنشها را برطرف نمود.
گام اول تنشزدانی این است که زن و شوهر مصمم به حفظ و ادامه
زندگی مشترک خود باشند و
اراده جدی بر ترمیم روابط آسیبدیده نمایند. حتی در بدترین لحظات و بحرانیترین مشکلات، میتوان حداقل یک وجه مشترک بین زن و شوهر یافت و آن، علاقهمندی به
سعادت و شادکامی فرزندان است.
در مورد مسئله مطرحشده، نکته بسیار مهم این است که:
اطلاعات در مورد مسئله و ویژگیهای دقیق زن و شوهر، علت اختلاف، سن آنها و ... داده نشده و معمولاً اختلافاتی با این عمق و سابقه را نمیتوان با مکاتبه و در حد چند صفحه حل نمود و نسخهای کامل تدارک دید. البته هر مشکلی راهحلی دارد؛ ولی ارائه راهحلهای اصولی در مشکلات خانوادگی و طرفین، ملازم این است که اطلاعات درستی از آن در دسترس باشد؛ لذا موکداً پیشنهاد میشود که با رجوع حضوری به
مشاوره خانواده، این مسئله را بهطور اساسی پیگیری نمایید؛ چراکه مشاوره حضوری و مواجهه طرفین بسیار موثر میباشد.
نکته دیگر که بر غموض و پیچیدگی این مسئله میافزاید، میانسال بودن این زن و شوهر است.
در هر صورت در ادامه، نکاتی کلی برای شیوه برخورد اصولی و منطقی فرزندان، برای حل این
اختلاف ارائه میگردد.
اولین تلاش فرزندان و محور اهداف آنان باید این باشد که شرایط را آماده نمایند تا شخص کارشناس و مشاوری دلسوز، واسطهگری نماید. البته طرح اصل این مسئله ـ رفتن به مشاوره ـ بدون هیچ زمینهسازی، خود تنشزاست و به احتمال زیاد این زن و شوهر، یا آنقدر شکاف بین خود را عمیق میدانند که ناامید از حل آن میباشند و یا اصلاً به
مشاوره اعتقادی ندارند و به همان شیوه قدیمی میخواهند با مشکل کنار بیایند. حتی شاید ((
فرهنگ مراجعه به مشاور)) هنوز در جامعه آنان جا افتاده نباشد و به عنوان نمونه، مراجعه به مشاور و روانشناس را مخصوص افراد دیوانه و روانی بدانند. بنابراین فرزندان میتوانند با زمینهسازیهای مناسب و در نظر گرفتن سلایق پدر و مادر و سیستم فکری آن دو، در ضمن حفظ احترام و
غرور آنها، در محیط صمیمانه و دلسوزانه، بدون هیچگونه تحکمی به این کار اقدام نمایند، احتمال دارد بهخاطر جانبداری فرزندان از مادر، ـ چنانچه از سؤال شما برداشت میشود ـ سخنان آنان در پدر مقبول نیفتد؛ لذا در ابتدا لازم است فرزندان اعتمادسازی نمایند و خود را بیطرف نشان دهند و با
حسن نیت و
صداقت کامل رفتار نمایند و نظر پدر را جلب نمایند.
در ادامه به نکاتی اشاره میشود که میتوان تا زمان متقاعد شدن آنان برای مراجعه به مشاوره یا عدم پذیرش آنها، به این نکات توجه نمود.
در طول این مسیر، فرزندان نباید آتش بیار معرکه شوند و با جاروجنجال، بر تنور داغ اختلافات آنان بدمند؛ به عنوان مثال برخورد آنان با زن پدر باید حساب شده باشد تا او درصدد انتقام یا تشدید مشکل برنیاید و با
کمال تواضع و ادب و احترام به این انتخاب پدر ـ ازدواج مجدد نمودن او ـ مسئله دخالتهای بیجای زن پدر را متذکر شوند. خلاصه آنکه باید سکان مدیریت بحران را به دست گیرند نه اینکه خود همچون قطرهای در دریای موّاج تنشها غوطهور شوند.
شخص واسطه، باید محبوب و مورد
اعتماد طرفین باشد و به قول معروف ((حرفش خریدار داشته باشد))، فرزندان باید صمیمانه به سخنان و درد دلهای آن دو گوش دهند و شنونده فعالی باشند؛ به طوری که جلب اعتماد نمایند. زود
قضاوت نکنند و فوری
حکم به گناهکاری یک طرف و تبرئه دیگری ندهند، مستقیماً
نصیحت ننماید ... .
بعد از اعتمادسازی باید به دنبال ریشه اصلی اختلاف بود و فرزندان باید جداً با پدر و مادر صحبت کنند و درصدد کشف آن گره کور اصلی باشند و البته باید مراقب بود؛ چراکه فرزندان میخواهند وارد حریم شخصی
پدر و مادر شوند و چهبسا آن دو مایل به واگویی آن نباشند؛ لذا هرگز نباید جانب احتیاط، احترام و صمیمت و
محبت را کنار نهاد.
مهمترین مسئله این است که آیا زن و شوهر، بعد از آن کوران اختلاف هنوز همدیگر را دوست دارند و مایل به ادامه زندگی مشترک هستند؟ اگر جواب مثبت باشد، سنگ بنای بسیار محکمی برای
تفاهم و ترمیم روابط خواهیم یافت و باید با تأکید بر همین نقطه مثبت و تقویت
انگیزه، آن دو را در ایجاد محبت و ادامه زندگی، یاری نمود.
اغلب اختلافات زن و شوهر، از سوءتفاهمها، درک نکردن نیازهای طرف مقابل و انتظارات وی،
اختلاف خواستهها، تفاوتهای شخصی و ... آغاز میگردد.
صحبت رودررو (واچیدن سنگها) در رفع سوءتفاهمها بسیار مؤثر است. البته به شرطی که از قبل، روحیه صلحجویی و
فداکاری آن دو را تقویت کرده باشیم تا اینکه جلسه به مجلس مشاجره و
نزاع و جنگ
قدرت و پیش کشیدن تاریخچه اختلافات تبدیل نشود. در این صحبتها ـ که مبتنی بر
صلح و انگیزه آشتی کردن است ـ زن و شوهر میتوانند صمیمانه و بدون تحکم، درخواستهای خود را طرح نمایند و سعی کنند با
گذشت و
عفو، خانواده را دوباره میزبان گرمای
محبت و همدلی خود نمایند.
فرزندان باید متحد و همعقیده باشند و عزمی همگانی و رفتارهایی واحد میتواند در تنشزدایی مؤثر افتد.
از
دعا و
توسل به
ائمه هدی (علیهمالسلام) ـ بهویژه
حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) ـ
غفلت نباید نمود. روح بلند
شهید این خانواده میتواند خیلی از گرهها را باز نماید.
در همه حال فرزندان نباید روح لطیف و زنانه مادر و
عزت و اقتدار مردانه پدر را از یاد ببرند و همیشه این ویژگیهای آنان را به رسمیت بشناسند و براساس آن تصمیمات و سیاستهای خود را اتخاذ نمایند.
همه آنچه عرض شد، نمیتواند نسخه کاملی برای سؤال شما باشد؛ بلکه نکاتی اصولی و کلی است؛ چراکه شناسایی موضع
بیماری، با تمام ویژگیها و مشخصاتش، برای اقدامات درمانی و تجویز نسخه پزشک ضروری میباشد. همین امر در پیجویی و حل کشمکشهای بین زن و شوهر مطرح است.
یکی از عوامل مهم نیاز زن و شوهر به همدیگر، نیاز عاطفی ـ روانی است. خاصیت آرامشبخش ازدواج، بسیار در متون دینی ما مورد تأکید قرار گرفته است.
و نادیده گرفتن این نیاز مهم، سبب بسیاری از تنشها و مشاجرات و دور شدن دلها میگردد و
قرآن مجید با تعابیری همچون «
لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً»
به این واقعیت اشاره میفرماید: (و از آنجا که زن و شوهر بهتنهایی ناقصاند، برای برطرف کردن آن میل به همدیگر روی میآورند).
کمتوجهی و در حاشیه قرار دادن این نیاز میتواند ریشه بسیاری از مشکلات خانوادهها باشد.
۱. خانواده متعادل، محمدرضا شرفی، نشر انجمن اولیا و مربیان.
۲. عشق هرگز کافی نیست، آرون تی، بک، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر مترجم.
۳. تفاهم، سوزان پیچ، ترجمه: مهدی قراچه داغی، نشر چلچله، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش.
۴. روانشناسی رابطهها، دکتر غلامعلی افروز، نشر دانشگاه تهران.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «راههای تنشزدایی در خانواده»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۰۷.