خروج یأجوج و مأجوج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نشانههای قیامت،
نشانههای ظهور،
یأجوج و مأجوج.
پرسش: آيا اين سخن درست است كه خروج يأجوج و مأجوج جزء نشانههای ظهور است؟
پاسخ: زمان خروج یأجوج و مأجوج خیلی روشن نیست؛ لکن با استفاده از سیاق
آیات که درباره نفخ صور و
بهشت و جهنم است و نیز روایاتی که تصریح نمودهاند که آنها پیش از
قیامت خروج خواهد کرد، میتوان نیتجه گرفت که احتمال اینکه خروج یأجوج و مأجوج از نشانههای قیامت باشد، قویتر است و احتمال اینکه از علائم ظهور باشد، بسیار بعید به نظر میرسد.
اولین پرسشی که درباره یأجوج و مأجوج قابل طرح است این است که یأجوج ومأجوج چه کسانی هستند؟
در
قرآن کریم در دو
سوره از اینها سخن به میان آمده است:
• یکی در
سوره کهف است که میفرماید: «گفتند ای
ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج سخت در زمین
فساد میکنند، آیا (ممکن است) مالی در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدی قرار دهی»؟
• و در
سوره انبیاء میفرماید: «تا وقتی که یأجوج و مأجوج (راهشان) گشوده شود و آنها از هر پشتهای (محل مرتفعی) بتازند».
آنچه از
قرآن کریم درباره این دو استفاده میشود این است که اینان وحشی و خونخوار بوده و مزاحمت شدیدی برای ساکنان اطراف مرکز سکونت خود داشته و مردم از ذوالقرنین میخواهند که راه آنها را سد کند و این کار انجام میگیرد. از آیه ۹۶ سوره انبیاء استفاده میشود که اینها قبل از قیامت خواهند آمد. آیات بعدی هم مؤید همین ادعاست.
در روایات
شیعه و
اهل سنت درباره داستان ذوالقرنین و یأجوج و مأجوج اختلافات زیادی هست؛ به صورتی که به تعبیر
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه)، اگر خردمند اهل بحث آنها را با هم مقایسه کند و مورد دقت قرار دهد، هیچ شکی نمیکند در اینکه مجموع آنها خالی از دسیسه و دستبرد و جعل و مبالغه نیست.
• در برخی
روایات آمده است که «اینان از نژاد تُرک و از اولاد
یافث بن نوح بودند و در زمین فساد میکردند، ذوالقرنین سدی را که ساخت، برای همین بود که راه رخنه آنان را ببندد». (به این منبع رجوع شود:
)
• و در بعضی از آنها آمده که «اصلاً از جنس بشر نبودند».
• و در بعضی دیگر آمده که «قوم ولود بودهاند؛ یعنی هیچکس از زن و مرد آنها نمیمردند، مگر آنکه دارای هزار فرزند شده باشد و به همین جهت آمار آنها از عدد سایر بشر بیشتر بوده است».
• و نیز
روایت شده است که این قوم از نظر نیروی جسمی به حدی بودهاند که از هیچ حیوان درنده یا انسانی نمیگذشتند، مگر آنکه آن را پاره پاره میکردند و از هیچ کشت و زرع و یا درختی نمیگذشتند، مگر آنکه همه را میخوردند و به هیچ نهری برنمیخوردند، مگر آن که
آب آن را مینوشیدند و آن را خشک میکردند.
• و نیز روایت شده است که مأجوج یک قوم و یأجوج قومی دیگر و امتی دیگر بودهاند و نیز روایت شده است که سه طایفه بودهاند که هر یک از این سه خصوصیات ویژهای داشتهاند.
و... خصوصیات دیگری هم در روایات آمده که لزومی به ذکر آنهانیست.
• علامه بزرگوار سیدمحمدحسین طباطبایی در بحث تاریخی که پیرامون قصه یأجوج و مأجوج در
سوره کهف دارند، میگویند:
«قدمای از مورخین هیچیک در اخبار خود پادشاهی را که نامش ذوالقرنین یا شبیه به آن باشد اسم نبردهاند و نیز اقوامی به نام یأجوج و مأجوج و سدی که منسوب به ذوالقرنین باشد، ولی در مواضعی از کتب عهد عتیق درباره آنان توضیحاتی آمده است. در اصحاح دهم از سفر تکوین
تورات آمده که اینان فرزندان دودمان نوحاند و... از اینها استفاده میشود که یأجوج و مأجوج امتی یا امتهای عظیم بودهاند و در قسمتهای بالایی شمال آسیا از آبادیهای آن روز
زمین میزیستهاند و مردمانی جنگجو و معروف به
جنگ و غارت بودهاند ...
• بحث از تحولات حاکم بر لغات و سیری که زبانها در طول
تاریخ کرده ما را بدین معنا رهنمون میشود که یأجوج و مأجوج همان مغولان بودهاند؛ چون این دو کلمه به زبان چینی منگوک یا منچوک است و معلوم میشود که دو کلمه مذکور به زبان عبرانی نقل شده و یأجوج و مأجوج خوانده شده است، در ترجمههایی که به زبان یونانی برای این دو کلمه کردهاند، گوگ و ماگوگ میشود و شباهت تامی که مابین ماگوک و منگوک هست،
حکم میکند بر اینکه کلمه مزبور همان منگوک چینی است؛ همچنانکه منغول و مغول نیز از آن مشتق شده است؛ پس به نظر میرسد که یأجوج و مأجوج مغول باشند و مغول امتی است که در شمال شرقی آسیا زندگی میکنند و در اعصار قدیم امت بزرگی بودند که مدتی به طرف چین حملهور شدند و مدتی از طریق داریال
قفقاز به سرزمین
ارمنستان و شمال
ایران و دیگر نواحی سرازیر شدند و مدتی دیگر یعنی بعد از آنکه سد ساخته شد، به سمت شمال اروپا حمله بردند و اروپائیان آنها را سیت میگفتند و از این نژاد گروهی به روم حملهور شدند که در این حمله دولت روم سقوط کرد ... انطباق این گفتار با آیات قرآنی روشنتر و قابل قبولتر است».
• علامه طباطبایی میگویند:
«بیشتر
مفسرین بر آناند که یأجوج و مأجوج امتی بسیار بزرگ بودهاند که در شمال آسیا زندگی میکردهاند و جمعی از ایشان اخبار وارد در قرآن کریم را که در
آخرالزمان خروج میکنند و در زمین افساد میکنند، بر هجوم تاتار در نصف اول از قرن هفتم هجری بر مغرب آسیا تطبیق کردهاند؛ زیرا همین امت در آن زمان خروج نموده، در خونریزی و ویرانگری زرع و نسل و شهرها و نابود کردن نفوس و غارت اموال و فجایع افراطی نمودند و مرتکب کارهایی شدند که تاریخ بشریت نظیر آنها را سراغ ندارد، مغولها اول به سرزمین چین و آنگاه به ترکستان و ایران و عراق و شام و قفقاز تا آسیای صغیر روی آورده و آنچه از آثار تمدن سر راه خود دیدند، ویران کردند و آنچه شهر و قلعه در مقابلشان قرار گرفت نابود ساختند. از آن جمله
سمرقند،
بخارا،
خوارزم،
مرو،
نیشابور،
ری و غیره بود، در شهرهایی که صدها هزار نفوس داشت، در عرض یک روز یک نفر نفسکش را باقی نگذاشتند و از ساختمانهایش اثری نماند؛ حتی سنگی روی سنگ باقی نماند.
بعد از نگاهی اجمالی به تاریخچه یأجوج و مأجوج، پرسشی که قابل طرح است، این است که آیا خروج اینها از
علائم آخرالزمان هست یا خیر؟
• در برخی روایات خروج این دو از
نشانههای قیامت ذکر شده است.
در ذیل آیه شریفه سوره کهف «
قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَاِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا»؛ «پس زمانی که بیاید وعده پروردگار من آن را درهم میکوبد و وعده پروردگارم حق است»،
تفسیر قمی مینویسد: «قال اذا کان قبل یوم القیامة فی آخر الزمان انهدم ذلک السد و خرج یأجوج و مأجوج الی الدنیا و اکلوا الناس»
(
حدیث از
امام صادق (علیهالسلام) است). قبل از
روز قیامت در آخرالزمان این سد منهدم میشود و یأجوج و مأجوج خروج میکنند و مردم را میخورند.
• در برخی دیگر از روایات فقط بیان شده که این دو قوم در آخرالزمان خروج میکنند، ولی متذکر نشدهاند که مربوط عصر ظهور است یا قیامت؟
در ذیل آیه شریفه ـ «تا آن زمان که راه یأجوج و مأجوج گشوده شود و آنها از هر محل مرتفعی به سرعت عبور میکنند» ـ از امام صادق و
امام باقر (علیهماالسلام) روایت شده که فرمودند: زمانی که آخرالزمان شود، این دو خروج میکنند و مردم را میخورند».
برخی صاحبنظران نیز در ارتباط با جمله «وعده پروردگار» که در سوره کهف («
قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّی فَاِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّی جَعَلَهُ دَکَّاءَ وَکَانَ وَعْدُ رَبِّی حَقًّا») آمده است، سه احتمال را مطرح کردهاند:
مراد از وعده الهی، خروج و باز شدن راه یأجوج و مأجوج از سد است و این را از آیه شریفه که ذوالقرنین بعد از اتمام کار سد گفت: «این از
رحمت پروردگار من است و زمانی که وعده او رسد، آن را در هم میکوبد و راه آنها باز میشود»،
به دست آوردهاند.
مراد از وعده الهی، روز قیامت باشد.
در تفسیر
مجمع البیان در معنای آیه میفرماید: «زمانی که بیاید
قیامت و وقت خروج یأجوج و مأجوج، مقدر کرده است خداوند که سد را مثل
زمین هموار کند».
اینکه مراد از این وعده،
ظهور حضرت حجت (عجّلاللهفرجهالشریف) باشد.
ایشان در تحلیلِ سه احتمال میفرمایند:
احتمال اول بعید از ظهور آیه است؛ چون ظاهر آیه این است وعده حق متأخر از فتح یأجوج و مأجوج است و آیات بعد مؤید احتمال دوم هستند؛ چون سخن از
نفخ صور و
جهنم و تأسف است؛ ولی امکان تطبیق برخی از آیات بنا بر احتمال سوم هم امکانپذیر است. به این صورت که حکومت بعد از ظهور و اوضاع زندگی مردم به صورتی خواهد بود که تصور آن نیز تا حدودی ناممکن است و طبیعی است کسانی که در قبل از این زمان زندگی میکردند، صدایشان درمیآید که تاکنون در
غفلت بودیم.
ایشان در پایان بحث میفرمایند: همه آنچه بیان شد به حسب احتمال و امکان است و هیچکدام از این احتمالات قابل اثبات تاریخی نیست، با وجود این، همچنان جاهلیم در اینکه یأجوج و مأجوج جلوتر از زمان ظهور خروج خواهند کرد یا بعد از آن که از علائم قیامت باشد.
زمان خروج یأجوج و مأجوج خیلی روشن نیست؛ لکن با استفاده از سیاق آیات که درباره نفخ صور و بهشت و جهنم است و نیز روایاتی که تصریح نمودهاند که آنها پیش از قیامت خروج خواهد کرد، میتوان نیتجه گرفت که احتمال اینکه خروج یأجوج و مأجوج از نشانههای قیامت باشد، قویتر است و احتمال اینکه از
علائم ظهور باشد، بسیار بعید به نظر میرسد.
۱. تاریخ عصر ظهور، سیدمحمدصدر.
۲. ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج۱۳.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خروج یأجوج و مأجوج»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۹/۲۳.