• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حیا و حجاب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حجاب، حیا، تعارض.

پرسش: در کلمات قصار حضرت علی (علیه‌السلام) شماره ۲۱۰ ـ از نهج البلاغه آمده است که: «قُرنت ... الحیاء بالحرمان» این حدیث شریف چه‌طور با مسئله حجاب تعارض ندارد؟

پاسخ: حجاب یک عمل باارزش است و عقل و شرع به عمل باارزش توصیه دارند و حیا هم یک صفت پسندیده‌ای در بین همه است و یکی از فرق‌های بین انسان و غیر انسان می‌باشد و این دو هیچ‌گونه تعارضی با هم ندارند.



مسئله حجاب یکی از با ارزش‌ترین مسائل دین مبین اسلام می‌باشد و در قرآن آیاتی بدان پرداخته است؛ از جمله آیه: «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ؛ زن‌ها باید روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)».


روایات فراوانی هم از طرف معصومین (علیهم‌السلام) پیرامون این مسئله نقل شده‌اند؛ به عنوان نمونه حدیثی از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده که فرمودند: «و اکففْ علیهنّ من ابصارهنّ بحجابک ایّاهنّ، فانّ شدّةَ الحجابِ ابقی علیهنّ؛ حجاب پرهیز و تقوا بر چشمشان گذار؛ چون چنین حجاب و پوشش برای آنان اطمینان بخش‌تر است».


به طور کلی هر چیز از قبیل طلا و جواهرات و ... که ارزش آن زیاد باشد، در دسترس همگان نیست؛ بلکه پنهانش می‌کنند. در مورد زن هم که یکی از مخلوقات باارزش الهی است، همین معنا صدق می‌کند.

۳.۱ - دیدگاه مقام معظم رهبری

رهبر عظیم‌الشان انقلاب فرمودند: «مسئله حجاب به معنای منزوی کردن زن نیست، اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، این یک برداشت کاملاً غلط است، مسئله حجاب به معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی‌قید و شرط زن و مرد در جامعه است».
[۳] محمدی‌نیا، اسدالله، بهشت جوانان، ص۲۲۶، چاپ مهدیه، چاپ اول، ۱۳۷۸.
[۴] آوینی، سید مرتضی، فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص۲۵۴.

چادر زن تاج سلطانی بود ••• حافظش از شر شیطانی بود
حفظ چادر بهر زن‌ها جوشن (زره) است ••• تیر جانسوزی به چشم دشمن است
[۵] محمدی‌نیا، اسدالله، بهشت جوانان، ص۵۲۲، چاپ مهدیه، چاپ اول، ۱۳۷۸.



اما حدیث شریف: «قرنت ... الحیاء بالحرمان؛ شرم و حیا با محرومیت مقرون شد»، به معنای آن است که کسی که در به دست آوردن چیزی بیش از حد خجالت بکشد، از رسیدن به آن محروم می‌ماند» و حیا هر چند صفتی به غایت محمود است، لکن در برخی مواقع ناکامی به بار می‌آورد.

۴.۱ - دیدگاه محمد عبده

محمد عبده در شرح نهج البلاغه می‌گوید: کسی که در طلب چیزی زیاد خجالت بکشد، از آن محروم می‌ماند و افراط در حیا مثل ترک آن مذموم است، آن‌چه که از حیا مورد پسند است، آن است که متوسط باشد نه زیاد و نه کم.
[۶] عبده، محمد، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۴۷، تهران، مؤسسه اعلمی، دو جلدی.


۴.۲ - دیدگاه ابن‌میثم

ابن‌میثم می‌گوید: شرم، همراه نومیدی است؛ به دلیل همراهی شرم با فروگذاردن خواسته و ابراز نکردن آن.
[۷] ابن‌میثم، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۲۲، ترجمه قربان‌علی‌ محمدی مقدم، پژوهش‌های آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۷۵، ۵ جلدی.


۴.۳ - دیدگاه مغنیه

محمدجواد مغنیه می‌گوید: حیا از انجام دادن کاری که دین و عقل آن را تأیید نکرده، جزء دین و سنتی از سنت‌های انبیا و رسولان است و اما حیا از حلال به خصوص چیزی که به مردم نفع می‌رساند، این نوع از حیا، عجز و ناتوانی و خوف است و از اخلاق ضعفا و ترسویان است.
[۸] مغنیه، محمدجواد، فی ظلال نهج البلاغه، ج۴، ص۲۲۸، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۲م، ۴ جلدی.


۴.۴ - دیدگاه ابن‌ابی‌الحدید

ابن‌ ابی‌الحدید می‌گوید: حیا، بریدن و فاصله گرفتن نفس از کارهای زشت است و هم‌چنین حیا از خصوصیات انسان می‌باشد؛ چون در اسب و گاو و گوسفند و مانند آن‌ها از انواع حیوانات یافت نمی‌شود، حیا مانند خنده است که اختصاص به انسان دارد و اول چیزی که از قوه فهم در بچه‌ها ظاهر می‌شود، حیاست و خداوند آن را در انسان قرار داده تا فاصله بگیرد از چیزی که نفس او از آن منزجر است و تا این‌که انسان مثل بهیمه نباشد و حیا و شرم خلق مرکب از ترس و عفت است و لذا باحیا فاسق نیست و فاسق هم باحیا نمی‌شود؛ چون عفت و فسق با هم جمع نمی‌شوند.
بیاویزد به چهره برقع شرم شود در عرض حاج سوی آزرم
[۱۰] انصاری، محمدعلی، نهج منظوم، ج۹، ص۲۵، انتشارات علمی، ۱۳۲۷، ۱۰ جلدی.


۴.۵ - روایتی از کلینی

مرحوم کلینی در کافی حدیثی از پیغمبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «الحیاء حیاءان: حیا عقل و حیا حمق، فحیاء العقل هو العلم و حیا الحمق هو الجهل؛ حیا دو قسم است: یکی حیای عقل است، دیگری حیای حماقت؛ حیای عقل، علم است و حیای حماقت جهل است».

۴.۶ - روایتی از مجلسی

مرحوم مجلسی در بحارالانوار بعد از نقل حدیث مذکور از پیغمبر (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) می‌گوید: فرموده پیامبر اسلام (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) دلالت می‌کند بر این‌که حیا بر دو قسم است: یکی ممدوح و آن حیایی است که ناشی از عقل و خردمندی است، به این‌که شخصی از چیزی شرمنده باشد که عقل صحیح یا شرع به زشتی آن حکم کند؛ مانند شرمندگی از گناهان و ناشایسته‌ها، و دیگری مذموم و آن حیایی است که ناشی از حماقت و بی‌خردی است، به این‌که شخص شرمنده شود از کاری که عوام مردم آن را زشت پندارند و در واقع زشت نیست و عقل صحیح و شرع به آن حکم می‌نمایند؛ مانند شرمندگی از پرسش مسائل علمی یا به جا آوردن عبادات شرعیه.


حیا و شرم تقسیم‌های دیگری هم دارد؛ از قبیل: حیای عارفان، حیای حق‌شناسان، حیای پارسایان، حیای گناه‌کاران، حیای بلندنظران، حیای نجیبان، حیای بخیلان، حیای خودخواهان و ... که در این مقال جای تفصیل آن نیست.


اما در رابطه با سؤال که چه‌طور این حدیث با مسئله حجاب تعارض ندارد؟
جواب این‌که این حدیث نه‌تنها با مسئله حجاب تعارض ندارد، بلکه کاملاً توافق دارد؛ زیرا همان‌طور که حفظ حجاب در حد معمولی تا حدی محدودیت ایجاد می‌کند (مثلاً از بی‌بندوباری جلوگیری می‌کند) حیا هم در حد معمول خود دارای محدودیت است (مثلاً جلوی بسیاری از مفاسد را می‌گیرد) فرد با حجاب و با حیا خیلی از کارهایی را که آدم‌های لاابالی دست به آن می‌زنند، انجام نمی‌دهد، با این بیان هیچ‌گونه تعارض در این دو مورد وجود ندارد.


حجاب یک عمل باارزش است و عقل و شرع به عمل باارزش توصیه دارند و حیا هم یک صفت پسندیده‌ای در بین همه است و یکی از فرق‌های بین انسان و غیر انسان می‌باشد و این دو هیچ‌گونه تعارضی با هم ندارند.


۱. مسئله حجاب، مرتضی مطهری.
۲. زن در آیینه جمال، جوادی آملی.
۳. زینب بانوی حیا، مجله مبلغان، شماره ۴۲.


۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۶۵۴، نامه ۳۱.    
۳. محمدی‌نیا، اسدالله، بهشت جوانان، ص۲۲۶، چاپ مهدیه، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۴. آوینی، سید مرتضی، فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص۲۵۴.
۵. محمدی‌نیا، اسدالله، بهشت جوانان، ص۵۲۲، چاپ مهدیه، چاپ اول، ۱۳۷۸.
۶. عبده، محمد، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۴۷، تهران، مؤسسه اعلمی، دو جلدی.
۷. ابن‌میثم، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۲۲، ترجمه قربان‌علی‌ محمدی مقدم، پژوهش‌های آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۷۵، ۵ جلدی.
۸. مغنیه، محمدجواد، فی ظلال نهج البلاغه، ج۴، ص۲۲۸، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۲م، ۴ جلدی.
۹. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۴۵، قاهره، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۱۰. انصاری، محمدعلی، نهج منظوم، ج۹، ص۲۵، انتشارات علمی، ۱۳۲۷، ۱۰ جلدی.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۶، ح۶، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ق.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۳۱۳۳۲، ذیل حدیث ۶، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حیا و حجاب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۱۷.    



جعبه ابزار