• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقیقت عصمت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عصمت، عصمت مطلق، عصمت نسبی.
پرسش: حقیقت عصمت چیست؟
پاسخ: عصمت در لغت از ریشه عصم و به معنای امساک و خودداری و منع است.
[۱] فیروز آبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، لبنان، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ هـ، ج ۴، ص ۲۱۲.
[۲] ابن فارس، احمد، مقایین اللغه، مرکز انشر مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ هـ ق، ج ۴، ص ۳۳۱، ذیل مادّه ع ص م.
در اصطلاح علم کلام عصمت قوه‌ای است که انسان را از واقع شدن در گناه و خطا منع می‌کند و گاهی تعریف شده به اینکه عصمت لطفی است که خداوند در حق بنده خویش انجام می‌دهد به طوری که دیگر انگیزه‌ای برای ترک طاعت و انجام گناه با اینکه قدرت بر انجام آن دو دارد باقی نمی‌ماند.
[۳] سبحانی، جعفر؛ الالهیات، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۱ هـ ق، چ دوّم، ج ۲، ص ۱۴۸.




در مورد عصمت انبیاء و ائمه معصومین بین گروههای مختلف اسلامی اختلاف آراء وجود دارد، معتزله انبیاء الهی را فقط از گناهان کبیره معصوم می‌دانند و تنها ارتکاب گناهان صغیره را در مورد پیامبران جایز می‌دانند و معتقد هستند که ممکن است که پیامبران مرتکب گناه صغیره شوند ولی اشاعره عصمت از گناهان را چه صغیره و چه کبیره برای پیامبران لازم نمی‌دانند و در میان گناهان تنها کفر و دروغ را برای پیامبران جایز نمی‌دانند.
لازم به ذکر است که در مورد ائمه معصومین نیز هم معتزله و هم اشاعره مطلقاً قائل به عصمت ائمه نمی‌باشند اما در مقابل شیعه عصمت از گناهان را هم برای پیامبران و هم برای ائمه معصومین واجب و ضروری می‌داند.
[۴] حلی، حسن بن یوسف بن المطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، حسن حسن‌زاده آملی، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۲، چ نهم، ص ۴۷۱ و ص ۴۹۲.



در بیان حقیقت عصمت وجوهی ذکر شده است:

۲.۱ - عصمت ثمره تقوی

تقوی در انسانهای عادی و معمولی کیفیت نفسانی است که صاحبش را از ارتکاب بسیاری از زشتی‌ها و گناهان باز می‌دارد وقتی که کمترین اثر تقوی در انسانهای عادی این است بنابراین اگر این تقوی به کاملترین مرتبه خود برسد صاحب این چنین تقوایی به درجه عصمت می‌رسد و از ارتکاب هرگونه کار زشتی خودداری می‌کند به طوری که با چنین عصمتی که در نتیجه تقوی و پرهیزگاری به دست آمده است حتی فکر گناه و معصیت هم نمی‌کند بنابراین وجه، عصمت تقسیم می‌شود به عصمت مطلق و عصمت نسبی، عصمت مطلق اختصاص به انبیاء و اولیاء الهی دارد که بر اثر طی نهایت مدارج تقوی به عصمت مطلق رسیده‌اند به طوری که حتی فکر گناه هم نمی‌کنند.
عصمت نسبی شامل بسیاری از انسانها می‌شود انسانهایی که نسبت به خیلی از کارهای زشت دارای عصمت می‌باشند و از انجام چنین کارهایی خودداری می‌کنند مثلاً در طول زندگی خود اصلاً مرتکب قتل یا دزدی نشده‌اند چنین انسانی نسبت به این گناه دارای قوه عصمت می‌باشد اگر چه کارهای زشت دیگری انجام داده باشد.
[۵] سبحانی، جعفر، پیشین، ص ۱۴۸.


۲.۲ - عصمت ثمره علم به عواقب معصیت و گناهان

علم به عواقب برخی کارها انسان را از انجام آن کار باز می‌دارد علاّمه طباطبایی در این باره می‌گوید: عصمت قوه‌ای است که به واسطه آن ارتکاب مطلق معصیت اعم از صغیره و کبیره از انسان محال می‌باشد و مستغاد از آیات قرآنی این است که عصمت از قبیل علم می‌باشد به قبح معصیت که با وجود آن معصیت هرگز صادر نمی‌شود مانند کسی که علم قطعی به سم و مهلک بودن مایعی داشته باشد. هیچ انسان عاقلی با اختیار خود این مایع را نمی‌نوشد هرگاه علم به عواقب دنیوی برخی از افعال اینگونه است که انسان را از ارتکاب آن کارها باز می‌دارد بدون شک علم انبیاء و انسانهای برگزیده به عواقب اخروی معاصی که بدون هیچ گونه حجابی لوازم و آثار و تبعات گناهان را با چشم تعیین مشاهده می‌کنند آنها را از انجام معاصی باز می‌دارد.
[۶] طباطبایی، محمّد حسین، مجموعه مقالات و پرسشها و پاسخها، انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۱، چ اوّل، ج ۲، ص ۲۳۹؛ سبحانی، جعفر، پیشین، ص ۱۴۹؛ خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح العقاید الامامیّه، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۶۹، چ چهارم، ج ۱، ص ۲۵۹.
همان علمی که خداوند در قرآنی می‌فرماید: «کلاّ لو تَعلمُونَ عَلْم الَیقین لتَروّن الجحیم»(تکاثر/۵،۶) «اگر به علم یقین بدانید مسلماً دوزخ را خواهید دید.»
بشر به گناهان از هر گونه گناهی به آن جهت دست می‌زند که به زشتی آن آشنایی ندارد وگرنه هرگز به سمت آن نمی‌رفت و حتی فکر آن را هم نمی‌کرد و از گناه مصون می‌ماند این امکان وجود دارد که انسان بر اثر بینش عمیق و کامل به عواقب وخیم کاری دارای حالتی درونی بشود که او را از انجام آن کار باز دارد این حالت در همه انسانها کم و بیش وجود دارد ولی چون همه انسانها ضرر و زیان همه چیز را به طور کامل نشناخته‌اند در بسیاری از موارد از آلودگی‌ها به دور نیستند امّا پیامبران و صاحبان عصمت چون علم به عواقب گناهان دارند دارای مصونیتی همه جانبه و کامل هستند که آنان را از همه گناهان باز می‌دارد.
[۷] مصباح یزدی، محمد تقی؛ بیست پاسخ، قم، مؤسسه در راه حق، ص ۹۳.


۲.۳ - عصمت نتیجه توجه به عظمت و حبّ به پروردگار

هرگاه انسان با کمال معرفت، خالق و خدای خویش را بشناسد و غرق در مشاهده کمال الهی و صفات جلال و جمال او شود چنین انسانی در نفس خود کشش و تعلق خاطری پیدا می‌کند که رضای خداوند را با هیچ چیز دیگری عوض نمی‌کند به طوری که هر چیزی که مخالف امر و رضای خداوند باشد زشت و قبیح جلوه می‌کند و این همان مقام عصمت است که انسان در چنین مقامی حاضر به انجام معاصی و حتی فکر گناه و کارهای زشت نخواهد بود
[۸] سبحانی، جعفر؛ پیشین، ص ۱۵۲، ۲- خرازی، محسن؛ پیشین، ص ۲۵۹.
کلام حضرت علی (ع) به همین مطلب اشاره دارد که «ما عبدتک خوفاً مِن نارک وَلا طمعاً فی جنتک انّما وجدتُک أهلاً للعبادة فَعبُدتک» «تو را به خاطر ترس از جهنم یا طمع در بهشت عبادت نکردم بلکه تو را به خاطر اینکه شایسته پرستش هستی عبادت کردم.»


۱. فیروز آبادی، مجدالدین محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، لبنان، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ هـ، ج ۴، ص ۲۱۲.
۲. ابن فارس، احمد، مقایین اللغه، مرکز انشر مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ هـ ق، ج ۴، ص ۳۳۱، ذیل مادّه ع ص م.
۳. سبحانی، جعفر؛ الالهیات، قم، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۱ هـ ق، چ دوّم، ج ۲، ص ۱۴۸.
۴. حلی، حسن بن یوسف بن المطهر، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، حسن حسن‌زاده آملی، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۲، چ نهم، ص ۴۷۱ و ص ۴۹۲.
۵. سبحانی، جعفر، پیشین، ص ۱۴۸.
۶. طباطبایی، محمّد حسین، مجموعه مقالات و پرسشها و پاسخها، انتشارات دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۱، چ اوّل، ج ۲، ص ۲۳۹؛ سبحانی، جعفر، پیشین، ص ۱۴۹؛ خرازی، محسن، بدایه المعارف الالهیه فی شرح العقاید الامامیّه، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۶۹، چ چهارم، ج ۱، ص ۲۵۹.
۷. مصباح یزدی، محمد تقی؛ بیست پاسخ، قم، مؤسسه در راه حق، ص ۹۳.
۸. سبحانی، جعفر؛ پیشین، ص ۱۵۲، ۲- خرازی، محسن؛ پیشین، ص ۲۵۹.
۹. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ ه. ق، ج ۶۷، ص ۱۸۶.    



سایت پژوهه.    






جعبه ابزار