حجاب در اقوام گذشته
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حجاب، ایران باستان، اقوام گذشته، قوم یهود، جاهلیت عرب.
پرسش: حجاب از چه زمانی شروع شد و منشأ آن چیست و از کجا به وجود آمده است، لطفا شرح دهید؟
پاسخ: فلسفه حجاب در اقوام گذشته عبارتاند از: ۱. میل به
ریاضت و
رهبانیت (ریشه فلسفی)؛ ۲. عدم
امنیت و
عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)؛ ۳. پدرشاهی و تسلط مرد بر
زن و
استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)؛ ۴.
حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)؛ ۵.
عادات زنانگی زن و احساس او به اینکه در
خلقت از مرد چیزی کم دارد، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است. (ریشه روانی)؛ اما فلسفه حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر و اساسیتری ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد، برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.
اگر ما نگاهی به
تاریخ بیندازیم
حجاب را در ایران باستان میبینیم. در میان
اقوام قبل از اسلام نیز حجاب وجود داشته است و حتی از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است؛ اما در جاهلیت عرب، حجاب به صورت فعلی وجود نداشته است و به وسیله
اسلام در
اعراب تکمیل شده است.
در این باره به چند دیدگاه اشاره میکنیم:
ویل دورانت در ص۳۰ جلد ۱۲ تاریخ تمدن (ترجمه فارسی) راجع به
قوم یهود و
قانون تلمود مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، چنانکه مثلاً بیآنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هر سنخی از
مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد
حق داشت بدون پرداخت
مهریه او را
طلاق دهد» بر این اساس حجابی که در قوم یهود معمول بوده، از
حجاب اسلامی بسی سختتر و دشوارتر بوده است.
ایشان در جلد اول
تاریخ تمدن ص۵۵۲ درباره ایرانیان قدیم چنین میگوید:
«پس از داریوش مقام زن مخصوصاً ثروتمندان تنزل پیدا کرد.
زنان فقیر چون برای کارکردن ناچار از آمدوشد در میان مردم بودند، آزادی خود را حفظ کردند؛ ولی در مورد
زنان دیگر گوشهنشینی زمان حیض که بر ایشان
واجب بود، رفتهرفته امتداد پیدا کرد و سراسر
زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت. زنان طبقات بالای اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهردار
حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در نقشهایی که از ایرانیان باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد ...».
چنانکه ملاحظه میفرمایید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده میشدهاند.
به عقیده
ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آیین کهن مجوسی درباره
زن حائض اجرا میشده که در اتاقی محبوس بوده، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از
معاشرت با او پرهیز داشتهاند، سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است. در میان
یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا میشده است.
کنت گوبینو در کتاب سی سال در ایران نیز معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانی، در دوره
اسلام در میان ایرانیان باقی ماند. او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده است؛ بلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است. مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت نمیگذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتیالامکان او را پنهان میکرد؛ زیرا اگر معلوم میشد چنین خانم خوشگلی در خانه اش هست، دیگر
مالک او، و احیاناً مالک جان خودش هم نبود.
«
جواهر لعل نهرو» نخستوزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان
روم و ایران به
جهان اسلام وارد شد.
در کتاب نگاهی به
تاریخ جهان جلد اول ص۳۲۸ ضمن ستایش از
تمدن اسلامی به تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره میکند و از آن جمله میگوید: «... عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند؛ اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند. به قراری که نقل شده است مخصوصاً بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایی
زنان از
مردان و پردهپوشی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد. تدریجاً سیستم «حرم» آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند».
این سخن آقای جواهر لعل نهرو از نظر ما نادرست است؛ بلکه فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب
مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) وجود داشت، شدیدتر شد، نه اینکه اسلام اساساً به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته باشد.
از سخنان نهرو برمیآید که رومیان نیز (شاید تحت تأثیر
قوم یهود) حجاب داشتهاند که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است یا بعدها پس از نفوذ اسلام در
هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تأثیر مسلمانان ـ و مخصوصاً مسلمانان ایرانی ـ حجاب زن را پذیرفتند. آنچه مسلم است این است که حجاب هندی نیز مانند حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است و شاید این همگرایی ریشه در آریایی بودن آنها دارد. بعضی هم تمایلات ریاضتطلبانه و ترک لذات را عامل پدید آمدن حجاب در آنجا میدانند.
بنابراین میتوان گفت که قبل از اسلام حجاب در
جهان وجود داشته و اسلام مبتکر آن نیست؛ اما اینکه حدود حجاب اسلامی با حجابی که در ملل باستانی بود یکی است یا نه، و دیگر اینکه علت و فلسفهای که از نظر
اسلام حجاب را لازم میسازد، همان علت و فلسفهای است که در جاهای دیگر جهان منشأ پدید آمدن حجاب شده است یا نه، مطالبی است که اطراف آن بحث فراوان شده است.
از آنچه گفته شده
آشکار میشود که فلسفه حجاب از لابهلای کتب تاریخی در این پنج دسته خلاصه میشود:
۱. میل به
ریاضت و
رهبانیت (ریشه فلسفی)؛
۲. عدم
امنیت و
عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)؛
۳. پدرشاهی و تسلط مرد بر
زن و
استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)؛
۴.
حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)؛
۵.
عادات زنانگی زن و احساس او به اینکه در
خلقت از مرد چیزی کم دارد، به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام
عادت وضع شده است. (ریشهروانی)
همه این موارد نهتنها مردود و غیر قابل دفاع است، بلکه از نظر
اسلام مورد تأیید نیست که بیان ادلهآن از حوصله این نوشتار خارج است؛ اما فلسفه پوشش اسلامی به طور خلاصه به نظر ما چند چیز است: بعضی از آنها جنبه روانی دارد (
آرامش روانی) و بعضی جنبه خانوادگی و استحکام پیوند خانوادگی، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و استواری اجتماع، و بعضی هم مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او، و این از صدر اسلام مورد توجه بوده و
سیره ائمه اطهار نیز دلالت بر همین دارد.
حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر و اساسیتری ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد، برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجوییهای جنسی به هم میآمیزد، اسلام میخواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.
۱. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۷ ش.
۲. مهدیزاده، حسین، حجابشناسی، قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱ ش.
۳. مهریزی، مهدی، حجاب، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۷۹ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حجاب در اقوام گذشته»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۲۶.