تکرار آیات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تکرار آیات،
داستان ،
رشد و تکامل،
تربیت انسان ، حوادث گذشتگان،
پرسش: اینکه در یک
سوره از سورههای قرآن هم میتوانی درباره احکام
حج بخوانی هم افسانه موسی را و هم داستان
خلقت آدم و اینکه بسیاری از مطالب تکراری است؛ مثل اینکه نویسنده قرآن فراموش میکرده که برای مثال داستان موسی و قوم لوط و ... را ده بار دیگر هم گفته است، آیا این دلیل عدم انسجام آیههای
قرآن نیست؟ بر این اساس این نکته در
ذهن خواننده خطور میکند که نویسنده قرآن ذهنی مغشوش داشته است.
پاسخ: هدف از داستانهای قرآن رشد و تکامل انسانهاست، هدف نور و روشنایی در جانهاست و کنترل هوسهای سرکش، بالاخره هدف مبارزه با ظلم و ستم و انحراف است.
دلایل و نکات پراکندگی موضوعات در قرآن عبارت است از: اصالت دادن به محتوا و فصلهای
عبرت آموز، پرداختن به تمام موضوعات بهخاطر جامعهسازی و انسانسازی، ذکر موضوعات متنوع جهت تحلیل موضوع اصلی و جذب و تربیت انسانها و آمیخته کردن نظام عقیدتی و عملی و اخلاقی با هم. برخی از نکات تکرار داستانها و
معارف در قرآن مجید عبارتاند از: استقرار اندیشهها و نظریات و تثبیت آنها، تأثیر در یادگیری، تربیت انسانها و هشدار به آنها، جالب و دلنشین کردن مطالب تکراری با تعابیر و عبارات مختلف.
قرآن مجید کتابی برای همه زمانها و متناسب با نیازهای علمی همه انسانهاست. این کتاب بهگونهای تنظیم شده، که عبارتهای آن علاوه بر معانی ظاهری، دارای معانی باطنی بسیار عمیقی است.
قرآن کریم ، حبل الاهی و مایه
سعادت و رستگاری نوع انسانی است؛ ازاینرو باید تمام مضامین و قوانین لازم برای
هدایت بشری را در خود جای دهد. خداوند تبارک و تعالی قرآن را بهعنوان نسخه جامع رهاییبخش، در بهترین شکل برای هدایت بشر فرستاد. او قوانین کلی را بهصراحت و یا در قالب امثال و
حکم ، داستانها و سرگذشت پیشینیان ذکر نمود تا مردم با تعیین مصادیق و ربط آنها به کلیات مذکور در آیات شریف، راه درست را برگزیده و از تحیر و سرگردانی نجات یابند.
رخدادهای پیشینیان، دیدگاههای روشنتری را فرا روی ما میگشاید و ما را از لغزشها، انحرافات و کامیابیهای ایشان آگاه میکند و این آگاهی، پلی است برای صعود و ترقی ما، تا بدین سبب، دیگر تجربیات تلخ پیشینیان را در کام خود نیازماییم؛ ازهمینرو است که در متون دینی، دقت در
تاریخ ملل گذشته و تفکر در کردههایشان، مورد تأکید قرار گرفته است.
به علاوه، عبرتاندوزی و پندگرفتن، یکی از مهمترین علل ذکر تاریخ گذشتگان است؛ بهگونهای که خود قرآن کریم بدین مطلب تصریح کرده و فرموده است:"بهراستی که در داستانهای ایشان عبرتی برای صاحبان خرد است".
اینها همه ازآنرو است که هدف از داستانهای قرآن رشد و
تکامل انسانهاست، هدف نور و روشنایی در جانهاست و کنترل هوسهای سرکش، بالاخره هدف مبارزه با
ظلم و
ستم و
انحراف است.
دلایل و نکات پراکندگی موضوعات در قرآن را میتوان به شرح زیر بیان کرد:
در قصص قرآنی پراکندگی و تکرار نقص نیست؛ بلکه دلیل اصالت دادن به محتوا و فصلهای عبرتآموز و تجربهدار
قصه است، نه اصالت به قالب داستانی.
در روش قرآن آنچه که مهم است تناسب مطلب با هدف تربیتی خاصی است که آیه برای آن آمده است. تکرار یا تقطیع یک داستان نیز برای همین موضوع است.
این تنوع، لطمهای بر وحدت موضوعی سورهها وارد نمیسازد؛ نظیر اینکه در طبیعت شاهد فضای طبیعی و جنگلها و باغها یا فضای وحش و محیطهای شهری و یا روستایی هستیم و درعینحال که در هریک از آنها عناصری از دیگر فضاها وجود دارد، اما وجه غالب آنها
روستا یا شهر یا جنگل و باغ است. بهطور کلی زیبایی هرکدام از این مکانها، به ترکیبی است که از بخشهای دیگر در خود جای میدهند. شهر بدون درخت و حیوان و
آب و...
زیبا نیست و جنگل با کلبهها و حیوانات وحش و پرندگان و... زیباتر می شود. پس بایسته است پراکندگی موضوعات را با
وحدت موضوع محوری و اصلی هر سوره مرتبط داشت و ذکر موضوعات متنوع را به مناسبت موضوع اصلی تحلیل کرد.
قرآن، کتاب انسانسازی و جامعهسازی است. این مقصد از راه پرداختن به تمام موضوعاتی که بهگونهای با این دو مقوله در ارتباطاند، تأمین میگردد.
بخشی از مطالب در قرآن، ابتدا از ناحیه خدا مطرح شد و پارهای از مطالب در پاسخ به سؤالات و شبهات مردم و به تبع
حوادث و وقایع بوده است. قرآن با حفظ وحدت کلی مقاصد سورهها، به این موارد نیز پرداخته است و علت دستور
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مبنی بر قرار دادن
آیات جدید در بعضی از سورهها، همین بوده است.
تنوع و گوناگونی آیات و روایات، علاوه بر آموزش مردم، برای جذب و
تربیت آنان بوده است؛ یعنی آنان را شاد کند، بترساند، امید بخشد، درمان کند و ... اما تقسیم موضوعی مباحث بهطور عمده، با هدف آموزشی هماهنگ است.
قرآن، بهترین روش را برای هدایت برگزیده است؛ زیرا نظام عملی، عقیدتی و اخلاقی را آمیخته به یکدیگر بیان می کند؛ مثلاً در جایی احکام را بیان میکند و پس از بیان احکام، به موضوع
قیامت و حسابرسی هم اشاره می کند تا شنونده و خواننده، برای
عمل تحریک شود.
البته در
قرآن مجید سورههای موضوعی نیز وجود دارد؛ مثلاً برخی از سورهها به یک داستان اختصاص یافته است؛ مانند
سوره یوسف و بعضی صرفاً به مسائل توحیدی پرداخته و برخی دیگر به موضوع قیامت.
خداوند در قرآن میفرماید:"و ما این قرآن را متفرق و جدا جدا بر تو خواندیم (سوره سوره و آیه آیه نازل کردیم و یا برحسب وقوع
حوادث تجزیه نمودیم) تا آن را برای مردم آرام آرام و با درنگ
قرائت کنی و ما آن را بهتدریج (در مدت ۲۳ سال) فرو فرستادیم".
همانطور که از این آیه و دیگر آیات فهمیده میشود، قرآن در طول ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد. چه بسیار لازم بود که برای تربیت و راهنمایی مردم یک مطلب یا یک
داستان پندآموز چند بار تکرار شود و هر بار به مطلبی از آن اشاره شود.
برخی از نکات تکرار داستانها و معارف در
قرآن مجید به شرح ذیل میباشد:
اصولاً تکرار در عرصه اندیشهها و ارائه آرای مشخص به مردم معمولاً به استقرار این اندیشهها و نظریات و تثبیت آنها در اذهان مردم میانجامد.
تحقیقات روانشناسان، اهمیت تکرار در
عمل یادگیری را ثابت کرده است. در قرآن در خصوص برخی از حقایق مربوط به عقیده و مسائل غیبی که قرآن میخواهد آنها را در اذهان مردم جا بیندازد، تکرار صورت گرفته است؛ مثلاً در سوره نمل عبارت «إله مع الله» پنج بار تکرار شده است، تا عقیده
توحید را در اذهان تثبیت کند، یا در
سوره هود نیز دعوت به یکتاپرستی و
عبادت خداوند یگانه از زبان پیامبران گذشته به ملتهایشان، چهار بار ذکر شده است.
این تکرارها بهخاطر آن است که قرآن یک کتاب تاریخی نیست که یک بار حادثه را کلاً بیان کرده و دیگر به سراغ آن نرود؛ بلکه یک کتاب تربیت و انسانسازی است و میدانیم در مسائل تربیتی گاه شرایط ایجاب میکند که یک حادثه را بارها و بارها یادآور شوند، از زوایای مختلف به آن بنگرند و در جهات گوناگون نتیجهگیری کنند.
در مقام تربیت گاه لازم میشود روی یک مسئله مهم، بارها تکیه شود تا تأثیر عمیق در
ذهن خواننده بگذارد و او را بهسوی آن عناوین بیشتر سوق دهد؛ مثلاً در
سوره قمر ذکر عذابی که کافران را دربرمیگیرد، سه بار تکرار شده است،
با این عبارت:"
فکیف کان عذابی و نذر ".
این تکرار، هشداری است به
کفار قریش و یادآوری سرنوشت کسانی است که پیامبران گذشته را تکذیب کردند.
این تکرارها باید با تعبیرات جالب و دلنشین و گوناگون نیز صورت گیرد تا ملال خاطری حاصل نشود. تغییر دادن عبارتهایی که بیانکننده ایده مشخصی هستند، برای اجتناب از خستگی و جلب توجه مردم، در روانشناسی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ مثلاً بخشی از ماجرای قوم لوط در پنج سوره از قرآن یعنی، «حجر، آیات ۵۹ و ۶۰»،
«هود، آیه ۸۱»،
«ذاریات، آیات ۳۵ و ۳۶»،
«عنکبوت، آیه ۳۲» و «اعراف، آیه ۸۳»،
با عبارات مختلف بیان شده است. همه آنها یک حقیقت را میخواهد بازگو کند: ما هرگز خشک و تر را با هم نمیسوزانیم؛
عدالت اجازه نمیدهد
مؤمنان را گرفتار سرنوشت کافران کنیم و حتی اگر در میان میلیونها نفر بیایمان و
مجرم ، یک فرد با
ایمان و پاک باشد نجاتش میدهیم، اما با تعبیرات مختلف.
تکرار در پارهای از حلقههای
قصه برای بیان مسئلهای تازه یا شاهد آوردن برای مطلبی است که در آیات قبلی مطرح میباشد. از آنجا که ممکن است به یک حادثه از زوایای مختلف نگاه کرد و در هر نگاه بُعدی از ابعاد آن را مشاهده نمود، در قرآن مجید حوادث به همین صورت مطرح و تکرار شده است.
پایگاه اسلام کوئست.