• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توقیعات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: توقیعات ، حضرت بقیة الله.
پرسش: توقیعات چیست و صحت صدور آنها از سوی حضرت بقیّة الله ـ علیه‌السلام ـ چگونه مشخّص می شود؟
پاسخ:



توقیع در لغت ، به معنای امضا کردن و مُهر کردن نامه است. توقیع السّلطان، یعنی طغرای پادشاه.


در اصطلاح شیعی، نامه‌هایی است که مورد امضای امام می‌باشد که برخی کلمات خود آن امام است و برخی املای آن حضرت و نوشته اشخاص مورد وثوق ایشان.


در دوران سخت غیبت صغرا و غیبت کبرا، ارتباط مستقیم با امام عصر ـ علیه‌السلام ـ امکان ندارد. برخی از یاران امام ـ علیه‌السلام ـ از طریق توقیعات پیام‌های حضرت را به مردم ابلاغ می‌کردند.

۳.۱ - نمونه‌هایی از توقیعات حضرت



۳.۱.۱ - نمونه اول

از باب نمونه،
[۱] كلمة الامام المهدى، ص۳۰۰.
شیخ مورد اطمینان ابوعمرو عَمْری ـ که رحمت خدا بر او باد ـ گوید: ابن ابی‌غانِم قزوینی و گروهی از شیعیان درباره (جانشین) حضرت عسکری ـ علیه‌السلام ـ مشاجره و اختلاف کردند. ابن ابی‌غانم گفت: ابومحمد (امام عسکری علیه‌السلام) از دنیا رفت و جانشینی ندارد. بعد در همین‌باره نامه‌ای نوشتند و به ناحیه مقدسه فرستادند و اختلاف خود را بازگو نمودند.
جواب نامه آنها به خط آن حضرت ـ که درود خدا بر او و پدرانش باد ـ رسید:
به نام خداوند بخشاینده مهربان
«خداوند ما شما را از فتنه‌ها محفوظ دارد و به ما و شما روح یقین موهبت فرماید و از فرجامی زشت و بد پناه دهد! همانا خبر شک و شبهه گروهی از شما در دین به من رسید و از تردیدی که درباره اولیای امرشان به دل آنان راه پیدا کرده است، خبردار شدیم. از این جهت به‌خاطر شما، نه به‌خاطر خودمان، اندوهگین گشتیم و درباره شما، نه درباره خودمان، بدحال شدیم؛ زیرا که خدا با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم و حق با ماست و از اینکه کسی از ما برگردد، ترسی نداریم. ما ساخته شده‌های پروردگارمان هستیم و آفرینش بعد از ما ساخته شده‌های ماست.»
ملاحظه می‌کنیم که در اینجا حضرت درباره حقانیت جانشینی و امامت خود تصریح کرده‌اند.

۳.۱.۲ - نمونه دوم

نمونه دیگر در قرن اخیر است که به‌سوی سیدابوالحسن اصفهانی توقیعی صادر شده توسط شیخ محمد شریعت شوشتری که متن آن چنین است:
[۳] كلمة الامام المهدى، ص ۵۶۵.
«قُل لَهُ: أرْخِصْ نَفْسَکْ، وَ اجْعَلْ مَجْلِسَکَ فی الدِّهْلیزِ، وَ اقْضِ حوائِجَ النّاس، نَحْنُ نَنْصُرُکَ.»Y «به او بگو: خودت را برای مردم ارزان کن (در دسترس همه قرار بده). محل نشستنت را دهلیز خانه انتخاب کن و حاجت‌های مردم را برآور؛ ما یاری‌ات می‌کنیم.»




۴.۱ - ۱. وثاقت نایبان و راویان

دلیل صحت صدور توقیعات از سوی حضرت بقیة الله ـ أرواحنافداه ـ مورد اعتماد بودن شخصیت نایبان و راویان آنهاست که تمام دانشوران و هم‌عصران به وثاقت آنان تصریح کرده‌اند.
راوی توقیع اول «ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری» است. درباره او به کلمة الإمام المهدی، ص ۱۳۹،
[۴] كلمة الامام المهدى، ص ۱۳۹.
و در مورد راوی دوم «سیدبوالحسن اصفهانی» به ص ۵۵۹ همین کتاب
[۵] كلمة الامام المهدى، ص ۵۵۹.
مراجعه شود.

۴.۲ - ۲. پیش‌گویی‌ امام در توقیعات

دلیل دیگر صحت انتساب این توقیعات به حضرت ولی عصر ـ علیه‌السلام ـ پیش‌گویی‌هایی است که در پاره‌ای از آنها آمده است.

۳.۱.۱ - نمونه اول

برای نمونه، شیخ کلینی از قاسم بن علاء چنین آورده است: درباره حوائج و خواسته‌هایم، به حضرت بقیة الله ـ علیه‌السلام ـ سه‌بار نامه نوشتم و نیز اظهار داشتم که من مردی سالمندم و فرزندی ندارم. آن حضرت جواب خواسته‌هایم را فرمودند؛ امّا درباه فرزند جوابی ندادند. برای بار چهارم به آن حضرت نوشتم و استدعا کردم که دعا کند تا خداوند فرزندی به من عطا فرماید. حضرتش پاسخ مرا داد و خواسته‌هایم را نوشت و جمله آن حضرت در این‌باره چنین بود: «خداوندا! به او پسری روزی فرما تا چشمش به او روشن شود و همین جَنین را که همسرش به او باردار است، پسر قرار ده.» نامه آن حضرت رسید و نمی‌دانستم که همسرم باردار است. به خانه رفتم و از وی پرسیدم. توضیح داد که مشکلش حل شده است. پس از مدتی پسری به دنیا آورد. این حدیث را حِمْیری نیز روایت کرده است.

۳.۱.۲ - نمونه دوم

علی بن حسین بن بابویه با ابوالقاسم حسین بن روح ملاقات و از او سؤالاتی کرد. سپس نامه ای را برای حسین بن روح نوشت که توسط علی بن جعفر بن اَسْود برای او فرستاد و خواست که نامه‌اش را که در آن اشتیاق خود را به داشتن فرزندی ابراز کرده بود، به محضر صاحب الأمر ـ که درود بر او باد ـ برساند. آن حضرت در جوابش نوشت:
«ما برای تو این مورد را از خداوند خواستیم و دعا کردیم. به‌زودی دو پسر نیکوکار و خوب روزی تو خواهد شد.» چندی بعد، ابوجعفر و ابوعبدالله متولد گردیدند، ابوعبدالله حسین بن عبیدالله می‌گفت: از ابوجعفر (شیخ صدوق) شنیدم که می‌گفت: من به دعای حضرت صاحب الأمر ـ علیه‌السلام ـ متولد شده‌ام و به این افتخار و مباهات می‌نمود.

۴.۳ - نمونه سوم

ابوغالب احمدبن محمد بن سلیمان زُراری گفت: مدتی قبل نامه‌ای به آن حضرت نوشتم و درخواست کردم که قطعه ملک مرا (به هدیه) بپذیرد و آن موقع مقصودم تقرب و نزدیکی به خداوند عزیز و بزرگ نبود؛ بلکه مایل بودم با نوبختی‌ها آمیزش و رفت‌و‌آمد داشته باشم و در شئون و مناصب دنیوی در ردیف آنان قرار گیرم. پس جوابم داده نشد. در این مطلب اصرار کردم. آن حضرت به من نوشت: «اِخْتَرْ مَنْ تَثِقُ بِه فَاکْتُبِ الضَّیْعَةَ بِاسْمِهِ فَإنَّکَ تَحْتاجُ إلَیها.»؛ «کسی را که به او اطمینان داری، برگزین و ملک را به نام او ثبت کن؛ زیرا بدان محتاج خواهی شد.» پس آن را به نام ابوالقاسم موسی بن حسن زجوزجی برادرزاده ابوجعفر که خدا او را بیامرزد ثبت نمودم؛ زیرا که مورد اطمینان من بود و میزان دیانت و دارایی او را می‌دانستم. چندی نگذشت که بادیه‌نشینان مرا اسیر کردند و ملکی را که داشتم، غارت کردند و حدود هزار دینار از غلات و چارپایان و وسایلم را بردند. مدتی در اسارت ایشان بودم تا آنکه خودم را به صد دینار و هزار و پانصد درهم خریدم و حدود پانصد درهم برای مزد مأموران و فرستادگان نیز از من گرفتند. آنگاه که از چنگ آنها خلاص شدم، به آن ملک نیازمند شدم و آن را فروختم.
می‌بینیم که در تمام این موارد پیش‌گویی امام ـ أرواحنا فداه ـ به وقوع پیوسته و صحت صدور توقیعات تأیید گردیده است.


برای دیدن توقیعات، به منابع زیر مراجعه کنید:
۱. کلمة الإمام المهدی (فارسی)، ص ۱۸۹ ـ ۴۴۷.
۲. کلمة الإمام المهدی (عربی)، ص ۱۴۳ ـ ۲۵۸.
۳. بحارالانوار (عربی)، ج ۵۳، ص ۱۵۰ ـ ۱۹۸.
۴. کمال‌الدین (عربی)، ج ۲، ص ۴۸۲ ـ ۵۲۳.
۵. غیبت شیخ طوسی (عربی)، ص ۱۷۲ ـ ۱۹۹.
۶. ترجمه صحیفة المهدی (فارسی)، ص ۳۲۷ ـ ۳۵۴.
۷. فرهنگ موعود، ص ۶۲ ـ ۶۳ واژه توقیع.
۸. إلزام الناصب (عربی)، ج ۱، ص ۴۳۵ ـ ۴۶۹.
۹. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۱۲۸۵ ـ ۱۲۸۶ (فهرست توقیعات).
۱۰. حیاة الإمام محمد المهدی، ص ۶۵ ـ ۹۰.
۱۱. المختار من کلمات الإمام المهدی علیه‌السلام.
۱۲. منتخب الأنوار المضیئة، ص ۱۱۸ ـ ۱۳۴.
۱۳. الصحیفة المهدیَّة، ص ۲۲۳ ـ ۲۵۷.
منبع: یاد محبوب، سیدحسین حسینی.


۱. كلمة الامام المهدى، ص۳۰۰.
۲. احتجاج، ابومنصور احمد بن ابی‌طالب طبرسی، چاپ نجف، ۱۳۸۶ق، ج ۲، ص ۲۷۷ ۲۷۹.    
۳. كلمة الامام المهدى، ص ۵۶۵.
۴. كلمة الامام المهدى، ص ۱۳۹.
۵. كلمة الامام المهدى، ص ۵۵۹.
۶. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۳۰۳ ۳۰۴.    
۷. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۳۰۶ ۳۰۷، به نقل از فهرست نجاشی.    
۸. الغیبة، محمدبن حسن طوسی، مکتبة نینوی تهران، ص ۱۸۶.    



پایگاه حدیث نت.    


رده‌های این صفحه : توقیعات | حدیث شناسی




جعبه ابزار