تمثل جبرئیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دحیه کلبی، وحی، جبرئیل، تمثل،
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله، فرشته.
پرسش: آیا درست است که جبرئیل بهصورت «دحیه کلبی» بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل میشد؛ درحالیکه کلبی شخصی بود که ساز و دُهُل آورده بود و مردم را دور خود جمع میکرد؟ از نظر علمی و فلسفی آیا میشود ملک در شکل انسان ظاهر شود؟
پاسخ:برای جواب پرسش نکاتی چند لازم به توضیح است که مختصراً بیان میشود.
وحیرسانی خداوند به
پیامبران به سه صورت بوده است که در
قرآن هم به آن اشاره شده است.
«
وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ؛
هیچ بشری را نرسد که خدا با او تکلم کند؛ جزء از طریق وحی یا از پشت پرده یا فرشتهای را میفرستد تا به فرمان او آنچه را بخواهد به او وحی کند؛ همانا خداوند بلند پایه و حکیم است».
یک قسم از وحی،
سخن گفتن خفی و بدون واسطه
خداوند با پیامبر است که در آیه بالا فرمود: «
إِلاَّ وَحْیاً» در این نوع از وحی طبق آیه بالا وحی را خداوند مقید به چیزی نکرده است؛ برخلاف دو قسم دیگر؛ لذا معلوم میشود که در این قسم، وحی خداوند تکلم سریع و خفی و بدون واسطه است، این نوع وحی گاهی در حال بیداری انجام میگیرد و گاهی در حال
خواب، در این قسم خداوند وحی را بدون واسطه بر
قلب پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرستد.
وحی از پشت پرده (من وراء
حجاب)، در این نوع خداوند بدون واسطه جبرئیل با پیامبر سخن میگوید، پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ کلام خداوند را میشنود ولی این کلام از جایی یا شیئی خاص شنیده میشود همان گونه که خداوند از طریق درخت با
موسی سخن گفت. «
فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسی إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ»؛
«وقتی موسی به آن
آتش نزدیک شد از جانب وادی ایمن در آن بارگاه مبارک از آن درخت فرا رسید که ای موسی من خدا و پروردگار
جهان هستم».
وحی توسط جبرئیل («
أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ») که در این نوع از وحی، ارتباط خداوند با پیامبران بهوسیله جبرئیل بوده است.
پس بنابراین یک نوع از وحی خداوند با پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ توسط جبرئیل بوده است. خود این نوع از وحی به چند صورت تحقق یافته است.
گاهی
پیامبر صلیاللهعلیهوآله صدای فرشته را میشنید اما خود او را مشاهده نمیکرد.
گاهی جبرئیل وحی را بر قلب پیامبر القا میکرد: «
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِکَ».
بعضی از اوقات پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ جبرئیل را بهصورت حقیقیاش مشاهده میکرد. اما این نوع از وحی بیش از دو بار نبوده است: یکی در آغاز وحی و در کوه حرا که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ جبرئیل را به صورتی دید که مشرق و مغرب را پرده کرده بود و از مشاهده او بیهوش شد؛ پس جبرئیل بهصورت یکی از مردم درآمد و او را در آغوش گرفت، پس آن حضرت به هوش آمد؛ مرتبه دوم هم به تقاضای آنجناب بود که از جبرئیل خواست که او را بهصورت واقعیاش ببیند، جبرئیل عرض کرد طاقت مشاهده نداری فرمود: آن را دوست دارم، پس پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در شبی مهتابی بهسوی مصلی رفت؛ پس جبرئیل را بهصورت واقعیاش دید
.
گاهی جبرئیل بهصورت
انسان زیبایی برای رسول خدا تمثل پیدا میکرد. در موقعی که بهصورت انسان زیبایی بر پیامبر نازل میشد، گاهی بهصورت دحیه کلبی نازل میشد.
«انّ جبرئیل کان یأتی نبینا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ فی صورة الدحیة الکلبی».
دحیه کلبی کیست؟در
تاریخ در احوالات دحیه کلبی گفته شده که: او برادر رضاعی پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود و از زیباترین مردم آن زمان محسوب میشود و هنگامی که جبرئیل به سراغ پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میآمد، در آن
چهره نمایان میشد، او از مشاهیر
صحابه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بود و به حسن صورت معروف و ضربالمثل بود، پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ او را بهعنوان سفیر پیش قیصر روم «هرقل» فرستاد و تا زمان
خلافت معاویه زنده بود
همچنین گفته شده که او در
جنگ احد و غیر آن حاضر بود،
و ابنعباس گفته: وقتی که دحیه به
مدینه آمد، کسی نبود مگر اینکه میآمد و او را نگاه میکرد.
حال این سؤال مطرح است آیا از نظر فلسفی و علمی میشود که جبرئیل بهصورت انسان (دحیه کلبی) بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل شود؟
در جواب گفته میشود: همانطور که میدانیم
فرشتگان از جمله جبرئیل موجود مادی و جسمانی نیستند تا دیده شوند، پس بنابراین نزول جبرئیل نزول جسمانی و بهصورت تجافی (رفتن موجودی از مکانی به مکان دیگر) نبوده است؛ بلکه باید گفت: بهصورت
تمثل (ظاهر شدن فرشته بهصورت انسان) بوده است؛ چون نزول جبرئیل تمثل او بهصورت انسان در ظرف ادراک و وعاء ذهن پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بوده است و این هیچگونه مشکلی ندارد؛ البته تمثل جبرئیل بهصورت انسان خاصی اینجور نبوده که جبرئیل حقیقت خویش را از دست بدهد و انسان شود و آنگاه بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل شود، در جریان
حضرت مریم هم جبرئیل بهصورت انسان بر او متمثل شد؛ لذا علامه طباطبایی در این باره میفرماید:
معنای تمثل
فرشته برای حضرت مریم، ظهور و جلوه او بهصورت بشر برای
مریم بود نه اینکه حقیقت جبرئیل عوض شود و فرشته انسان شود، جبرئیل در ظرف ادراک مریم بهصورت بشر جلوه کرد نه در ظرف واقع، مریم بود که جبرئیل را چنین مشاهده میکرد، نه اینکه جبرئیل انسان شده باشد.
پس از اینکه جبرئیل بهصورت دحیه کلبی دربیاید و بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل شود، هیچگونه اشکال علمی وجود ندارد. چون در موقع نزول جبرئیل بهصورت دحیه کلبی هیچگونه
قلب و انقلابی صورت نگرفته است.
در توضیح مطلب فوق اضافه میشود که جبرئیل موجودی نورانی و مجرد از
ماده است و چون
روح پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از علایق جسمانی منزه است، وقتی که بهسوی
عالم ماده توجه کند، بخشی از حقایق علمی که در ذات جبرئیل موجود است به قلب مبارک پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ منعکس میگردد که این همان وحی است. در مرحله وحی جز افاضه علوم چیزی وجود ندارد، نه صورتی در کار است و نه کلامی موجود است؛ اما صورت و کلام در مرحله خیال و حس مشترک به وجود میآید، وقتی که این حقایق از قلب و روح پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به قوه خیال و حس مشترک آن حضرت نزول یافت. در اینجاست که جبرئیل بهصورت انسانی زیبا برای پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ جلوه کند که با او سخن گوید؛ زیرا مرحله خیال و حس مشترک مرحله صورتسازی است، پس پیامبر بود که در ظرف خیال و وعاء ذهن خود جبرئیل را بهصورت انسان زیبا مشاهده میکرد و کلامش را میشنید؛ ولی دیگر انسانها که اطراف پیامبر بودند، از مشاهده او محروم بودند، مگر کسانی که پیامبر در نفس آنها تصرف کند و آنها را برای چنین درکی آماده کرده باشد؛ البته مراد این نیست که مشاهده جبرئیل و شنیدن کلام او امری پوچ و پنداری خلاف واقع باشد؛ بلکه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ واقعاً جبرئیل را بهصورت
دحیه کلبی مشاهده میکرد و کلام او را واقعاً میشنید؛ ولی همه اینها در
عالم خیال و مثال بود.
.
گفته شد که گاهی جبرئیل بهصورت دحیه کلبی یا انسان دیگری بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل میشد، در قرآن و
روایات مواردی وجود دارد که فرشتگان و یا یک امر غیر مادی بهصورت انسان متمثل میشده؛ از جمله:
در جریان مریم جبرئیل بهصورت بشری برای او ظاهر شد: «
فَأَرْسَلْنا إِلَیْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیًّا؛
پس روح خود (جبرئیل) را به سوی او فرستادیم؛ پس بهصورت انسانی تمام برایش تمثل جست».
در قصه
بشارت دادن فرشتگان به ابراهیم برای به
دنیا آمدن اسحاق و یعقوب،
ملائکه بهصورت انسان بر
ابراهیم ظاهر شدند.
تمثل
ابلیس بهصورت سراقة بن مالک در
جنگ بدر که برای قریش به این صورت ظاهر شد که در
تفاسیر در ذیل آیه ۴۸ از سوره انفال به این ماجرا اشاره شده است.
تمثل ابلیس در دار الندوة بهصورت پیرمردی، همچنین تمثلش در روز عقبه به شکل عنیة بن حجاج و تمثل ابلیس برای حضرت یحیی به صورت عجیبی یا تمثل دنیا برای حضرت علی ـ علیهالسلام ـ بهصورت زنی زیبا.
پس بنابراین اگر جبرئیل بهصورت دحیه کلبی بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل میشد، اولاً هیچگونه مشکلی از لحاظ علمی ندارد و علاوه اینکه شواهد قرآنی و روایی برای چنین تمثلهایی وجود دارد.
اما اینکه در شأن نزول
آیه ۱۱ از سوره جمعه دارد که وقتی که دحیه کلبی از شام برگشت، وقتی وارد
مدینه شد؛ در روز جمعهای بود که حضرت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مشغول خطبه خواندن بود و شروع به نواختن کردند که مردم متوجه ورود آنها به مدینه شوند، این مسأله منافاتی با نزول جبرئیل بهصورت دحیه کلبی ندارد؛ به خاطر اینکه جبرئیل چون نمیخواست بهصورت واقعیاش بر پیامبر نازل شود، بهصورت دحیه کلبی که مرد
زیبایی بود و بسیار خوشسیما بود؛ لذا به شکل او ظاهر میشد و هدف دیگری در بین نبوده است.
علاوه اینکه این جریان که در
تاریخ در مورد دحیه کلبی نقل شده است مربوط میشود به موقعی که هنوز دحیه کلبی
مسلمان نشده بود.
۱.
ادب فنای مقریان، جوادی آملی، ج ۱، قم، مرکز نشر اسرا، چ دوم، ۱۳۸۱ش.
۲.
وحی در ادیان ، ابراهیم امینی.
۳.
التمهید، محمدهادی معرفت، ج ۱، قم، مؤسسة نشر الاسلامی.
سایت اندیشه قم.