تفسیر قرآن و حدیث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تفسیر قرآن کریم،
فهم قرآن، تفسیر احادیث، تدبر، معارف قرآن.
پرسش: آیا قرآن و احادیث نیاز به تفسیر دارند یا هرکس به اندازه درک خود باید از ترجمه آن مطالبی را درک نماید؟
پاسخ:
هیچ شکی نیست که
قرآن کریم برای همهی مردم نازل شده تا آنها را به سمت کمالات متعالی و قرب الی الله رهنمون سازد. «
و ما هی الاّ ذکری للبشر» (مدثر، ۳۱) «و آن، جز تذکری برای انسانها نمیباشد»؛ ازاینرو آیات زیادی در قرآن
انسان را به
تعقل و
تدبر در قرآن فرا میخواند و هیچ قیدی برای افراد خاص نیامده است؛ مانند: «
افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» (محمد صلیاللهعلیهوآله، ۲۴) «آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهاشان قفل نهاده شده است؟» دعوت و ترغیب همه انسانها به تدبر در قرآن کریم و توبیخ آنها بر نیندیشیدن در آیات قرآنی، شاهد گویایی است بر فراگیر بودن فهم معارف آن.
همه اقشار مردم در هر رتبه از فهم و درک و مراتب علمی و روحی که باشند، میتوانند از آن بهره ببرند.
و نیز آیاتی که قرآن را به «نور»، «
کتاب مبین» (روشن و روشنگر)، «برهان» (نور سپید و درخشان) توصیف کرده و آن را برای پند گرفتن سهل و آسان معرفی کرده «
لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر» (قمر، ۱۷) «ما قرآن را برای
تذکر آسان ساختیم، آیا کسی هست که متذکر شود؟» همه اینها دلالت بر همگانی بودن فهم آن دارد. ولکن هر اندیشمند آگاه با اندک آشنایی با قرآن و معارف آن، بهخوبی میداند که علوم و معارف نهفته در آن دارای سطوح و مراتب مختلفی است. فهم سطحی از این معارف، برای عموم آسان و دلالت آیات بر آن،
آشکار و بیّن است و هر کسی درصورتیکه به
زبان عربی و یا با مطالعه ترجمه صحیح آن آشنا باشد، بدون نیاز به
تفسیر میتواند، آن معارف را از قرآن فرا بگیرد. و خود را شاگرد قرآن بداند نه اینکه نظر خود را بر قرآن تحمیل کند؛ بلکه با ذهنی پاک و ضمیری باصفا در معارف آن تدبر نماید. به میزان دانش و استعداد خود، از
هدایت و اندرز این کتاب نیز بهرهمند خواهد شد.
حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «کسی با قرآن همنشین نشد، مگر آنکه بر او افزود یا از او کاست، در هدایت او افزود و از کور دلی و گمراهیاش کاست».
معارف بلند را نیز
خداوند متعال بهصورت مَثل یا داستان و یا با بیان ساده برای همه کس بیان کرده است تا عامه مردم به بهانه پیچیدگی و عمیق بودن معارف آن، خود را از آن محروم نبینند.
فهمیدن بخش عمدهای از معارف بلند این
کتاب عظیم که در سطحی فراتر از فهم توده مردم است، و برای بسیاری از افراد، بدون تفسیر میسر نیست. بنابراین انسان یا باید خود مقدمات لازم برای توانایی بر تفسیر را طی کند و
دانش و شرایط لازم برای تفسیر را کسب نماید و به تفسیر آیات بپردازد، و یا از
تفاسیر معتبر مفسران مورد
اعتماد بهره گیرد.
افزون بر دو بخش یادشده، بخش دیگری از معارف این کتاب عظیم که در مرتبهای بالاتر قرار دارد، با کمک تفسیر مفسران و یا تحصیل مقدمات تفسیر و کسب شرایط و دانشهای لازم نیز، قابل دسترسی نیست و فهم آن ویژه راسخان در علم (نبی اکرم و
ائمه طاهرین صلواتاللهعلیهماجمعین) است و تنها راه پی بردن به آن معارف بلند، رجوع به راسخان در علم، و تفسیری است که از آنان نقل شده است.
بنابراین معارف قرآن کریم از جهت ظهور و خفا، سهولت و صعوبتِ فهم آن از
الفاظ و عبارات آیات، در سه مرتبه قرار دارد:
یک مرتبه از آن بینیاز از تفسیر است و یک مرتبه از آن ویژه راسخان در علم است؛ ولی در مرتبه دیگری از آن، که بخش عمدهای از معارف را دربر میگیرد، نیازمند تفسیر است. این دستهبندی، در روایات نیز مطرح شده است.
در روایتی که در کتاب
احتجاج از قول امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ آمده است، حضرت میفرماید: «همانا خداوند متعال کلامش را بر سه قسم تقسیم کرد، قسمتی از آن را عالم و جاهل میشناسند و درک میکنند و قسمتی از آن را فقط افرادی که دارای صفای ذهن و حس لطیف و دارای قدرت تمییز بین
حق و باطل باشند و خدوند شرح صدر برای
اسلام به آنان داد، آن قسم را درک میکنند، و قسم دیگر را به غیر از خداوند متعال و انبیای الهی و راسخون در علم، کس دیگر را توانایی در فهم آن نیست».
و در روایتی دیگر از
امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: کتاب
خدا (قرآن) بر چهارگونه است: عبارات، اشارات، لطایف و حقایق.
عبارت قرآن برای عامه مردم است، اشارات برای خواص، لطایف برای اولیا و حقایق برای انبیاست.
بنابراین ما میتوانیم از ترجمه قرآن، معانی و مطالب ابتدایی آن را درک کنیم؛ ولی اگر بخواهیم، به معارف عمیق و بالاتر آن پی ببریم، ناگزیر هستیم مانند هر رشته و فنی که اگر انسان مهارت ندارد، به متخصص رجوع میکند، در اینجا نیز ما باید به متخصصان و مفسران
قرآن رجوع کنیم و حتی برداشتهای ابتدایی خود را با نظرات آنها بسنجیم تا از اشتباه و
تفسیر به رأی محفوظ بمانیم.
در مورد
احادیث نیز، این طبقهبندیها در فهم احادیث وجود دارد؛ چراکه
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و ائمه طاهرین ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از آنجایی که به معدن علم متصل بودهاند، معارفشان همتای معارف قرآن کریم است.
ازاینرو پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ میفرماید: «إن
حدیث آلمحمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ صعب مستصعب»؛ «همانا حدیث آلمحمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ سخت و دشوار است».
اگرچه احادیث از لحاظ کیفی و کمّی با قرآن در موضوع مورد بحث فرق میکند، و لکن اصل نیاز به تفسیر در احادیث نیز ضروری است. البته در احادیث مسئله سند نیز مطرح است که خود تخصص خاصی را طلب میکند، و به همین دلیل کتب زیادی در رابطه با شرح و توضیح
نهج البلاغه و کتابهای حدیثی دیگر نگاشته شده است.
۱. آیتالله جوادی،
تفسیر موضوعی، ج ۱، قرآن در قرآن، تهران، رجاء، ۱۳۷۲ش.
۲. آیت الله سید ابوالقاسم خویی،
البیان، بیروت، دارالزهراء، ۱۴۰۸ق.
۳. جلالالدین السیوطی،
الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۱۴ق.
۴. محمدحسین طباطبایی،
المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ق، ج ۱.
سایت اندیشه قم.