تشیع در عصر امام رضا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام رضا علیهالسلام، تشیع.
پرسش: وضع تشیع و مناطق
شیعهنشین در دوره
امام رضا ـ علیهالسلام ـ را مشخص نمایید؟
پاسخ: دوره ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ که از زمان رحلت رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در سال دهم
هجرت شروع و به
غیبت کبری ختم شده را به سه دوره میتوان تقسیم کرد:
دوره اول،
امام علی ـ علیهالسلام ـ تا دوره
امام حسین علیهالسلام، دوره دوم،
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ تا
امام کاظم علیهالسلام، و سوم، دوره امام
رضا ـ علیهالسلام ـ تا
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف.
دوره سوم دورانی است که با کمرنگ شدن بروز و ظهور سیاسی
ائمه همراه است. این دوره با
امامت امام رضا ـ علیهالسلام ـ شروع میشود؛ ولی آن حضرت فرصتی برای ظهور و بروز در سطح وسیع سیاسی و اجتماعی در جامعه پیدا ننمود، در این دوره هرچند ائمه چون گذشته از ابراز حقوق حقه خویش به هر نحو ممکن
امتناع نمیکنند، اما فشار سیاسی و خفقان
حاکمیت، هیچگونه مجالی برای اجرای آن به دست نمیدهد.
اهتمام امام به حفظ
شیعیان و تشکیلاتی است که در دوره قبل بنیان نهاده شده و آرامآرام همراه با تقیه با ارتباطاتی بسیار سخت و پیچیده بهسوی
استقلال خویش، بدون حضور امام به پیش میرود. حکومت عباسی به منظور کاستن از فشار قیامهای علوی بهصورت ظاهر احترام و تقدمی خشک برای ائمه قائل است، ضمن اینکه با
قدرت تمام به کنترل و سختگیری بر ایشان میافزاید.
در این زمان علویان نهتنها به حکومت مأمون، بلکه به
خلافت هیچیک از
عباسیان تن درنمیدادند؛ زیرا خود کسانی را داشتند که به مراتب سزوارتر از عباسیان برای تصدی آن میشناختند. و بهعلاوه
مأمون به دودمانی تعلق داشت که نسبت به افراد آن قلوب خاندان علی ـ علیهالسلام ـ چرکین بود، بیش از آنچه از
بنیامیه کشیده بودند، از عباسیان میکشیدند، اموالشان را ضبط میکردند و خونهایشان را ریخته و از شهرهایشان آواره میساختند و خلاصه انواع شکنجهها را روا میداشتند.
در این دوره تبلیغات زهرآگین در شکلهای مختلف به هدف بیاعتبار کردن شخصیت علمی
علویان نزد مردم صورت میگرفت. خدشه وارد کردن به تصورات مردم درباره عظمت
خاندان رسالت، تنها هدف مهمی بود که از طرق مختلف توسط عباسیان دنبال میشد.
یکی از شیوههای تبلیغی عباسیان بر ضد علویان این بود که میگفتند: علویان آنچنان حقی برای خود قائلند که سایر مردم را «عبید» و برده خود میدانند. آنها این مفهوم را از روایاتی که درباره برتری اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ یا مفهوم امامت و برتری و برگزیدگی (اصطفاء) از خود پیامبر و ائمه شیعه نقل شده است، گرفته و در تبلیغات خود از آن سوء استفاده میکردند. درحالیکه در اینگونه روایات تنها اطاعت بیچونوچرای مردم از امام خاطرنشان شده و این مفهومی است غیر از آنچه بنیعباس در اینباره عنوان میکردند. و عدهای از مردم سادهلوح را به دوری از علویان وامیداشتند.
در این دوره
جعل حدیث و نسبت دادن آن به ائمه
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ به منظور تخریب شخصیت آنها نوعی دیگر از تبلیغات بر ضد
شیعه بود که حتی غیر عباسیان نیز در آن نقش داشتند، آنها سعی داشتند با راههای مختلف موقعیت علویان را در میان دوستداران آنها تخریب کنند و با اعمال محدودیت برای علویان و شیعیان از بسط و گسترش تشیع جلوگیری کنند.
در دوره امام رضا ـ علیهالسلام ـ شیعیان در اکثر مناطق اسلامی تحت سلطه عباسیان حضور داشتند؛ بهگونهای که در کتب تاریخی از اظهار ادب و احترام مردم شهرهای مختلف نسبت به امام
علی بن موسیالرضا ـ علیهالسلام ـ یاد شده است. عده زیادی از مردم مدینه و
کوفه در عصر امام شیعه بودند و امام رضا ـ علیهالسلام ـ که از
مدینه به سمت مرو حرکت کردند، مورد استقبال مردم شهرهای بصره و
خراسان و
نیشابور و
مرو و... واقع شدند؛ بهگونهای که با ورود امام به این شهرها
قلب مردم از فرط شوق به تپش میافتاد و به گرمی امام را پذیرا میشدند و در استقبال و پذیرایی از آن حضرت بر یکدیگر پیشی میگرفتند.
و این بیانگر این مطلب است که مردم عاشق و علاقهمند به خاندان نبوت و رسالت بودند و به آنها عشق میورزیدند و علیرغم جو اختناق و خفقان و وحشت، تکریم امام علی بن موسیالرضا ـ علیهالسلام ـ را بر خود فرض میدانستند.
ورود امام به ایران، سبب خیر و برکت و وجود پر وجودش منشأ خیرات و برکات و گسترش تشیع در ایران شد و آثار برجای مانده از مسیر امام در شهرها و مناطقی که بهنحوی محل استقرار امام بوده، نشان از علاقه ویژه
شیعه به ائمه خود در میان مردم است؛ بهعنوان نمونه «
مسجد امام رضا ـ علیهالسلام ـ در اهواز»، یکی از قدیمیترین نقاطی است که در ایران به نام
امام رضا ـ علیهالسلام ـ وجود دارد و مساجد و قدمگاههایی که در
دزفول و ابرقوی یزد و... به نام امام رضا ـ علیهالسلام ـ وجود دارد.
یکی دیگر از مناطق شیعهنشین در عصر امام رضا ـ علیهالسلام ـ
مصر است که
ادریس بن عبدالله از دسترس مأموران دولت عباسی فرار میکند و به مصر میرود.
ادریس در مصر مهمان یکی از مأموران دولت عباسی به نام «واضح موسی صالح بن منصور» مشهور به «مسکین» شد که از شیعیان بود و منصب (برید) نامهرسان مصر را داشت. این فرد ادریس را بهصورت پنهانی به
مغرب فرستاد که هارون پس از آگاهی از کار او، او را به
قتل رساند؛ چون در دستگاه عباسی کسی که با شیعیان همکاری میکرد و شیعه بودنش به اثبات میرسید، سزایش مرگ بود.
ادریس وقتی به شهر «ولیلی» رسید، قبیله اوربه از قبایل بزرگ مغرب از او تجلیل کردند. و حضور او را گرامی داشتند. پذیرفتن ادریس توسط این قبیله کمک بزرگی در رونق حرکت و حکومت ادریس کرد، آنها با ادریس بیعت کردند و ادریس برای آنها
خطبه خواند؛ پس از آن تمام قبایل و اهالی مراکش (مغرب) با او بیعت کردند و
قدرت او روزافزون شد؛ بهگونهای که توانست دولتی بزرگ و قدرتمند در مغرب عربی به نام
اسلام و
شیعه تأسیس کند.
دولت ادریس که در سال ۱۷۳ هـ در مغرب تأسیس شد، نخستین دولت شیعه بود.
ادریس سرزمین (تامس) و قلاع آن را فتح کرد و آنها را به اسلام دعوت نمود، بعد تلمسان را تسخیر کرد که اهالی آنجا حکومت ادریس را پذیرفتند و در آنجا مسجدی بنا کرد. فلذا شمال
افریقا از شیعیان و تحت رهبری ادریس بودند تا اینکه ادریس توسط مأموران عباسی شهید شد.
امام رضا ـ علیهالسلام ـ درباره ادریس میفرمایند: «ادریس بن عبدالله از شجاعان اهل بیت بود و به خدا سوگند همانند وی در بین ما کسی نیامده است.»
با توجه به مطالبی که گفته شد، میتوان نتیجهگیری کرد که در زمان امامت امام رضا ـ علیهالسلام ـ با توجه به اینکه جو خفقان و رعبآوری که عباسیان ایجاد کرده بودند، زندگی شیعیان بهسختی میگذشت و با این حال به
برکت وجود امام رضا ـ علیهالسلام ـ بسط و گسترش تشیع در جهان اسلام بهویژه
ایران روزافزون بود؛ بهگونهای که اکثریت و یا بخش قابل توجهی از مردم مناطق کوفه،
قم، جبل العامل، مصر و نیشابور و... شیعه بودند و به این نکته نیز باید توجه داشت که شیعیان نسبت به
اهل سنت در اقلیت بودند و حتی عده زیادی از مردم خراسان و... سنی حتی ناصبی و دوستدار
معاویه بودند.
سایت اندیشه قم