تسبیح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تسبیح، تنزیه، تقدیس، تسبیح خداوند، مخلوقات، حیوانات، نباتات، جمادات.
پرسش: مخلوقات خداوند، به جز
انسان مانند
حیوانات و
نباتات و جمادات چگونه
خالق خود را تسبیح میگویند؟
پاسخ:
تسبیح در
لغت به معنی
تنزیه و تقدیس
است و مراد از
تسبیح خداوند، توجه هر شیء به خداوند عزوجل و تقدیس و تنزیه او از هر
نقص و عیبی
میباشد، و به عبارت دیگر منزه دانستن حق تعالی از نقایص میباشد.
برای تسبیح، تقسیمبندیهایی ذکر شده که به یکی از آنها اشاره میکنیم: تسبیح تکوینی و تشریعی:
آن است که تمام موجودات
عالم در مقابل خداوند، مطیع و مقهور
قدرت او هستند و تسبیح آنان از این جهت بدین معناست که: همه
موجودات از آن روزی که از نیستی به هستی آمدهاند، ذاتاً بر وجود قدرتی مافوق خود، که آنان را به وجود آورده دلالت میکنند و از تمام ذرات وجود خود این نغمه را سر میدهند که: آن کس که
آفریدگار آنان است، دارای نقایصی که خود دارند، نیست و از کاستیها مبرا و پاکیزه است؛ و گرنه نیاز به آفریدگار دیگری خواهد داشت و نمیتواند پروردگار این
جهان با همه آنچه که داراست، باشد. بنابراین همه موجودات عالم با زبان متناسبِ وُسْعتِ وجودی خود، در حال تسبیح پروردگار هستند.
تسبیحی است که توسط خداوند از طریق ارسال رُسُل، به انسان دستور داده شده است، که آن هم یا از سنخِ
ذکر است؛ مانند: «سبحان اللّه» گفتن و سایر انواع تسبیح و یا از سنخ عمل است مانند: انجام
فرائض و
خضوع و
خشوع در برابر حضرت حق.
در
تفسیر حقیقتِ تسبیحی که به غیر انسان، اعم از جماد و نبات و
حیوان نسبت داده شده، نظرات
حکما و
دانشمندان مختلف است و پرداختن به تمام آنها از حوصله این مختصر خارج است و فقط به بیان یکی از این نظرات میپردازیم:
تمام موجودات
عالم، از روی
علم و درک و
شعور و آگاهی، به ثناء و تسبیح حق تعالی مشغولاند و هر موجود، در هر مرتبهای از مراتب وجود که هست، و هر مقدار که از هستی حظی دارد، به همان اندازه نسبت به
خالق خود علم و آگاهی دارد و خداوند را به این نحو تقدیس و تنزیه میکند.
علم و ادراک در تمام مراحل و مراتب وجود از واجب الوجود گرفته تا جماد و نبات و حیوان تحقق دارد، وهر موجودی در هر مرتبهای از وجود، سهم و حظی از صفاتی مثل علم و شعور و
حیات و...دارد و هیچ موجودی نیست که از آنها خالی باشد؛ اما گاهی بر اثر شدت و ضعف این صفات، وجود آنها برای ما معلوم و مکشوف نیست. موجودات جهان هر چه از ماده و آثار آن دوری گزینند و به صورت یک موجود مجرد درآیند، این صفات در آنها قویتر و روشنتر خواهد بود و هر اندازه که از نظر وجود به
ماده گرایش پیدا کنند این صفات در آنها تنزل و کاهش خواهد یافت تا آنجا که به نظر میرسد که فاقد
علم و شعور هستند؛ ولی در حقیقت چنین نیست؛ بلکه این صفات به طور ضعیف در آنها وجود دارد؛ هر چند انعکاسی برای ما نداشته باشند.
ذکر این نکته ضروری است که: صدر المتألهین این مطلب را از راه برهان فلسفی و مکاشفات نفسانی به اثبات میرساند و گامی فراتر نهاده و میگوید:
بیان
قرآن که شما تسبیح موجودات را نمیفهمید، (آسمانهای هفتگانه و
زمین و هر چه در آن است خدا را تنزیه میکند و آنچه در جهان شیء شناخته شده خدا را تنزیه میکند ولی شما از تسبیح آنها آگاه نیستند و درک نمیکنید.)
ارتباط به نوع مردم دارد؛ چون اکثر مردم حقیقت تسبیح موجودات را درک نمیکنند؛ ولی مانعی ندارد که برخی افراد روشنضمیر و کسانی که
روح و روان آنان با حقایق موجودات ارتباطی پیدا کرده، با گوش دل، تسبیح موجودات را بشنوند و از تسبیح موجودات در برابر فرمان
خدا آگاه باشند.
وجود شعور و
ادراک در تمام موجودات
جهان را از دو راه میتوان اثبات کرد:
برخی
آیات قرآن در این باره عبارتاند از:
مورچهای گفت: مورچگان به لانههای خود پناه ببرید تا
سلیمان و سپاهیان او شما را نابود نکنند در حالی که آنها متوجه نیستند.
سلیمان از شنیدن ندای مورچه در شگفت ماند و از خدا خواست به او
شکرگذاری نعمت دهد.
سلیمان
وارث داود شد و گفت مردم: زبان
پرندگان بما
تعلیم شده است.
برخی صخرهها از
ترس خدا از نقطهای میافتد.
نزدیک است از
حیله آنان،
کوهها از جای خود کنده شوند.
در آن روز زمین اخبار خود را بازگو میکند؛ زیرا پروردگار او به او
وحی کرده است.
به
آسمان و
زمین گفت از روی رغبت و یا کراهت تحت فرمان در آیند، گفتند ما از روی
اطاعت زیر فرمان در آمدیم.
روزی فرا میرسد که زبانها و دستها و پاهای آنان بر ضرر آنان گواهی میدهد.
و در ادعیه
اسلامی نیز اشاره به این مطلب شده؛ از جمله:
چهارپایان در چراگاهها، درندگان در بیابانها، پرندگان در آشیانهها تو را تسبیح میگویند، دریا با امواج متلاطم خود، ماهیان در میان آنها تو را تنزیه مینمایند».
پس طبق این
آیات و
روایت شعور و ادراک، در تمام موجودات عالم اثبات میشود و این تسبیحی که ذکر شد، تسبیح حقیقی و واقعی میباشد و تمام موجودات جهان با
زبان ویژه خود، خدای خود را تسبیح میگویند.
تلاشهای دانشمندان و پژوهشگران، وجود علم و
ادراک را در جهان نبات، ثابت کرده است؛ بدین معنا که
دانشمندان روسی معتقدند که گیاهان
اعصاب دارند و فریاد هم میکشند، لابراتوار علائم کشاورزی «مسکو»، فریاد و گریههای ریشه گیاهی را که در آب گرم قرار گرفته بود، ضبط کرد، خبرگزاریهای جهان از رادیو مسکو نقل میکنند که
گیاهان اعصاب دارند و
فریاد میکشند.
وجود و هستی در هر مقام و مرتبهای با علم و شعور و درک و آگاهی ملازم و توأم است و هر چیزی که سهمی از وجود و هستی دارد، به همان اندازه از علم و
شعور سهمی خواهد داشت و دلایل فلسفی این نظر را کاملاً تأیید میکند و پایه برهان فلسفی آن را دو چیز تشکیل میدهد.
در جهان هستی آنچه اصیل و سرچشمه آثار و
کمالات است، «وجود» است و هر نوع
فیض معنوی و مادی از آنِ اوست. اگر در جهان، علم و ادراکی، قدرت و نیرویی هست همگی در پرتو وجود هستی اشیاست.
برای وجود در تمام مراحل هستی از
واجب و
ممکن از مجرد و مادی از عرض و
جوهر یک حقیقت بیش نیست.
بنابراین که وجود را منبع تمام کمالات بدانیم و برای آن یک حقیقت بیش قائل نشویم، باید چنین نتیجه بگیریم هرگاه وجود در مرتبهای از مراتب هستی مانند موجودات جاندار، دارای اثری همچون علم و ادراک گردید، حتماً باید این اثر در تمام مراحل وجود نسبت به سهمی که از وجود دارد، محقق باشد. در غیر این صورت یا باید وجود، سرچشمه کمالات نباشد یا اینکه برای وجود حقایق متباین تصور کنیم و حقیقت آن را در مرتبه جاندار یا آنچه که در مراتب گیاه و معدن باشد، مغایر و مباین بدانیم که هر دو
باطل است و قسمت دوم با تشکیک وجود سازگار نیست.
ـ منشور جاوید، آیة الله جعفر سبحانی، ج۲، نخستین تفسیر موضوعی قرآن کریم به زبان فارسی، (چاپخانه اعتماد قم، چاپ سوم، ناشر: مؤسسة امام صادق (علیهالسلام)، مرکز پخش: قم، میدان شهداء، انتشارات توحید، تلفن ۲۳۱۵۱.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تسبیح»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۶.