انواع مرگ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مرگ، مرگ طبیعی، مرگ ارادی، مرگ غیر ارادی.
پرسش: آیا مرگ انواع دارد؟
پاسخ: مرگ را میتوان به دستههای مختلف تقسیم کرد: از یکسو، انواع
مرگ به اعتبار ظاهر، به پنج دسته تقسیم میشود: ۱. مرگ طبیعی؛ ۲. مرگ ناشی از عوارض خارجی؛ ۳. مرگ ناشی از هواوهوس انسانی دیگر؛ ۴. مرگ ناشی از
خودکشی؛ ۵. مرگ ناشی از
شهادت فی سبیلالله.
از سوی دیگر، انواع مرگ به اعتبار کیفیت از این قرار است: ۱.
قبض روح توسط ذات اقدس الهی؛ ۲. قبض روح توسط
عزرائیل؛ ۳. قبض روح توسط
فرشتگان دیگر.
تقسیم دیگری که برای مرگ میتوان ذکر کرد، مرگ ارادی و غیر ارادی است: آن مرگی که همه جا از آن سخن به میان است، مرگ غیر ارادی است که بالاخره برای هر کسی صورت میپذیرد؛ اما مرگ دیگری هم وجود دارد که به
اختیار و
اراده خود
انسان صورت میگیرد که این برای انسانهایی محقق میشود که حداقل خود را به مرتبه دوم از مراتب سهگانه قبل رسانده باشند. این دسته از انسانها با اراده خود روح و جان را از بدن مادی خود خلع کرده و برای مدتی موت ارادی را برای خود محقق میکنند.
همچنین با توجه به بعضی
روایات (که خصوصیات مرگ مؤمن و کافر بررسی شده است) میتوان مرگ را به انواعی نیز تقسیم کرد: مثلاً مرگ بعضی مانند استشمام بوی خوش است و مرگ بعضی دیگر مانند گزیدن افعی است و بعضی دیگر مانند بریدن با ارّه یا قیچی کردن بدن و غیره.
این پرسش را میتوان از چند منظر و چند زاویه مورد دقت و بررسی قرار داد: گاهی مرگ را از جهت ظاهری میبینیم و اینکه چگونه بعضی از مردم جان میسپرند و قضای الهی برای هر کسی به گونهای خاص است. بعضی با مرگ طبیعی میمیرند و بعضی با
سیل و
زلزله و... گاهی مرگ را به اعتبار کیفیت و چگونگی تحقق آن در نظر میگیریم و میگوییم به اعتبار مقامات و
مراتب انسانی قبض روح هر کسی با دیگری فرق میکند؛ و گاهی مرگ را از منظر ارادی و غیر ارادی بودن میبینیم که آن هم تقسیم دیگری برای مرگ محسوب میشود.
پس برای بیان انواع مرگ باید از سه منظر
مرگ را مورد ملاحظه قرار دهیم:
انواع مرگ به اعتبار ظاهر، (به این منبع رجوع شود:
) بدین شرح است:
اینکه انسان به
سن سالخوردگی رسیده باشد و به واسطه
پیری، ضعف و سستی که در اعضای بدن او به وجود آمده، مرگ او فرا میرسد.
گاهی به واسطه مریضی یا سوانحی (از قبیل زلزله و سیل و تصادف و ...) مرگ انسان صورت میپذیرد.
گاهی انسان بدون هیچ خلافی مورد
ظلم و تعدی دیگری قرار میگیرد؛ مثلاً انسانی که گرفتار هواوهوس است، انسان دیگری را مزاحم منافع خود میبیند و او را به
قتل میرساند.
گاهی انسان خود گرفتار اوهام یا گرفتار تلخکامی در
دنیا شده و به خیال اینکه با خودکشی میتواند از مشکلات دنیا رهایی پیدا کند، دست به این جنایت عظیم میزند و با دست خود، خود را به ورطه هلاکت میاندازد.
مرگ با عزتی که آدمی از این طریق
حق بندگی خود را انجام داده و با دادن جان خود معاملهای بس مهم و سودآور با خدای خود میکند و
سعادت آخرت را برای خود به دست میآورد.
انواع مرگ به اعتبار کیفیت، (به این منبع رجوع شود:
) عبارتاند از:
گروهی از انسانهای ملکوتی به مقاماتی از بندگی رسیدهاند که تنها
ذات اقدس الهی قبض روح آنها را بر عهده میگیرد و در حقیقت آنان به جایی رسیدهاند که جان و
روح خود را تنها به محبوب خود
پروردگار عالم تحویل میدهند و فرشته مرگ
عزرائیل را یارای مقابله کردن با آنها نیست. این گروه از انسانها که افراد محدودی بیش نیستند، آنچنان به اوج بندگی و خلوص و مقامات
کمال انسانی راه پیدا کردهاند که عزرائیل که فرشتهای است مقرب او نیز توان حضور در محضر آنها را ندارد و از این گروه میتوان
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
ائمه معصومین (علیهمالسّلام) را نام برد.
انسانهای
مؤمن و صالحی که پیرو گروه اول بودهاند و کاملاً در هر زمینهای از اولیای
دین تبعیت کردهاند و به مقاماتی رسیدهاند. آنکه متصدی قبض روح این گروه از انسانهاست،
فرشته و ملک مقرب عزرائیل است این انسانها که از جمله اولیای الهی هستند، توانستهاند به جایی برسند که ملک مقرب الهی وظیفه جان گرفتن آنها را بر عهده میگیرد.
انسانهای
گناهکار (ولو مؤمن یا
کفار و یا
منافقین) از جمله انسانهایی هستند که فرشتگان دیگر که تحت فرمان عزرائیل هستند، متصدی قبض روح آنها خواهند بود.
تقسیم دیگری که برای مرگ میتوان ذکر کرد، مرگ ارادی و غیر ارادی است:
آن مرگی که همه جا از آن
سخن به میان است، مرگ غیر ارادی است که بالاخره برای هر کسی صورت میپذیرد: «
کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ»؛
«هر نفسی مزه مرگ را خواهد چشید».
و اما مرگ دیگری هم وجود دارد که به
اختیار و
اراده خود
انسان صورت میگیرد که این برای انسانهایی محقق میشود که حداقل خود را به مرتبه دوم از مراتب سهگانه قبل رسانده باشند. این دسته از انسانها با اراده خود
روح و جان را از بدن مادی خود خلع کرده و برای مدتی موت ارادی را برای خود محقق میکنند و در این باره داستانهای بسیار جالبی نقل شده است که میتوان به
کتاب معادشناسی علامه طهرانی مراجعه کنید. (سه داستان شنیدنی مطرح شده است. به این منبع رجوع شود:
)
در آخر باید گفت با توجه به بعضی
روایات که خصوصیات مرگ مؤمن و کافر بررسی شده است، میتوان مرگ را به انواعی نیز تقسیم کرد:
مثلاً مرگ بعضی مانند استشمام بوی خوش است و مرگ بعضی دیگر مانند گزیدن افعی است و بعضی دیگر مانند بریدن با ارّه یا قیچی کردن بدن و بالاخره این توصیفات برای مرگ مطرح شده است و به این اعتبار انواع مرگ بسیار زیاد خواهد بود که در روایات به بعضی آنها اشاره شده است که به نقل یک
روایت بسنده میکنیم:
به
امام صادق (علیهالسلام) عرض کردند:
مرگ را برای ما توصیف کن. حضرت فرمود: آن برای مؤمن مانند پاکیزهترین بوی خوش است که استشمام میکند به سبب بوی خوش آن به
خواب میرود و همه دردها و رنجها از او برطرف میشود و برای
کافر مانند گزیدن افعی و نیش کژدم است.
عرض کردند: گروهی میگویند که آن سختتر از بریدن با ارّه، پاره کردن با قیچی و شکستن با سنگ و گردش محور آسیاب در حدقه چشم است.
امام فرمود: برای بعضی بدکاران و
کافران به همینگونه است، آیا نمینگرید برخی از آنها این سختیها را هنگام جان دادن میبینند و آن (مرگ) از همه شداید سختتر است، جز عذاب آخرت که آن سختتر از عذابهای دنیاست.
۱. معاد در قرآن، آیتالله جوادی آملی.
۲. قبض روح، علیرضا رجایی تهرانی.
۳. معاد، شهید دستغیب.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انواع مرگ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۶/۰۸.