• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انقلاب مشروطه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: انقلاب مشروطه.
پرسش: عبرت‌های نهضت مشروطه را بیان نموده و نقاط آسیب‌پذیری آن را بنویسید؟
پاسخ: تاریخ درس عبرتی است برای انسان، وقتی به گذشته مراجعه، و حوادث و رخدادها را با دقت مطالعه کنیم، از وقایع اتفاق افتاده می‌توان درس‌ها و عبرت‌ها گرفت و همچنین می‌توان دریافت که این رخداد چه نقاط ضعف و قوتی داشته است. از جمله وقایعی که در دوره معاصر تاریخ ایران رخ داد و مملو از عبرت‌ها بود، جریان انقلاب مشروطه سال ۱۲۸۵ در ایران است.



وقتی تاریخ مشروطه را بررسی کنیم، می‌بینیم که مشروطه ابتدا خیلی خوب پیش رفت و به اهداف اولیه که جلوگیری از استبداد و خودکامگی بود تا حدی رسید؛ ولی به‌خاطر نقاط ضعفی که داشت، نتوانست به آن اهداف عالیه و آرمانی برسد و دچار اختلاف گردیده و در نهایت دوباره، تبدیل به استبداد شد و شکست خورد.




۲.۱ - ۱. ماهیت متفاوت نیروها با یکدیگر

اولین نقطه آسیب‌پذیری انقلاب مشروطه این بود که نیروهایی که در انقلاب مشروطه حضور داشتند، ماهیتی کاملاً متفاوت با یکدیگر داشتند. مشروطه انقلابی نبود که بر خواست و اندیشه یک طبقه اجتماعی خاص استوار باشد؛ گروه‌های اجتماعی متعددی مشروطه را ایجاد کردند.
[۱] جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرائی و چگونگی رخداد آن، دفتر نشر معارف، ص ۴۹.


۲.۲ - ۲. ضعف رهبری

نقطه ضعف و آسیب‌پذیر دیگر در انقلاب مشروطه، ضعف رهبری در این انقلاب بود که با کوچک‌ترین اختلافات اتحاد و یگانگی خود را از دست می‌دهد و دچار تفرقه و نزاع می‌شود و این امر در شکست مشروطه نقش اساسی داشت. فقدان فرهنگ گفت‌وگو به‌دلیل حاکمیت طولانی استبداد در ایران باعث می‌شد که این اختلافات به‌جای آنکه با بحث و گفت‌وگو خاتمه یابد، به درگیری فیزیکی، رواج تهمت و افترا و سرانجام ترور و خشونت ختم شود. به عبارت بهتر نیروهای موجود در کادر رهبری مشروطه هرکدام هدف و مقصدی خاص را دنبال می‌کردند. آنچه به اصطلاح روشنفکران می‌خواستند، کاملاً متفاوت از آن بود که رهبران مذهبی و دینی می‌خواستند و تنها نقطه اشتراکشان در نفی وضع موجود بود. این اختلافات وسیع ائتلاف آنان را شکننده کرد و باعث از هم پاشیدن آن شد. از طرف دیگر رهبران این نهضت زود خسته شده و میدان را خالی کردند.

۲.۲.۱ - سخن شهید مطهری

شهید مطهری می‌گویند: متأسفانه تاریخ نهضت‌های اسلامی صد ساله اخیر، یک نقیصه را در رهبری روحانیت و علما نشان می‌دهد و آن اینکه روحانیت نهضت‌هایی را رهبری کرده تا مرحله پیروزی بر خصم ادامه داده و از آن پس ادامه نمی‌دهد و دنبال کار خود رفته و نتیجه زحمات او را دیگران و احیاناً دشمنان برده‌ند.

۲.۲.۲ - نقش روحانیت در مشروطیت ایران

در مشروطیت ایران روحانیت نقش بسیار چشمگیر داشت و آن را در ابتدا به ثمر رسانده؛ ولی به‌خاطر بروز اختلاف و نفوذ ایادی بیگانه که به این اختلافات دامن می‌زد و همچنین قرائت‌های مختلف از مفاهیم موجود در مشروطه، باعث دسته‌بندی میان علما شده و لذا از سیاست دل‌زده شده و صحنه را ترک می‌کنند.
[۳] رسول جعفریان، بررسی و تحقیق در مشروطه ایران، انتشارات طوس، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص ۳۲۳.


۲.۳ - ۳. اختلاف بین رهبران مشروطه

اختلاف بین رهبران از دیگر نقاط آسیب‌پذیر انقلاب مشروطه بود. جنبش مشروطه که انگیزه ‌اصلی و عمومی آن ضدیت با ظلم و استبداد بود، با بروز اختلافات میان منورالفکرها و روحانیون که بر سر توافق با برخی از افکار لیبرال‌ها که به زبان اسلام نیز انتشار می‌یافت، با یکدیگر درگیر شدند که در نهایت شیخ فضل‌الله نوری جانب ضدیت با این افکار را گرفت و بهبهانی و طباطبایی جانب دسته مقابل را.
علمای فعال در دوره مشروطه به چند گروه تقسیم شده بودند.:

۲.۳.۱ - أ. شیخ فضل‌الله نوری

یکی علمای مخالف مشروطه که رهبری آنها با شیخ بود که تمام هراس و واهمه‌شان از نفوذ افکار جدید و لیبرالی بود و آنها را چیزی جز الحاد نمی‌دیدند و کسان دیگری نیز در شهرهای مختلف موضع اینان را تأیید می‌کردند و خواهان مشروطه مشروعه بودند و حتی مطرح کردن نظارت مجتهدین به مصوبات مجلس و پذیرفتن آن از سوی مجلس نیز در همین راستا بود.
[۴] رسول جعفریان، بررسی و تحقیق در مشروطه ایران، انتشارات طوس، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص ۴۲.


۲.۳.۲ - ب. سید بهبهانی و سید طباطبایی

دسته دیگر علما در تهران سیدین و پیروانشان بودند و به‌رغم اهمیتی که شیخ فضل‌الله در آن دوره داشت، رهبری مشروطه را به دست گرفتند. گفته شده که بهبهانی از لحاظ عمل رهبری قوی و شجاع بوده؛ ولی از لحاظ فکری دید روشن و مشخصی درباره مشروطه نداشته؛ از‌این‌رو بیشتر سیاسی کار می‌کرد و لذا در درگیری‌های سیاسی می‌بینیم که از افرادی چون امین السلطان حمایت می‌کند. که بعدها به‌خاطر جانبداری از اعتدالیون در برابر دموکرات‌های تندرو و غرب‌گرا به دست تقی‌زاده ترور می‌شود.
[۵] رسول جعفریان، بررسی و تحقیق در مشروطه ایران، انتشارات طوس، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص ۴۲.
از طباطبایی هم به‌خاطر ارتباط با محافل فراماسونی باید به‌عنوان یک روحانی متجدد و یک مذهبی روشنفکر نام برد؛ او متوجه بود که دنبال چیست.

۲.۳.۳ - ج. مرحوم آخوند خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی

دسته سوم علمای نجف بودند. مهم‌ترین آنها مرحوم آخوند خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی بود که با هم، هم‌رأی نبودند. یزدی نظر خوش‌بینانه به مشروطه نداشت؛ ولی مرحوم آخوند بعد از شکست انقلاب به‌دست محمدعلی شاه جانب‌داری آشکاری را از مشروطه آغاز کرد. علمای نجف به‌خاطر توجهی که به استبداد و ضدیت با آن داشتند، از توجه به رواج اندیشه غرب‌گرایی و نظام پارلمان تاریستی غرب، که منورالفکرها خواهان آن بودند، غفلت داشتند. و موضع خود را بر فرض حتی وجود برخی مشکلات و انحرافات براساس ضدیت با استبداد بنا کرده و این مسائل را برطرف‌شدنی می‌دانستند.

۲.۴ - ۴. تفسيرهای گوناگون از مفاهيم انقلاب

نکته دیگر در رابطه با انقلاب مشروطه این است که رهبران مشروطه چه روشنفکر و چه مذهبی از مفاهیمی از قبیل عدالت، آزادی و برابری ـ و حتی مشروطه ـ برداشت‌های متفاوتی داشتند و هرکدام از گروه‌ها براساس ایده‌های خود این مفاهیم را تبیین می‌کردند و لذا اینجاست که مخالفت شیخ با مشروطه پررنگ‌تر می‌شود. رهبران روشنفکر انقلاب بیشتر باتأسی از اندیشه‌ها و مفاهیم غربی به فعالیت خود ادامه می‌دادند و این در حالی بود که جامعه ایرانی آمادگی پذیرش آن اندیشه‌ها و برنامه‌ها را نداشت؛ لذا منجر به اختلاف در بین مردم و در رهبری انقلاب شد و باعث انحراف آن گردید.

۲.۴.۱ - نتایج به دست آمده از انحراف بالا

تغییر جهت دادن اندیشه‌های انقلاب، به انزوا کشیدن روحانیت، غرب‌زدگی، سلطه بیگانگان و تجددگرایی افراطی
[۶] گروهی از نویسندگان انقلاب اسلامی، چگونگی و چرایی رخداد آن، دفتر نشر معارف، ص ۱۶۹.
از نتایج این انحراف بود.

۲.۵ - ۵. نفوذ فرصت‌ طلبان بیگانه

از نقاط آسیب‌پذیری دیگر انقلاب مشروطه می‌توان به رخنه فرصت طلبان اشاره کرد؛ چراکه انقلاب مشروطه را سردار‌ملی‌ها و سالارملی‌ها و سایر آزادی‌خواهان به ثمر رساندند؛ ولی با نفوذ افراد سودجو و فرصت‌طلب و نفوذی بیگانه، همه به گوشه‌ای رانده شدند و یا اینکه برخی به قتل رسیدند و عده‌ای دیگر به فراموشی سپرده شدند.

۲.۵.۱ - سخنی از شهید مطهری

شهید مطهری در این زمینه می‌فرمایند: «هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می‌کند، سنگینی‌اش بر دوش افراد مؤمن، مخلص و فداکار است؛ اما همین که به بار نشست و با لااقل نشانه‌های بار دادن آشکار گشت، افراد فرصت‌طلب نفوذ می‌کنند، تا آنجا که انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان به‌در‌می‌کنند.


به‌طور‌كلی می‌توان به اين ترتيب به نقاط آسيب‌پذير انقلاب مشروطه اشاره كرد:
۱. ماهيت كاملاً متفاوت نيروهايی كه در جريان انقلاب حضور داشتند.
۲. ضعف رهبری، كه با كوچک‌ترين درگيری اتحاد و يكپارچگی خود را از دست می‌دهد.
۳. اختلاف در بين رهبران مشروطه و تقسيم‌بندی آن به مشروعه و مشروطه.
۴. تفسيرهای گوناگون از مفاهيم موجود در جريان انقلاب.
۵. نفوذ ايادی نفوذی بیگانه و فرصت‌طلب و كناره كشيدن نيروهای اصلی.


۱. جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی و چرائی و چگونگی رخداد آن، دفتر نشر معارف، ص ۴۹.
۲. مطهری، مرتضی، نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، انتشارات صدرا، ص ۹۵.    
۳. رسول جعفریان، بررسی و تحقیق در مشروطه ایران، انتشارات طوس، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص ۳۲۳.
۴. رسول جعفریان، بررسی و تحقیق در مشروطه ایران، انتشارات طوس، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص ۴۲.
۵. رسول جعفریان، بررسی و تحقیق در مشروطه ایران، انتشارات طوس، چاپ اول، ۱۳۶۹، ص ۴۲.
۶. گروهی از نویسندگان انقلاب اسلامی، چگونگی و چرایی رخداد آن، دفتر نشر معارف، ص ۱۶۹.
۷. مطهری، مرتضی، نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، انتشارات صدرا، ص ۹۲.    



سایت اندیشه قم.    




رده‌های این صفحه : تاریخ ایران | قاجاریه | نهضت مشروطه




جعبه ابزار