امام سجاد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام سجاد علیهالسلام،
دوران اختناق،
بیماری،
گریه،
صحیفه سجادیه،
شهادت.
پرسش: در مورد زندگی
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ توضیح دهید؟
پاسخ: حضرت
علی بن الحسین ـ علیهالسلام ـ فرزند
حسین بن علی ـ علیهالسلام ـ سومین امام
شیعیان جهان، مادرش
شهربانو میباشد.
البته در اینکه آیا مادر آن حضرت شهربانو و
ایرانی میباشد، ظاهر روایات این را نشان میدهد و در ایرانی بودن آن بانوی بزرگوار اتفاقنظر دارند؛ لکن
شهید بزرگوار علامه
مرتضی مطهری در این مطلب خدشه وارد نموده
و دیگران هم خواستهاند بهنوعی این خدشه را دفع نمایند.
که این مباحث در جای خود بهطور مفصل مطرح شده است.
در مورد
سجاد نامیدن آن حضرت روایتی را مرحوم مجلسی (ره) از جابر جعفی از
امام باقر ـ علیهالسلام ـ نقل میکند که ایشان فرمودند: پدرم علی بن الحسین ـ علیهالسلام ـ هرگز نعمتی از خدای عزوجل را به یاد نمیآورد، جز آنکه برای
شکر نعمت سر به سجده مینهادند و هیچوقت از
آیات قرآن قرائت نمیفرمود، جز اینکه
سجده مینمودند و هرگز زیانی را که از آن بیمناک بودند، خدای از وی برنمیگرفت، مگر اینکه سجده شکر بجا میآوردند و هرگز از ادای
واجب فراغت نمییافت، مگر اینکه سجده شکر میگذاشت و هرگز ازاصلاح ما بین دو نفر که توفیق مییافتند، کنار نمیافتاد، جز اینکه
سجده شکر میکرد و نشان سجود در جمیع مواقع از آن حضرت آشکار بود؛ ازاینرو آن حضرت سجاد نام یافت.
ایشان در سال ۳۸ قمری
روز پنجم
شعبان در
مدینه دیده به
جهان گشود.
دوران کودکی را در مدینه و
کوفه گذراند. آن حضرت در سختترین شرایط و بدترین زمان که
عصر اختناق بود، میزیست و زندگی آن بزرگوار با آغاز اوج انحراف که پس از
وفات رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در
دین مقدس اسلام و حاکمان رخ داد، مواجه بود؛ آن حضرت دو سال از خلافت جد بزرگوارش
امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ را درک نمود
که آن حضرت در این موقع گرفتار
جنگ و
جهاد با
خوارج بود. سپس مدت ده سال شاهد حوادث و گرفتاریهای دوران
امامت عموی خویش
امام حسن مجتبی ـ علیهالسلام ـ بودند
و از نزدیک مظلومیت آن بزرگوار را احساس میکرد. ایشان بیست و سه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد
و در سال ۵۰ هجری به مدت ده سال
در دوران امامت پدر بزرگوارش حسین بن علی ـ علیهالسلام ـ که در اوج
قدرت معاویه با او به
ستیز و
مبارزه بود، در کنار او قرار داشت.
در محرم سال ۶۱ هجری در جریان
قیام و
شهادت پدرش
امام حسین ـ علیهالسلام ـ در
سرزمین کربلا حضور داشت که بیشک بیماری موقت آن حضرت در آن حادثه عنایت خداوند بوده، تا به این وسیله از وظیفه
جهاد معذور گردد، تا وجود مبارکش از خطرات محفوظ ماند و از این رهگذر رشته امامت تداوم یابد.
امام سجاد علیهالسلام، پس از فاجعه کربلا که امامت به وی منتقل گشت، همراه دیگر
اسیران از اردوگاه حسینی به طرف کوفه و
شام برده شد. ایشان در این سفرها با سخنرانیهای آتشین خویش حکومت
یزید را رسوا ساخت و پس از بازگشت از شام، در شهر مدینه اقامت گزید.
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ در زمان امامت خویش با خلفا و زمامداران ظالمی همچون
یزید بن معاویه و
عبدالملک بن مروان معاصر بود، در واقع دوران امامت
حضرت سجاد ـ علیهالسلام ـ مصادف با یکی از سیاهترین ادوار حکومت در
تاریخ اسلام بود. گرچه پیش از آن حضرت نیز حکومت اسلامی دستخوش انحراف گشته و به یک حکومت استبدادی و خودکامه تبدیل شده بود، اما در زمان امام چهارم ـ علیهالسلام ـ این گستاخی و زیادهطلبی به اوج خود رسیده بود و سردمداران حکومت در این زمان بهصورت آشکارا بدون هیچگونه پردهپوشی به
مقدسات اسلامی دهنکجی میکردند و اصول اسلامی را زیرپا میگذاشتند و هیچکس هم جرأت کوچکترین اعتراض را نداشت.
شرایط اجتماعی سخت از جمله رعب و
اختناق شدید حاکم بر جامعه و عدم آگاهی و آمادگی مردم در حمایت از آن بزرگوار، هرگونه جنبش و حرکت مسلحانه از طرف امام را محکوم به شکست مینمود؛ فلذا امام
سجاد ـ علیهالسلام ـ بدون آنکه حساسیت حکومت را برانگیزد و مستقیماً با حکومت جور به مبارزه درآید، یک سری فعالیتها و مبارزات غیر مستقیم را بر علیه مظالم و
مفاسد عصر خویش شروع نمودند.
از آن جمله زنده نگهداشتن یاد و خاطره عاشوراست؛ حکومت امویان بعد از حادثه
عاشورا دچار تزلزل شده بود و حتی
مشروعیت آن نیز مورد سؤال واقع گشته بود و امام سجاد بهخاطر اینکه این فاجعه از ذهن مردم بیرون نرود، بهترین استفاده را از این موقعیت نمود و با گریه بر شهیدان و زنده نگهداشتن خاطره آنان مبارزه منفی را بهصورت گریه و عزاداری بر سید شهیدان و یارانش ادامه داد. امام هر وقت میخواستند، آب بیاشامند، تا چشمش به آب میافتاد، اشک از چشمانش سرازیر میشد؛ وقتی علت این کار را میپرسیدند، میفرمودند: چگونه گریه نکنم که آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند؛ ولی به روی پدرم بستند.
امام فرمود: هر وقت کشته شدن فرزندان
فاطمه ـ علیهاالسلام ـ را به یاد میآورم،
گریه گلویم را میگیرد. روزی خدمتگزار حضرت عرض کرد: آیا غم و اندوه شما تمامی ندارد؟! حضرت فرمود: وای بر تو،
یعقوب پیغمبر خدا که تنها یکی از دوازده پسرش ناپدید شده بود، در
فراق فرزند خویش آنقدر گریست که چشمانش نابینا شد و از شدت اندوه کمرش خم شد؛ درحالیکه پسرش زنده بود؛ ولی من ناظر کشته شدن پدرم، برادرم، عمویم و هفده نفر از بستگانم بودم که پیکرهایشان در اطرافم نقش زمین شده بود؛ پس چگونه ممکن است غم و اندوه من پایان یابد.
همچنین آن حضرت یک سلسله برنامههای ارشادی، فرهنگی و تربیتی را در قالب دعا شروع نمود که مجموع دعاهای آن حضرت در کتابی به نام
صحیفه سجادیه گردآوری شده است. این مجموعه حاوی یک دوره کامل از معارف و اعتقادات اسلامی در قالب دعا میباشد، بهطوری که بعد از
قرآن مجید و
نهجالبلاغه بزرگترین و مهمترین گنجینه گرانبهای حقایق و معارف اسلامی بهشمار میرود و بهلحاظ همین اهمیت این کتاب به
اخت القرآن،
انجیل اهلبیت و
زبور آلمحمد ـ صلیاللهعلیهوآله ـ لقب گرفته است.
سرانجام امام سجاد ـ علیهالسلام ـ در ۱۲
محرم سال ۹۵ هجری قمری (بهوسیله
هشام بن عبدالملک) در سن ۵۶ سالگی به
شهادت رسید و در
قبرستان معروف بقیع در کنار قبر عمویش
امام حسن ـ علیهالسلام ـ به خاک سپرده شد.
سایت اندیشه قم