• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعتقاد به سعد و نحس بودن ایام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سعد و نحس بودن ایام، خرافات.

پرسش: آیا اعتقاد داشتن به سعد و نحس بودن ایام و طالع نیک و بد مشروعیت دارد یا خیر؟ (مثلاً فلان شب جماع نشود یا تجارت یا ازدواجی صورت نگیرد و یا فلان ساعت و وقت فلان کار صورت بگیرد یا نگیرد؟)

پاسخ: به نظر علامه طباطبایی نفی سعد و نحس بودن، به واقع نزدیک‌تر است. با این حال برخی درباره مسئله سعد و نحس بودن ایام به‌ اندازه‌ای راه افراط را پوییده‌اند که به هر کاری که می‌خواهند دست بزنند، پیش از همه چیز به سراغ سعد و نحس ایام می‌روند و در عمل از بسیاری فعالیت‌ها باز می‌مانند و فرصت‌های طلایی را از دست می‌دهند و به جای بررسی عوامل شکست یا پیروزی خود، گناه و موفقیت خود را به گردن شومی ایام یا میمون بودن آنها می‌اندازد. این یک نوع فرار از حقیقت، افراط در مسئله و توضیح خرافی حوادث زندگی است که باید از آن به‌شدت پرهیز کرد.
هم‌چنین مسئله توجه به سعد و نحس بودن ایام، افزون بر اینکه انسان را به یک سلسله حوادث تاریخی آموزنده رهنمون می‌شود، عاملی است برای توسل و توجه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار. لذا در روایات متعددی می‌خوانیم در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده، می‌توانید با دادن صدقه و با خواندن دعا و استمداد از لطف خداوند و قرائت بعضی آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.



در میان مردم معمول است که بعضی روزها و ساعت‌ها را سعد و مبارک، و برخی را شوم و نحس می‌شمرند. نحس بودن زمان یا روز خاصی به این معناست که در آن‌ها جز بدی و شر رخ ندهد و کارهای و فعالیت‌های انسان در آن زمان‌ها برکتی در پی نداشته باشد. مبارک و سعد بودن زمان‌ها نیز به عکس آن است.


در آیات قرآن کریم تنها در دو مورد به «نحوست روزها» اشاره شده است: آیه ۱۹ سوره قمر و آیه ۱۶ سوره فصلت.
اِنَّا اَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ ...
در آیه ۱۹ سوره قمر آمده است: «اِنَّا اَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»؛ «ما بر [سر] آنان در روز شومی به طور مداوم تندبادی توفنده فرستادیم».
و نیز در آیه ۱۶ سوره فصلت آمده است: «فَاَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی اَیَّامٍ نَحِسَاتٍ»؛ «پس بر آنان تندبادی توفنده در روزهایی شوم فرستادیم».

در نقطه مقابل، تعبیر «مبارک» و سعدیت برای روزها و شب‌ها نیز، در برخی آیه‌ها دیده می‌شود؛ درباره شب قدر می‌خوانیم: «اِنَّا اَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ ...»؛ «[که] ما آن را در شبی فرخنده نازل کردیم ...».

به این ترتیب قرآن کریم، جز اشاره‌ای سربسته به این مسئله ندارد.


ولی در روایات، احادیث زیادی درباره «نحس» و «سعد» بودن روزها وجود دارد که بسیاری از آن‌ها مجعول و خرافه هستند و برخی به خاطر مرسله بودن یا بدون سند بودن ضعیف‌اند. هر چند برخی نیز معتبر بوده، قابل اعتمادند.


از نظر عقلی، ماهیت و طبیعت زمان‌ها، مانند هم هستند؛ بنابراین فرقی میان اجزای زمان وجود ندارد تا بگوییم جزئی از زمان میمون و جزء دیگر شوم است.

۴.۱ - اثر عوامل خارجی

اما اینکه آیا عوامل خارجی که بر روی دادن حوادث تأثیر می‌گذارند، در سعد یا نحس بودن زمان‌ها دخیل‌اند یا خیر؟ علامه طباطبایی می‌فرمایند: «عوامل از حیطه علم ما بیرون است. ما نمی‌توانیم تکه‌تکه زمان‌ را با عواملی که در آن زمان دست درکارند. بسنجیم، تا بفهمیم آن عوامل در این تکه از زمان چه عملکردی دارند و آیا عملکرد آن‌ها طوری است که این قسمت از زمان را سعد کند یا نحس، ‌و تجربه را در این جهت نیز کارآمد نیست؛ چون تجربه وقتی مفید است که ما زمان را جدای از عوامل در دست داشته باشیم و با هر عاملی هم سنجیده باشیم، تا بدانیم فلان اثر، اثر فلان عامل است و ما زمان جدای از عوامل نداریم و عوامل هم برای ما معلوم نیست».
البته همان‌گونه که با برهان عقلی، سعد یا نحس بودن روزها و زمان‌ها را نمی‌توانیم اثبات کنیم، در مقابل نیز نمی‌توانیم با برهان قاطع، سعد یا نحس نبودن روزها را نفی کنیم؛ بنابراین تنها می‌توان گفت: سعد یا نحس بودن روزها از نظر عقلی تا حدی ممکن است؛ ولی از نظر عقل قابل اثبات نیست.


درباره نحوست و مبارک بودن ایام باید بگوییم:

۵.۱ - نحوست ایام

از ظاهر آیاتی که برخی روزها ـ روزهای نزول عذاب به قوم عاد ـ را توصیف کرده برداشت می‌شود که نحوست مربوط به خود این هفت شبانه و هشت روزی است که عذاب به طور مستمر بر آنان نازل می‌شد. از این آیات برنمی‌آید که این نحوست با گذشت زمان و چرخش روزها بازگشت کند.

۵.۲ - مبارک بودن ایام

همچنین مبارک و میمون بودن برخی شب‌ها مانند شب قدر و شب نزول قرآن، به خاطر مقارن بودن این شب با امور معنوی و قدسی است و در واقع فضیلت و مبارک بودن این شب‌ها به خاطر فضیلت عبادت در چنین شب‌هایی است؛ به طوری که قابل مقایسه با شب‌های دیگر نیست.

حاصل آنکه از نگاه آیات، شوم یا میمون بودن روزها و شب‌ها به خاطر حوادثی است که در آن‌ها رخ داده و خود زمان‌ها اثر مستقلی در میمون یا شوم بودنشان ندارند.


چنان‌که گفتیم، بسیاری از روایات در این باره ضعیف و مجعول‌اند. روایات دیگر را نیز می‌توان سه بخش کرد:

۶.۱ - پیوند سعد و نحس بودن روزها با برخی حوادث

برخی روایات به سعد و نحس بودن روزها اشاره کرده، سعد و نحس بودن آن‌ها را با برخی حوادث مطلوب یا نامطلوب پیوند زده‌اند. از جمله در روایتی آمده است:
«روز سوم ماه روز نحسی است؛ چراکه آدم و حوا در آن روز، از بهشت رانده شدند و لباس بهشتی از تن آنان کنده شد».
[۸] مجلسی، محمدباقر، بحار‌الانوار، ج۲۱، ص۹.

یا در روایت دیگری، به‌شدت از تبرک و ذخیره آذوقه، ‌در روز عاشورا به خاطر تبرک بنی‌امیه به آن روز منع کرده‌اند.

۶.۲ - منع نسبت دادن نحوست به روزها

در مقابل روایات فوق، روایات متعددی آمده است که ما را از نسبت دادن نحوست به روزها منع کرده است. از جمله در روایتی آمده است:
«... روزها چه گناهی دارد که شما آن‌ها را شوم می‌شمرید، هنگامی که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را می‌گیرد»؟

۶.۳ - راهکارها برای رفع نحوست

در روایاتی نیز، برای رفع نحوست به پرداخت صدقه، گرفتن روزه، خواندن قرآن و ... سفارش شده است. در حدیثی می‌خوانیم که یکی از یاران امام هشتم (علیه‌السّلام) از حضرت پرسید: آیا در هیچ روزی از روزهای مکروه چهارشنبه و غیر آن سفر کردن مناسب است؟ امام (علیه‌السلام) در پاسخ فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیة‌الکرسی را هنگامی که می‌خواهی حرکت کنی، تلاوت کن».


از جمع میان این روایات‌ها، چند دیدگاه به چشم می‌خورد:

۷.۱ - اثر حوادث سازنده و مخرب بر روزها

مجموع این روایات می‌فهماند که در خود روزها و ساعت‌ها، نحس یا شومیتی نهفته نیست؛ بلکه میمون یا نامیمون بودن آن روزها به خاطر حوادثی است که در آن روزها اتفاق افتاده یا انسان با تلقین و تفّال، این ذهنیت را در خود به وجود آورده است و مقصود اسلام از توجه دادن به این روزها، توجه افراد به حوادثی است که در آن‌ها رخ داده تا مردم از نظر عمل خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرب و روش بنیان‌گذاران آن‌ها فاصله گیرند.

۷.۲ - نحوست و تقیه

برخی روایاتی که نحوست بعضی روزها را مسلم گرفته‌اند، حمل بر تقیه کرده‌اند.

۷.۲.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی درباره این نظریه می‌فرمایند: «و خیلی هم بعید نیست، برای این که تفّال به زمان‌ها و مکان‌ها و اوضاع و احوال و شوم دانستن آنها از خصایص عامه (عموم مردم) است که خرافاتی بسیار نزد عوام از امت‌ها و طوائف مختلفه آنان یافت نمی‌شود».

۷.۲.۲ - وابسته بودن اثر روزها به خداوند

عده‌ای برآن‌اند که دو نظریه فوق، ممکن است در مورد بخشی از روایت‌ها درست باشد، ولی در مورد همه آنها صادق نیست؛ چراکه از برخی روایت‌ها استفاده می‌شود، تأثیر مرموزی در برخی روزها نهفته است که ما از آن آگاهی نداریم، مهم این است که ما روزها را مستقل در تأثیر نپنداریم و اثر آنها را وابسته به خداوند بدانیم.


جدای از تأیید یا نفی هر یک از نظریات فوق ـ هرچند نفی سعد و نحس بودن به نظر علامه طباطبایی نزدیک‌تر به واقع است (تذکر این نکته شایسته است که هر چند علامه طباطبایی سعد و نحس بودن روزها را نمی‌پذیرد، اما به طور بسیار جزئی، سعد یا نحس بودن سیارات را (مانند قمر در عقرب) در صورت برهان و دلیل قوی داشتن می‌پذیرند ـ دو نکته حائز اهمیت است:

۸.۱ - افراط در سعد و نحس بودن ایام

برخی در مورد مسئله سعد و نحس ایام به‌ اندازه‌ای راه افراط را پوییده‌اند که به هر کاری که می‌خواهند دست بزنند، پیش از همه چیز به سراغ سعد و نحس ایام می‌روند و در عمل از بسیاری فعالیت‌ها باز می‌مانند و فرصت‌های طلایی را از دست می‌دهند و به جای بررسی عوامل شکست یا پیروزی خود، گناه و موفقیت خود را به گردن شومی ایام یا میمون بودن آنها می‌اندازد.
این یک نوع فرار از حقیقت، افراط در مسئله و توضیح خرافی حوادث زندگی است که باید از آن به‌شدت پرهیز کرد.

۸.۲ - توسل به ساحت الهی و استمداد از ذات خداوند

مسئله توجه به سعد و نحس ایام، افزون بر اینکه انسان را به یک سلسله حوادث تاریخی آموزنده رهنمون می‌شود، عاملی است برای توسل و توجه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار. لذا در روایات متعددی می‌خوانیم در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده، می‌توانید با دادن صدقه و با خواندن دعا و استمداد از لطف خداوند و قرائت بعضی آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.


۱. سیره نبوی، شهید مطهری، ص۳۴-۳۹.
۲. مغز متفکر جهان شیعه، مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ، ترجمه: ذبیح‌الله منصوری، ص۴۷۲-۴۷۶.


۱. قمر/سوره۵۴، آیه۱۹.    
۲. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۶.    
۳. دخان/سوره۴۴، آیه۳.    
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۶، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۶، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۷، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحار‌الانوار، ج۵۹، ص۹۴.    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحار‌الانوار، ج۲۱، ص۹.
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۴.    
۱۰. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل‌الشیعه، ج۷، ص۵۰۹.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۴، ص۲۸۳.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۴.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۰، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۰، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۱۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۴، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۰، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۴.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۲، ترجمه:سیدمحمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۴.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۴۵.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اعتقاد به سعد و نحس بودن ایام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۶/۲۵.    







جعبه ابزار