• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسلام ابراهیم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اسلام ابراهیم، دین حنیف، یهود، نصارا.

پرسش: آیا اسلام حضرت ابراهیم که درباره آن در قرآن آمده است: «حنیفاً مسلماً» همین اسلامی بوده که حضرت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آورده‌اند و آیا اسلام حقیقی از اول تا زمان حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله همین‌گونه بوده است؟

پاسخ: دین واقعی نزد خداوند یکی بوده و آن اسلام می‌باشد. البته این دین مراحلی یا به عبارت دیگر شکل‌های خاصی از اول داشته تا در زمان پیغمبر خاتم کامل و تمام شده است. پس دین ابراهیم و تمام انبیا دیگر هم، اسلام به معنای عام و تسلیم در برابر فرمان حق بوده است.



خداوند متعال می‌فرماید: «مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا ...؛ حضرت ابراهیم حنیف و مسلمان بود ...».


«حنیف» از ماده «حنف» به معنای «میل پیدا کردن» می‌باشد. حنیف به متمسک به اسلام یا صحیح المیل و موحد در دین است.


«مسلماً» از ماده «سلم» به معنای «تسلیم شونده» است و اسلام در لغت به معنای انقیاد بوده و در مورد آیین پیامبر گرامی اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به کار رفته است؛ پس «مسلم» در مواردی به معنای عام یعنی کسی که تسلیم مطلق دارد و گاهی به‌عنوان شخص پیرو دین خاص مسلم گفته می‌شود.


از آن‌جا که یهود و نصارا هر یک حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ را از آن خود و بر دین خویش می‌دانستند، حتی مشرکان زمان جاهلیت نیز خود را بر دین حنیف ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ معرفی می‌کردند و این سخن آن‌قدر شایع شده بود که اهل کتاب آن‌ها را «حنفاء» می‌گفتند و حنیف معنایی برخلاف معنای اصلی خود پیدا کرده و با بت‌پرستی مترادف شده بود. خداوند پس از توصیف ابراهیم علیه‌السلام به‌عنوان حنیف، جمله «وَ مَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» را آورده تا هرگونه احتمال دیگری در این‌جا منتفی گردد.


در این آیه به‌روشنی می‌بینیم خداوند یهود و نصارا را تکذیب می‌کند و می‌فرماید: ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ یهودی و نصرانی نبود و او را از این دو نام تنزیه می‌کند.

پس می‌توان گفت: موسی علیه‌السلام و عیسی ـ علیه‌السلام ـ یهودی و نصرانی نبوده‌اند؛ بلکه آنان نیز بر همان دینی واقعی که در نزد خدا اسلام است، بوده‌اند.
[۳] میرباقری و دیگران، ترجمه مجمع البیان، ج ۴، ص ۱۲۵.



پس اسلام را که اصل آن اعتقاد به توحید و نبوت و معاد است، حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ بنیاد نهاد و پیغمبر ما به ملت او مبعوث شد.
[۴] مکارم شیرازی، ناصر، روان جاوید، ج ۱، ص ۴۳۲.



اما این‌که آیا منظور از اسلام ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ هم این اسلامی است که ما بدان معتقدیم، یعنی تمام آن‌چه الان جزء دستورات و قواعد دین اسلام به‌ حساب می‌آید و در مورد حضرت ابراهیم ـ علیه‌السلام ـ هم چنین بوده؟ است باید گفت که این‌طور نیست؛ زیرا منظور از اسلام در این‌جا تسلیم مطلق در برابر فرمان خدا و توحید کامل و خالص از هرگونه شرک و دوگانه‌پرستی می‌باشد که اساس تمام ادیان الهی است.


واژه شریعت به معنای راه آب است، گویی دین رودخانه بزرگی فیض و هدایت خداوند برای بشر است که هر پیامبر صاحب شریعتی برای پیروان خود به‌سوی آن رودخانه راه می‌گشاید. بنابراین خدا با فرستادن پیامبران بزرگ شرایع متعدد را آورده‌اند که همه در اصل یک هدف را دنبال می‌کنند و اختلافی در اصل ندارند، لذا قرآن دین الهی را یکی بیش نمی‌داند و آن اسلام است. پس شرایع انبیا دیگری همگی راه‌های دین اسلام بوده؛ ازاین‌رو جوهر شرایع آسمانی یگانه است. اما آن‌چه باید مدنظر باشد، این‌ است که خداوند براساس مراحل تکامل بشر و رشد عقل و درک انسان‌ها برای آنان شرایعی از ناقص به کامل فرستاده است. بنابراین هر شریعتی ممکل شریعت قبلی است نه معارض با آن و کامل‌ترین و آخرین آن‌ها یعنی اسلام به معنای خاص می‌باشد.

۸.۱ - آیه ۱۰۹ سوره آل‌عمران

در سوره مبارکه آل‌عمران، آیه ۱۹ خداوند می‌فرماید:

«انّ الدّین عندالله الاسلام»؛ یعنی تسلیم و انقیاد در برابر حق علاوه به این، ادیان الهی مطابق با فطرت بشر است و فطرت انسان‌ها نه قابل تغییر است نه قابل تبدیل.

۸.۲ - آیه ۳۰ سوره روم

لذا خداوند می‌فرماید:

«فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله؛ یعنی چهره خویش را بر آیین و دین راست استوار دار، این فطرت الهی است که آدمیان بر آن آفریده شده‌اند، و در خلقت خداوند تبدیل و دگرگونی نیست».

۸.۳ - آیه ۱۳ سوره شوری

در آیه دیگر می‌فرماید:

«شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ ؛ خداوند دینی را برای شما تشریع نموده که نوح علیه‌السلام را به آن سفارش کرده و آن‌چه را که به تو ای پیامبر وحی نمودیم و به ابراهیم و موسی و عیسی علیهم‌السلام سفارش کردیم، این است که دین خدا را بر پا دارد، و در آن اختلاف و تفرقه روا ندارید».

با دقت در این آیه می‌بینیم که پیامبرانی که در این آیه از آن‌ها یاد شده، همان پیامبران اولوالعزم‌اند که صاحب کتاب و شریعت می‌باشند، و دیگر انبیا حافظان و نگهبان شریعت این انبیا بوده‌اند.


نتیجه این‌که دین واقعی نزد خداوند یکی بوده و آن اسلام می‌باشد. البته این دین مراحلی یا به عبارت دیگر شکل‌های خاصی از اول داشته تا در زمان پیغمبر خاتم کامل و تمام شده است. پس دین ابراهیم و تمام انبیا دیگر هم اسلام به معنای عام و تسلیم در برابر فرمان حق بوده است.



۱. منهج الصادقین، ملا فتح‌الله کاشانی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، دوم، ۱۳۴۳ه‌ ش، ج ۲، ص ۲۵۲.
۲. پرتوی از قرآن، محمود طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۸ه‌ ش، ج ۱، ص ۳۱۶ و ج ۵، ص ۱۴۸.
۳. المیزان، محمدحسین طباطبایی، مترجم محمدباقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ه‌ ش، ج ۳، ص ۳۸۷.


۱. آل‌عمران (۳)، آیه ۶۷.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۶۰۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۳. میرباقری و دیگران، ترجمه مجمع البیان، ج ۴، ص ۱۲۵.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، روان جاوید، ج ۱، ص ۴۳۲.
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۶۰۶ و ۶۰۷، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۶. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۹.    
۷. روم (۳۰)، آیه ۳۰.    
۸. شوری (۴۲)، آیه ۱۳.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اسلام ابراهیم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۲۱.    






جعبه ابزار