اخلاص در بندگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اخلاص، بندگی.
پرسش: اگر یک نفر بخواهد همه اعمالش با نیت و قصد
اخلاص باشد، باید چه کار کند؟ چهطور میتواند همیشه متمرکز و متوجه این هدف (اخلاص در عمل) باشد؟
پاسخ: اخلاص، یعنی انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی، شایستگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه شایستگی و رضایت غیر او. پس اول باید موانع اخلاص یعنی،
ریاکاری، دلبستگی به دنیا و وسوسههای
شیطان را برطرف نمود؛ سپس از طریق تقویت
ایمان و شناخت نسبت به ذات متعالی خداوند، تفکر درباره ارزش اخلاص و ضررهای اخلاص نداشتن، همانندسازی نهان و پنهان در بندگی همهجانبه، احساس کوتاهی در بندگی و راز و نیاز با
خداوند، مراتبی از اخلاص را به دست آورد.
پاسخ روشن به پرسش چگونگی دسترسی به اخلاص در
بندگی ذات حق تعالی، نیازمند دانستن مطالب زیر است:
تعریف اخلاص، مراتب اخلاص، موانع اخلاص و شیوههای دسترسی به اخلاص.
در کتابهای اخلاقی، عرفانی و تفسیری، برای اخلاص بنا بر دیدگاههای گوناگون و مراتب آن تعاریفی بیان شده است: از جمله کتاب
معراج السعاده،
کیمیای سعادت،
چهل حدیث امام خمینی و
تفسیر المیزان و ... .
یعنی انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی، شایستگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه شایستگی و رضایت غیر او.
مراتب بندگی و اخلاص به مراتب نیت بستگی دارد؛ چون بندگی میتواند به خاطر
ترس از عذاب الاهی، دسترسی به پاداشهای الاهی، شرمساری از پروردگار هستی در سرکشی و عدم اطاعت، سپاسگذاری از نعمتهای بیشمار خداوند، دسترسی به کمالات معنوی انسانی، شایستگی آفریدگار هستی در بندگی از او و
دوستی و عاشقی ذات حق تعالی باشد.
بنا بر ترتیب ذکر شده میشود نامهای زیر را به هر یک از مراتب داد.
عبادت و بندگی خائفانه، تاجرانه، شرمسارانه، شاکرانه، محبانه و عاشقانه. البته باید گفت که گاه برخی از این انگیزهها با هم در یک فرد ممکن است جمع گردد.
(برای پیگیری بیشتر بحث مراتب اخلاص به کتب ذکر شده، ترجمه و شرح اصول کافی مرحوم مصطفوی و سیر و سلوک علامه سید مهدی طباطبایی با مقدمه و شرح مرحوم سید محمد حسینی تهرانی، رجوع شود.)
برای شروع و ورود در
عالم و مراتب اخلاص موانعی وجود دارد که در زیر به مهمترین آنها اشاره میشود:
أ. ریاکاری؛
ب. دلبستگی به دنیا؛
ج. شیطان.
بیشترین موارد عدم اخلاص که بیشتر مردم در بندگی ذات حق، به آن گرفتارند، ریاکاری و جلب خوشآیندی دیگران، به منظور، خودستایی، شهرتطلبی و ریاستطلبی است.
رفع ریاکاری به این است که ریاکار بداند امکان دسترسی به خوشآیندی همیشگی همه مردم نیست، علاوه باید در یک نگرانی روحی و پراکندگی ذهنی همیشگی به سر ببرد و بر فرض دسترسی به خوشآیندی دیگران، خوشآیندی دیگران چه سودی به حال او دارد، نفع و ضرر واقعی دست ذات حق تعالی است.
دلبستگی به
دنیا باعث میشود که همه
زندگی آدمی و حتی بندگی ذات حق تعالی، وسیلهای برای دسترسی و برخورداری بیشتر از دنیا باشد.
رفع این دلبستگی به این است که دنیاشناسی و انسانشناسی کند، بیشتر بدبختیها و گرفتاریها و ناآرامیهای بشر برای دستیابی به دنیای زودگذر بوده است، علاوه اینکه آدمی نیازهای گوناگونی دارد که دست دنیا عاجزتر از آن است که آن نیازهای را برآورده نماید.
این شیطان است که
ریا،
دنیا و هر امر زشت و بدی را برای آدمی محبوب و زیبا جلوه میدهد.
رفع نفوذ شیطان به این است که بداند شیطان باعث هبوط
آدم بوده و به زشتیها و ضررهای کار
شیطان توجه و تمرکز بیشتر داشته باشد.
شیوههای دسترسی به اخلاص در کتابهای یادشده و دیگر کتب اخلاقی مطرح شده است.
اولین شیوه دسترسی به اخلاص، تقویت
ایمان و
شناخت نسبت به ذات متعالی خداوند است. ایمان به ذات حق تعالی و همه صفات نامتناهی او بهویژه صفاتی که شایستگی و دوستی ستایش و پرستش را مختص ذات حق تعالی میکند، جایی برای انگیزه
شرک،
کفر و
نفاق، با همه اقسام آنها باقی نمیگذارد و شناخت ذات حق تعالی با همه صفات او حالت ترس،
فروتنی و خودباختگی در آدمی به وجود میآورد که مبادا دچار
عذاب دنیوی و اخروی و یا محرومیت از دیدار ذات حق تعالی شود. در نتیجه بنا بر مراتب این شناخت، مراتبی از ترس و اخلاص حاصل میآید.
اخلاص، فرمان الاهی به ادیان الاهی،
نعمت پنهانی خداوند به بنده محبوب خود،
باعث دیدار پروردگار هستی،
مایه رهایی از حساب
روز قیامت،
موجب برخورداری از پاداشهای بیپایان اخروی
و باعث عدم تصرف شیطان در آدمی است.
از مجموع روایات درباره آثار ریا و عدم اخلاص برمیآید که ریا و عدم اخلاص نوعی کفر، شرک،
نفاق، نیرنگ با ذات حق تعالی، مایه
خشم خداوند و باعث عدم قبولی اعمال،
شفاعت،
اجابت دعا میباشد.
این هماهنگی باید بهگونهای باشد که حضور دیگران تأثیری در چگونگی بندگی او نگذارد.
پیروی فرمان ذات حق تعالی در همه واجبات، ترک محرمات، انجام مستحبات، ترک مکروهات و حتی در انجام مباحات. نه اینکه مثلاً
نماز بگذارد؛ درعینحال
حسادت و
غیبت هم داشته باشد و همینطور در سایر موارد اعتقادی و عملی
دین.
بنده در عین بندگی و اخلاص، خود را عاجزتر از آن بداند که بتواند حق بندگی و اخلاص در بندگی را بهجا آورد، لذا
انبیا و اولیا با اینکه از بالاترین مراتب اخلاص برخوردار بودند، در رازونیاز، خود را عاجزتر از این میدانستند بندگی شایسته ذات حق تعالی بهجا آورند؛ لذا نبی خاتم میفرماید: ؛ «ما عبدناک حق عبادتک؛
بندگی شایسته تو را بهجا نیاوردیم.»
دعا وسیلهای است برای حل گرهها و دردهای دنیوی و معنوی. بعضی از نیازهای اساسی و ابدی آدمی، جز از راه بندگی و دعا در کنار آن به دست نمیآید. چه نیازی بالاتر از اخلاص در بندگی است، لذا
امام سجاد (علیهالسلام) از خداوند عاجزانه خواستار اخلاص در بندگی هستند: «خلص ذالک کله من رئاء المرائین و سمعة المسمعین لا نشرک فیه احدا دونک و لا نبغی فیه مرادا سواک؛
خدایا همه اینها (اعمال) را از ریای ریاکنندگان خالص بگردان تا احدی را شریک تو قرار ندهیم و جز تو مرادی برنگزینیم.»
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اخلاص در بندگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۶