• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آموزش نوشتن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نوشتن، زنان، علم، خط، سوره یوسف، یاد دادن، سواد، طبقه بالا، آموختن.

پرسش: آیا براساس روایات («لَا تُعَلِّمُوهُنَ‌ الْکِتَابَةَ»)، نباید به زنان نوشتن آموخت؟

پاسخ: روایت مطرح‌شده با آن‌که برخی راویانش به‌صراحت توثیق نشده‌اند، اما در مجموع نزد علمای حدیث و رجال قابل اعتماد است. اما از جهت متن با در نظر گرفتن روایاتی که هر دو گروه زنان و مردان را تشویق به آموختن علم می‌کند، این روایت، مقید به شرایط زمانی خاص و افراد خاص گردیده؛ با این توضیح که در زمان صدور روایت، نوشتن و خواندن قابل تفکیک بود؛ یعنی می‌شد افرادی عالم و باسواد باشند، اما قادر بر نوشتن نباشند. بنابراین یاد ندادن کتابت به زنان منافاتی با علم آموزی آنان نداشت و این روایت با روایاتی که تشویق به آموختن علم کرده‌اند در تعارض و تناقض نخواهد بود. مؤید این گفتار، بخش آخر روایت است که می‌فرماید به آنان سوره نور را بیاموزید.

علاوه بر آن، شاید مراد حدیث، آن باشد که شغل کتابت ـ که در آن زمان شغل مرسومی بوده و در غالب موارد، مردان درگیر آن بودند ـ را به آنان نیاموخته و آنان را وارد شغلی مردانه نکنید، بلکه مشاغلی را به آنان بیاموزید که کمکی برای پایبند نمودنشان به خانه و خانواده و تربیت فرزند باشد؛ ازهمین‌رو در روایت، آموختن نخ‌ریسی به بانوان به‌عنوان شغلی جای‌گزین مورد تشویق قرار گرفته است.




در روایتی به اسناد عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ ـ علیه‌السلام ـ آمده است؛ پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمود: «لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ بِالْغُرَفِ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَ‌ الْکِتَابَةَ وَ عَلِّمُوهُنَّ الْمِغْزَلَ وَ سُورَةَ النُّورِ»؛ زنان را در بالاخانه‌ها منشانید و به آنان نوشتن یاد ندهید؛ ولی به آنان نخ‌ریسی و سوره نور بیاموزید.

قبل از بررسی محتوی و متن حدیث، نگاه اجمالی به راویان حدیث داشته وضعیت آنان را از نگاه علمای رجال مورد بررسی قرار می‌دهیم تا درجه اعتبار و رتبه حدیث یادشده مشخص گردد سپس به بررسی و کاوش در متن آن خواهیم پرداخت.


در سند این روایت چهار نفر به ترتیب زیر وجود دارند که باید از جهت وثاقت (مورد اطمینان بودن) و عدم وثاقت مورد بررسی قرار گیرند.

۲.۱ - أ. علی بن ابراهیم بن هاشم

علی بن ابراهیم بن هاشم ملقب به قمی؛ از دیدگاه علمای رجال، صحیح المذهب و مورد اعتماد و اطمینان در حدیث است.
[۳] حلّی، حسن بن علی بن داوود‌، رجال ابن داوود، ص ۲۳۷، تهران،‌ انتشارات دانشگاه،‌ ۱۳۸۳ق.


۲.۲ - ب. ابراهیم بن هاشم ابواسحاق

ابراهیم بن هاشم ابواسحاق ملقب به قمی؛ از شاگردان یونس بن عبدالرحمن از اصحاب امام رضا علیه‌السلام بوده، دارای روایات زیادی است و اول کسی بوده که روایات کوفیین را به قم نشر داده. البته مدح یا ذم صریحی در مورد او از سوی علمای رجال دیده نشده است.
[۵] طوسى، ابوجعفر، محمد بن حسن‌، الفهرست‌، محقق، مصحح، آل بحر العلوم‌، سید محمد صادق، ص ۱۱، نجف اشرف، المکتبة الرضویة‌، چاپ اول، بی‌تا.
[۶] حلّی، حسن بن علی بن داوود‌، رجال ابن داوود، ص ۲۰، تهران،‌ انتشارات دانشگاه،‌ ۱۳۸۳ق.


۲.۳ - ج. نوفلی

نوفلی؛ اسمش حسین بن یزید است.
[۹] طوسى، ابوجعفر، محمد بن حسن‌، الفهرست‌، محقق، مصحح، آل بحرالعلوم‌، سید محمد صادق، ص ۱۵۲، نجف اشرف، المکتبة الرضویة‌، چاپ اول، بی‌تا.
اصلش کوفی بوده که به ری آمده و آنجا ساکن شده همان‌جا نیز فوت کرده برخی از اهل قم او را متهم به غلو کرده‌اند، اما علمای رجال می‌گویند ما روایتی از ایشان ندیدیم که دلالت بر غلو داشته باشد.

۲.۴ - د. سکونی

سکونی؛ اسمش اسماعیل بن ابی‌زیاد
[۱۲] اسم ابی زیاد، مسلم است.
است که به شعیری نیز ملقب است. او اهل کوفه و از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است که هم خود از اهل سنت بوده و هم از آنان روایت می‌نمود.
[۱۵] حلّی، حسن بن علی بن داوود‌، رجال ابن داوود، ص ۴۲۶، تهران،‌ انتشارات دانشگاه،‌ ۱۳۸۳ق.
[۱۷] برقی، احمد بن محمد بن خالد، الطبقات‌ (رجال البرقی)، ص ۲۸، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ق.


در کل با آن‌که برخی راویان این حدیث به‌صراحت توثیق نشده‌اند، اما از دیدگاه دانش رجال، این روایت از روایاتی است که می‌توان به آن اعتماد کرد.


ظاهر این روایت نشانگر نهی مطلق از نشاندن زنان در اتاق‌های طبقه بالای خانه‌ها و آموزش نگارش به آنان است‌، اما همان‌گونه که آیات قرآن کریم باید با توجه به «شأن نزول»، «مطلق و مقید»، «عام و خاص»، «ناسخ و منسوخ» و ... مورد تفسیر و تبیین قرار گیرد، روایات وارده از سوی پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و امامان معصوم ـ علیهم‌السلام ـ نیز تمام این جهات را دارا می‌باشند که برای درک معنای واقعی آنها، باید تمام این موارد لحاظ شود؛


ازاین‌رو اندیشمندان شیعی با در نظر گرفتن روایاتی که به‌طور مطلق و یا حتی با نام بردن از بانوان، همگان را تشویق به علم‌آموزی نموده است (قَالَ النَّبِیُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله: «طَلَبُ‌ الْعِلْمِ‌ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة.» قَالَ عَلِیٌّ علیه‌السلام: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّین‌.»). و با عنایت به شأن صدور روایت یاد شده از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، معنای این روایت را تعدیل نموده و آن‌ را مقید به شرایط زمانی و مکانی خاص و نسبت به افرادی خاص دانسته‌اند و چنین گفته‌اند:

چون در زمان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بیش‌تر خانه‌هایی که دارای طبقات بودند حصار و حجابی نداشتند و اگر زنان در آنجا ساکن می‌شدند در معرض چشم‌چرانی قرار ‌گرفته و یا خود به چشم‌چرانی می‌پرداختند، از‌این‌رو نشاندن زنان در طبقات فوقانی مورد نهی قرار گرفته است. هم‌چنین دلیل عدم آموزش نگارش به بانوان، جلوگیری از برخی سوء استفاده‌ها اعلام شده؛ چون ممکن است برخی از آنان برای مردان اجنبی نامه‌نگاری کرده و مردان بیگانه نیز با سوء استفاده از این نامه هم مرد و هم زن را به فتنه و دردسر بیندازند.
[۱۹] مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، حسین، اشتهاردی، علی پناه، ج ۲، ص ۴۷۹، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
چنان‌چه دلیل نهی زنان از آموختن سوره یوسفلَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ الْغُرَفَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ الْکِتَابَةَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَ‌ سُورَةَ یُوسُفَ‌ وَ عَلِّمُوهُنَّ الْمِغْزَلَ وَ سُورَةَ النُّورِ.») نیز جلوگیری از فتنه اعلام شده است.
[۲۱] مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، حسین، اشتهاردی، علی پناه، ج ۲، ص ۴۷۹، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.



البته می‌توان گفت: در آن زمان، نوشتن و خواندن قابل تفکیک بود؛ یعنی می‌شد افرادی با‌سواد باشند، اما توانایی نوشتن را نداشته باشند. بنابراین یاد ندادن نگارش به بانوان منافاتی با علم‌آموزی آنان نداشت و این روایت با روایاتی که تشویق به آموختن علم کرده‌اند، در تعارض و تناقض نخواهد بود. مؤید این گفتار، بخش آخر روایت است که می‌فرماید به آنان سوره نور را بیاموزید.

بنابراین روایت مورد استناد از آموختن علم نهی نکرده، بلکه از یاد دادن نوشتن، درصورتی‌که موجب سوء استفاده و به فتنه افتادن شود، نهی کرده است؛ لذا امروزه با توجه به تغییر شرایط و پیوند دانش و نگارش به‌گونه‌ای که جدایی بین آنها غیر قابل تصور است، نه‌تنها یاد دادن کتابت به زنان دارای کراهت نیست، بلکه مشمول روایات تشویق‌کننده به فراگیری علم و دانش می‌شود و دارای استحباب نیز خواهد بود.


علاوه بر آن، شاید مراد حدیث منع از آموزش نگارش نباشد، بلکه مراد، آن باشد که شغل کتابت ـ که در آن زمان شغل مرسومی بوده و در غالب موارد، مورد نیاز مردان بوده و مردان درگیر آن بودند ـ را به بانوان نیاموخته و آنان را وارد شغلی مردانه نکنید، بلکه مشاغلی را به آنان بیاموزید که کمکی برای پای‌بند نمودنشان به خانه و خانواده و تربیت فرزند باشد؛ ازهمین‌رو در روایت، آموختن نخ‌ریسی به آنان به‌عنوان شغلی جای‌گزین مورد تشویق قرار گرفته است.



۱. کلینی، محمد، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج ۵، ص ۵۱۶، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۲. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، ص ۲۶۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.    
۳. حلّی، حسن بن علی بن داوود‌، رجال ابن داوود، ص ۲۳۷، تهران،‌ انتشارات دانشگاه،‌ ۱۳۸۳ق.
۴. حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، ‌رجال العلامة الحلی - خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‌، ص ۱۸۷، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة‌، چاپ دوم، ۱۳۸۱ق.    
۵. طوسى، ابوجعفر، محمد بن حسن‌، الفهرست‌، محقق، مصحح، آل بحر العلوم‌، سید محمد صادق، ص ۱۱، نجف اشرف، المکتبة الرضویة‌، چاپ اول، بی‌تا.
۶. حلّی، حسن بن علی بن داوود‌، رجال ابن داوود، ص ۲۰، تهران،‌ انتشارات دانشگاه،‌ ۱۳۸۳ق.
۷. حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، ‌رجال العلامة الحلی - خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‌، ص ۴۹، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة‌، چاپ دوم، ۱۳۸۱ق.    
۸. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، ص ۲۶۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.    
۹. طوسى، ابوجعفر، محمد بن حسن‌، الفهرست‌، محقق، مصحح، آل بحرالعلوم‌، سید محمد صادق، ص ۱۵۲، نجف اشرف، المکتبة الرضویة‌، چاپ اول، بی‌تا.
۱۰. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب (رجال طوسی)، محقق، مصحح:قیومی اصفهانی، جواد، ص ۳۵۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۷ق.    
۱۱. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، ص ۳۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.    
۱۲. اسم ابی زیاد، مسلم است.
۱۳. طوسی، ابوجعفر، محمد بن حسن‌، الفهرست‌، محقق، مصحح، آل بحرالعلوم‌، سید محمدصادق، ص ۳۳، نجف اشرف، المکتبة الرضویة‌، چاپ اول، بی‌تا.    
۱۴. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة (رجال نجاشی)، ص ۲۶، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.    
۱۵. حلّی، حسن بن علی بن داوود‌، رجال ابن داوود، ص ۴۲۶، تهران،‌ انتشارات دانشگاه،‌ ۱۳۸۳ق.
۱۶. حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، ‌رجال العلامة الحلی - خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‌، ص ۴۵۶، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة‌، چاپ دوم، ۱۳۸۱ق.    
۱۷. برقی، احمد بن محمد بن خالد، الطبقات‌ (رجال البرقی)، ص ۲۸، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ق.
۱۸. منسوب به جعفربن محمد، امام ششم، مصباح الشریعة، ص ۱۳، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.    
۱۹. مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، حسین، اشتهاردی، علی پناه، ج ۲، ص ۴۷۹، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
۲۰. ابن بابویه، محمد بن علی‌، من لا یحضره الفقیه، ‌محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، ج ۱، ص ۳۷۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۲۱. مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، حسین، اشتهاردی، علی پناه، ج ۲، ص ۴۷۹، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانبور، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.




پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار