آثار گناهان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آثار گناهان، کفاره گناهان، توبه، تقوا.
پرسش: در مورد آثار و نقش گناهان در زندگی توضیح دهید؟
پاسخ: اساساً هر گناهی بهطورکلی سبب میشود که پردههای
عصمت انسان دریده شود؛ هر گناهی میتواند موجب
نزول بلا،
عدم استجابت دعا و گرفتن
رزق و روزی و
برکت از
زندگی انسان شود. اصولاً این خاصیت و اثر طبیعی گناه است. این چیزی است که در منابع دینی ما به آن اشاره شده و در
احادیث آمده است که خداوند میفرماید: گاهی بنده از من حاجتی میطلبد و من آن را
اجابت میکنم، ولی او گناه میکند، من هم به
فرشتگان میگویم: این بنده به وسیله
گناه، خود را در معرض
خشم من قرار داد و خود را مستحق محرومیت از
نعمت من کرد؛ پس از این به خواسته خود نزد من نایل نخواهد شد، مگر به بندگیم گردن نهد.
همانگونه که اعمال صالح و نیکوی
انسان به واسطه برخی گناهان حبط و تباه میشود، بعضی از اعمال نیک نیز سبب
تکفیر و از بین رفتن
گناهان میگردد. در
قرآن و
روایات راههای فراوانی بیان شده که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات شده است؛ که
ایمان و عمل صالح و
توبه و ترک
گناهان کبیره، مطمئنترین راه از بین بردن گناهان گذشته و جلب
محبت الهی است.
شکی نیست که هر کار خلافی در فرد و از طریق وی در وضع جامعه اثر میگذارد و در نتیجه موجب
فساد در وضع جامعه میشود. کارهای خلاف و گناه و قانونشکنی و ایجاد بیبندوباری و ناهنجاری در جامعه همانند یک غذای آلوده و ناسالم است. خوردن غذای مسموم چه بخواهیم و چه نخواهیم، در
سلامت بدن تأثیر میگذارد و انسان ناخواسته گرفتار ناراحتیهای آن میگردد. گناه نیز چنین است؛ مثلاً
دروغ، سلب
اعتماد میکند و بیاعتمادی در جامعه به وجود میآورد.
خیانت در
امانت، روابط اجتماعی را بر هم میزند.
ظلم همیشه منشأ بیدادگری و ظلم دیگر میشود.
بالاخره هر کار خلاف بزرگ یا کوچک، عکسالعمل نامطلوبی در جامعه ایجاد میکند.
ولی از روایات چنین استفاده میشود که بسیاری از گناهان علاوه بر این آثار، یک سلسله آثار شوم با خود همراه میآورند که ارتباطش با آثار مذکور از نظر ظاهر ناشناخته است؛ مثلاً در روایات آمده است:
قطع رحم، عمر را کوتاه میکند و خوردن مال حرام،
قلب را تاریک میکند.
در روایتی از
امام صادق (علیهالسّلام) آمده است: «
مَنْ یَمُوتُ بالذُنوب اَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بالآجال آنها که به وسیله گناه از
دنیا میروند، بیش از کسانیاند که به
مرگ طبیعی میمیرند».
گناه زنگار دل است.
اگر انسان به گناه ادامه دهد و از گناهان
توبه نکرده و بازگشت ننماید و روزبهروز بر گناه و تاریکی خود بیفزاید، گناهان زیاد موجب سیاه شدن قلب و در نتیجه موجب تکذیب
قیامت میگردد.
قرآن میفرماید: «
الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ آنها کسانی هستند که روز جزا را انکار میکنند»؛ یعنی در اثر تکرار گناه و ادامه آن، قلب سیاه میگردد و نور
علم و حس تشخیص از انسان گرفته میشود. گناه قلب انسان را به یک باتلاق متعفن و گندیده تبدیل میکند و دیگر انسان راه را از چاه تشخیص نمیدهد و آن زمان است که
روز جزا را
انکار میکند.
بعد میفرماید: تنها کسانی روز جزا را انکار میکنند که متجاوز و گناهکارند: «
وَ ما یُکَذِّبُ بِهِ اِلاَّ کُلُّ مُعْتَدٍ اَثِیمٍ»؛
یعنی ریشه انکار قیامت منطق و
تفکر و استدلال نیست؛ بلکه افرادی که میخواهند پیوسته به تجاوزها ادامه دهند و در گناه غوطهور باشند، منکر قیامت میشوند.
آری گناهکار در آغاز کار طبق
فطرت پاک انسانی، زشتی
اعمال خود را درک میکند؛ ولی گناه تکرار میشود، کمکم به آن خو میگیرد و قبح گناه در نظر او کاسته میشود، کمکم از این فراتر میرود و در نظرش خوب جلوه میکند؛
چنانکه قرآن میگوید: «
زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ اَعْمالِهِمْ اعمال زشتشان در نظرشان
زینت داده شده است».
گاه میگوید: «
وَ هُمْ یَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً آنها چنین میپندارند که عمل نیکی انجام میدهند».
گناه چشم و قلب را کور میکند
کارهای خلاف و
گناه، آثار زیانبخشی روی قوای احساس و تشخیص و درک انسان میگذارد و کمکم آنها را از کار میاندازد و
سلامت فکر را تدریجاً از او میگیرد. هر قدر در این راه فراتر رود، پردههای
غفلت و بیخبری بر دل و چشم و گوش او محکمتر میشود؛ سرانجام کارش به جایی میرسد که چشم دارد و گویی نمیبیند، گوش دارد و گویی نمیشنود و دریچه
روح او به روی همه حقایق بسته میشود و حس تشخیص و قدرت تمییز که بر
قدرت الهی است، از آنها گرفته میشود و بر قلب آنان مهر زده میشود.
حالا که آثار زشت گناه برای ما روشن شد، بررسی میکنیم که گناه و نیکوکاری چه تأثیر متقابل بر همدیگر دارد. در اینکه گناه و نیکوکاری اجمالاً روی یکدیگر تاثیر متقابل دارند، شکی نیست و بهراحتی نمونههای این موضوع را در
زندگی روزمره خود مییابیم. گاه میشود که انسان سالیان دراز زحمت میکشد و با تحمل مشقت فراوان،
سرمایه میاندوزد، اما با یک هوسبازی و بیمبالاتی تمام آن زحمتها را که سالها کشیده است، از بین میبرد و تمام
حسنات مادی را از بین میبرد.
اما در امور معنوی که انسان تمام کارهای نیک خود را که یک عمر انجام داده، یک مرتبه نابود میکند، در قرآن از آن تعبیر به «
حبط» شده است؛ یعنی نابود کردن اعمال خیر. گاه برعکس انسان مرتکب اشتباه فراوان میشود و بار خسارتهای سنگین را بر اثر آن بر دوش میکشد.
اما انسان با یک عمل عاقلانه و حسابشده، میتواند همه گناهان گذشته خود را جبران کند.
این کار در لسان قرآن به عنوان
تکفیر (پوشاندن) و پاک کردن نامیده میشود؛
و کفاره گناه یعنی جبران گناهان و تبدیل نمودن آنها به کارهای نیک.از چیزهایی که باعث
کفاره گناهان میشود و گناه را از بین میبرد، کارهای نیک و
حسنه و
عبادت و
نماز است.
ــ
خداوند متعال میفرماید: «
...اِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکْری لِلذَّاکِرِینَ در دو طرف
روز، و اوایل
شب، نماز را بر پادار؛ چراکه حسنات،
سیئات (و آثار آنها را) از بین میبرد؛ این تذکری است برای کسانی که اهل تذکرند».
ــ یا میفرماید: اگر انفاقها را
آشکار کنید، خوب است و اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است و این کار قسمتی از گناهان شما را میپوشاند ...».
ــ همچنین میفرماید: «ای کسانی که
ایمان آوردهاید! به سوی خدا
توبه کنید، توبهای خالص؛
امید است
پروردگار گناهانتان را ببخشد ...».
پس اعمال
خیر و عبادات و تقوای واقعی، به همراه توبه، گناهان و آلودگیهای گذشته
انسان را پاک میکند؛ و توبه یعنی خداوند، دیگر بنده باتقوایش را به خاطر گناهان گذشتهاش
مجازات نمیکند: «
وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ خدا صاحب فضل بزرگ است».
قرآن ما را توجه میدهد که اگر ایمان ما، ایمان واقعی و حقیقی باشد، مشمول عنایت الهی خواهیم شد.
بنابراین کفاره گناهان یعنی از بین بردن و پوشاندن گناه که به وسیله
تقوا و کارهای نیک عبادات و توبه حاصل میشود. قابل توجه است در کنار اینها اگر انسان
مؤمن نتوان به طور کامل به این مهم دست یابد، خداوند متعال به وسیله برخی ابتلاهای دنیوی و رنج و مشکلات و بلاها، گناهان بندگانی را که دوست دارد، از بین میبرد.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آثار گناهان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۱۰.