فتوا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اجتهاد، فتوا،
فقه.
پرسش: مبانی صدور فتوا چیست؟
پاسخ: اجتهاد در لغت به معنای تحمل سختیها یا قدرت و توانایی است و در اصطلاح
فقها، یعنی به کار بردن حداکثر تلاش و کوشش علمی برای استنباط و به دست آوردن حکم شرعی از منابع و ادله آن. اساس
فتوا در فقه
شیعه هرچند مبتنی بر منابع اجتهاد (
قرآن،
سنت،
عقل و
اجماع) است، ولی برای برداشت، استفاده و استنباط از این منابع، به علوم دیگری نظیر ادبیات عرب، آشنایی با محاورات عرفی زمان معصوم علیهالسلام، آشنایی با مبادی تصوری و تصدیقی منابع اجتهاد، منطق،
علم اصول فقه، علم رجال، آگاهی به قرآن و
حدیث و ... نیاز است که هر فقیه باید علاوه بر آگاهی بر این دانشها، در تمام مسائل آنها دارای مبنا باشد تا بتواند از این علوم در طریق برداشت از منابع اجتهاد بهرهمند شود.
اجتهاد، در لغت به معنای تحمل سختیها (از ریشه جهد به فتح جیم )
و همچنین به معنای
قدرت و توانایی (از ریشه جهد به ضم جیم)
است.
اجتهاد در اصطلاح فقها به معنای به کار بردن حداکثر
تلاش و کوشش علمی برای استنباط و به دست آوردن حکم شرعی از منابع و ادله آن است.
اساس فتوا در فقه شیعه هرچند مبتنی بر منابع اجتهاد (قرآن، سنت، عقل، و اجماع) است، ولی برای برداشت، استفاده و استنباط از این منابع، به علوم دیگری نظیر ادبیات عرب، آشنایی با محاورات عرفی زمان معصوم علیهالسلام، آشنایی با مبادی تصوری و تصدیقی منابع اجتهاد،
منطق،
علم اصول فقه، علم رجال، آگاهی به قرآن و حدیث و ...
نیاز است که هر
فقیه باید علاوه بر آگاهی بر این دانشها، در تمام مسائل آنها مبنا داشته باشد تا بتواند از این علوم در طریق برداشت از منابع اجتهاد بهرهمند شود؛ مثلاً در استفاده از احادیث و روایات ممکن است یک مجتهد بر طبق مبنایی که در
علم رجال پذیرفته است، روایتی را از نظر سند غیر قابل اعتماد بداند و به آن استناد نکند و در آن مسئله جز این روایت، روایات و دلیل دیگری نباشد، پس این فقیه نمیتواند در آن مسئله فتوا دهد، درحالیکه بعضی دیگر با صحیح دانستن سند همان
روایت، به آن استناد کرده و فتوا دهند. البته استعداد و قدرت تجزیه و تحلیل همه مجتهدان یکسان نیست. بر این اساس هر یک از مجتهدان ممکن است برداشت جداگانهای از آیات و روایات داشته باشند. همچنین ممکن است مجتهدی یک شیء معین را موضوع و مصداق یک حکم خاص بداند، درحالیکه
مجتهد دیگر، این نظر را نداشته باشد.
اکنون برای توضیح بیشتر به منابع اصلی صدور
فتوا در نزد مجتهدان که عبارتند از (
کتاب،
سنت،
اجماع و
عقل) و به برخی از مبادی در هر یک از آنها ـ که هر مجتهدی باید در آنها مبنا داشته باشد ـ اشاره میکنیم:
مراد از کتاب، همان
قرآن مجید است.
قرآن، اولین منبع احکام و مقررات اسلامی است و این مورد قبول همه مسلمانان است؛ ولی استنباط احکام و فتوا از قرآن، مبتنی بر این است که مجتهد در مبادی تصدیقی آن (مانند اینکه آیا مفاهیم عالی
وحی برای ما قابل فهم هست یا خیر؟ و آیا در
کلام وحی تغییر و تحریف صورت گرفته یا خیر؟) صاحب
رأی و نظریه باشد.
سنت به معنای گفتار یا کردار و یا تأیید معصوم است.
بدیهی است که
اعتبار و حجیت سنت ـ اعم از قول و فعل و تقریر ـ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، اگرچه نیاز به اثبات دارد، ولی با توجه به نصوص قرآنی اثبات آن، کار دشواری نیست و نیاز به بحث فراوان ندارد؛ لذا اندیشمندان اسلامی بهروشنی آن را پذیرفتهاند.
و همینطور قول و فعل و تقریر
ائمه اطهار نیز از سنت است و علمای
امامیه معتقدند: راه حلی که پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ برای امت تدارک دیده است و به آن بارها و بارها تصریح داشته «
حجیت سنت امامان
معصوم علیهمالسلام» است؛
چون فرمودند: دو چیز گرانبها بعد از خود برای شما بهجای میگذارم که کتاب خدا و عترتم میباشند و مادام که به این دو رجوع نمایید، گمراه نخواهید شد.
پس حتی اگر ثابت شود که رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ یا ائمه ـ علیهمالسلام ـ عملاً وظیفهای دینی را بهنحوی خاص انجام میدادهاند یا اینکه دیگران برخی وظایف دینی را در حضور ایشان بهگونهای انجام دادند و مورد تقریر و تأیید و امضای عملی ایشان قرار گرفته است؛ یعنی عملاً ایشان با
سکوت خود صحه گذاشتهاند، کافی است که یک فقیه بدان استناد کند.
مباحثی (از قبیلِ أ. آیا سنت میتواند مقید یا مخصص
قرآن کریم باشد؟ ب. آیا «موقعیت» میتواند در سنت تأثیرگذار باشد؟)،
از مبادی هستند که مجتهد باید در آنها رأی و نظریه داشته باشد تا بتواند احکام را از
سنت استنباط کند.
مراد از
اجماع همان اتفاق آرای فقها در یک مسئله است.
از نظر علمای شیعه، اجماع از آن نظر حجت است که کاشف از قول پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ یا امام ـ علیهالسلام ـ باشد؛ مثلاً اگر معلوم گردد که در یک مسئلهای همه مسلمانان عصر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ بدون استثنا یک عقیده و دیدگاهی را داشتهاند و یک نوع
عمل کردهاند، دلیل بر این است که از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ دریافت کردهاند یا اگر همه اصحاب یکی از ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ در یک مسئله
وحدت نظر داشته باشند، دلیل بر این است که از امام خود آن را فرا گرفتهاند. به یقین این اجماع
حجت است؛ لیکن نه به جهت حجیت نفس اجماع، بلکه از این لحاظ که متضمن یا کاشف از قول
معصوم است.
در تعالیم مترقی اسلام، آن مقدار که از
عقل ستایش به عمل آمده، از کمتر مقولهای تمجید شده است و این ستایش بهگونهای است که به کاربرد و کارآیی
عقل و تأثیر آن در
شناخت واقعیتها و تمیز درستی از نادرستی در ابعاد مختلف اعتقادی، عبادی، فردی، اجتماعی و ... نظر دارد و از مجموع آنها میتوان اعتبار و اهمیت و حجیت ذاتی عقل را که مورد تصریح
شرع نیز قرار گرفته است، نتیجه گرفت.
به همین جهت از دیرباز حجیت و
اعتبار عقل بهعنوان یکی از پایههای شناخت احکام شرعی، میان فقها و اندیشمندان
شیعه مطرح بوده است.
پس حجیت عقل از نظر شیعه به این معناست که اگر در موردی عقل یک حکم قطعی داشت، آن حکم به حکم اینکه قطعی و یقینی است، حجت است.
نتیجه اینکه فقیه و مجتهد براساس این چهار منبع و با توجه به مبانی اجتهادی خود
فتوا میدهد.
البته باید توجه داشت که بحث مبانی اجتهاد، منحصر به آنچه بیان شد، نیست و برای آگاهی بیشتر شما را به مطالعه جزوات تأملات در علم اصول، استاد هادوی، توصیه میکنیم.
پایگاه اسلام کوئست.