علل وجوب زکات و آداب مستحبی پرداخت زکات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علت وجوب
زکات ، آداب پرداخت زکات، وظیفه
فقرا .
پرسش: ضمن بیان علت وجوب زکات، آداب مستحبی پرداخت زکات و
وظیفه فقرا را در این زمینه بیان کنید؟
پاسخ: دل کندن از مال
دنیا ، مقابله با صفت
بخل ، جلوگیری از تراکم
ثروت و
شکرگزاری عملی ثروت از علل وجوب زکات، شتاب در پرداخت زکات، پرداخت آشکارا، خودداری از
منت گذاشتن ،
انفاق دوست داشتهها، دادن مال زیاد، رعایت
احترام هنگام انفاق و رعایت اولویت فقرا از آداب مستحبی پرداخت زکات بوده و
شکر خدا ،
تشکر از
صدقه دهنده، کم فرض نکردن صدقات، عدم درخواست کمک در حضور مردم، عدم دریافت صدقات از مالهای مشکوک، استفاده کمتر از صدقاتو مقایسه خود با زیردست از جمله وظایف فقرا میباشد.
چند چیز را میتوان سبب وجوب زکات، بلکه تمام حقوق
واجبه دانست:
انسان موحد
مسلمان خداشناس باید فقط یک محبوب داشته باشد و آن خدای تبارک و تعالی است؛ هم چنین باید هر چه را دوست میدارد، در راه او و برای او مصرف کند. انسان هرچه بیشتر به مال و
ثروت علاقه یابد، نسبت به
مرگ ،
ترس و
وحشت بیشتری پیدا میکند؛ هر چند که انسان با مردن به ملاقات
خدا میرود؛ پس با پرداخت
زکات و دیگر حقوق
واجب ،
محبت انسان نسبت به مال کم میشود و به خدای تعالی زیاد میگردد؛ لذا خداوند در
قرآن کریم میفرماید:
« إِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»
؛
خداوند از
مؤمنین جان و مال آنها را میخرد، و در عوض
بهشت را به ایشان مرحمت میکند.
با پرداخت زکات
صفت رذیلهی بخل از انسان دور میشود؛ زیرا زکات واجب است و عدم پرداخت آن موجب عذاب است؛ پس انسان وقتی هر ساله زکات را بپردازد، کم کم بخل از او برطرف شده و بذل و
بخشش برای او
عادت میگردد.
با ادای زکات و
خمس و صدقات و
هدیه و... از تراکم ثروت جلوگیری میشود، و نیاز فقرا و
مستمندان نیز برطرف، و اختلاف طبقهی محروم و مرفه کم میگردد؛ لذا دستورهای
اسلام ، حدّ وسط بین دنیای
سرمایهداری غرب و دنیای
کمونیسم شرق است. مرحوم
آیت الله شهید صدر در کتاب اقتصادنا این موضوع را کاملا روشن نموده است که این دو، در افراط و تفریطاند، ولی برنامهی اقتصادی اسلام در حد اعتدال است که هم از
تراکم ثروت جلوگیری مینماید و هم انسان با دست رنج خود و با فعّالیت بیشتر به مال زیادتر میرسد؛ یعنی جلوی فعالیت و
کار و
کوشش و تلاش بیشتر او گرفته نشده است.
پرداخت زکات،
شکرگزاریِ عملیِ مال و ثروت است؛ همانگونه که
عبادات بدنی، مثل
نماز و
روزه ، شکرگزاری بدنی است و واضح است که
شکر زبانی بدون شکر عملی هیچ اثری نخواهد داشت؛ پس انسان باید با پرداخت زکات و دیگر حقوق
واجب شکر مالی خدای تعالی را به جا آورد تا نعمتش افزون شود.
سعدیا گرچه سخن دان و نصایح گویی••• به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
آداب مستحبی پرداخت زکات نیز از این قرار است:
سزاوار است که انسان در پرداخت زکات یا خمس و یا هر
انفاق و بخششی شتاب کند؛ زیرا هم
فقرا زودتر استفاده میکنند و خوشحال میگردند و هم
ترس از تلف شدن مال یا مانع در پرداخت آن کمتر میشود.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام)میفرماید:«الفرصة تمرّ مرّ الحساب فانتهزوا فُرصَ الخیر»
؛ فرصت مثل ابر زودگذر است، پس فرصتهای شایسته را از دست ندهید.
و گفتهاند:« فی التأخیر آفات»؛ در تأخیر، آفت و مانع وجود دارد.
پس کار خیر را هرچه زودتر باید انجام داد. « خیر الخیر ما کان عاجله». از طرفی ممکن است
شیطان یا انسانهای شیطاننما مانع پرداخت زکات گردند؛ مثلاً میگویند: فلان مصرف فعلا مقدّم بر زکات است، یا خیری که به خانه رواست به
مسجد حرام است، یا چرا مالی را که با زحمت به دست آوردهای به مفتخورها بدهی، و....
بهتر است به منظور ترغیب و
تشویق دیگران، زکات و خمس و صدقه آشکارا داده شود؛ البته در صورتی که موجب
ریا یا
خجالت فقیر نشود.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:" کلّما فرض الله علیک فَاِعْلانُه افضل من اِسراره، و کلّما کان تطوّعاً فاِسراره افضل من اعلانه، و لو انّ رجلا حمل زکات ماله علی عاتقه و علانیة کان ذلک حسناً جمیلا و قال فی قوله تعالی «وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»
هی ما سوی الزکات، فانّ الزکات علانیة غیر سرّ"
؛ ابراز و اظهار پرداخت حقوق واجب الهی، افضل است از پنهان کردن آن؛ ولی هر چیزی که
مستحبّی باشد پرداخت آن در خفا و پنهانی افضل است، و اگر کسی زکات مالش را روی دوش بگیرد و آشکارا بپردازد، کار نیک و به جایی کرده، و حضرت فرمود: آیهی
قرآن که میفرماید: اگر صدقات را به صورت پنهان بدهید بهتر است، مقصود غیر از زکات است؛ چون زکات
واجب است و باید آشکارا باشد، نه مخفیانه.
در مورد
نماز نیز از روایات استفاده میشود که نماز واجب را باید به
جماعت و آشکارا بخوانیم، ولی [[|نماز نافله مستحبی]] بهتر است در خانه و پنهانی خوانده شود.
اگر فقیر از گرفتن زکات سرافکنده شود، لازم نیست که به او گفته شود بابت زکات است. خدمت
امام باقر (علیهالسلام) عرض شد:« الرجل من اصحابنا یستحیی من ان یأخذ الزکات، فاُعطیَه من الزکات و لا اسمی له انّها من الزکوة، فقال اعطه ولا تُسمّ له، و لا تذلّ المؤمن»
؛ مردی از
شیعیان خجالت میکشید که زکات بگیرد، پس من زکات به او میدهم و حرفی نمیزنم. حضرت فرمود: آری به او بده و نگو بابت زکات است، و مؤمن را خوار نکن.
خلاصه این که پرداخت آشکار یا پنهانی زکات بستگی به قصد زکات دهنده و زکات گیرنده و خصوصیات حالات و شرایط زمانی و مکانی دارد؛ هم چنین
حقوق شرعی دیگر، از جمله: خمس،
نفقهی پدر و مادر، هدیه، صدقه و...
انسان نباید در پرداخت زکات، خمس، هدیه و یا هر بذل و بخشش دیگر، بر سر گیرندهی آن
منّت گذارد و یا بزرگی و
فخر بفروشد.
قال الله تعالی:« یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی»؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید، صدقات خود را با منّت و اذیّت طرف گیرنده، باطل نکنید.
گاهی وعدههایی و یا حوالههایی به فقیر میدهند که باید با چند مرتبه رجوع، آنها را اخذ کند؛ چنین صدقه و کار خیری بیفایده و باطل است و چه بسا موجب سرافکندگی و
تحقیر گیرندهی آن شود.
مرنجان دلی را که این مرغ وحشی••• زهر بام برخاست مشکل نشیند
بزرگی داد یک درهم گدا را که هنگام دعا یاد آر ما را
یکی خندید و گفت این درهم خورد نمیارزید این بیع و شرا را
روان خویش را آلوده مپسند حجاب دل مکن روی و ریا را
مکن هرگز به
طاعت خودنمایی بران زین خانه
نفس خودنما را
تو
نیکی کن به مسکین و تهیدست که نیکی، خود سبب گردد
دعا را
سزاوار است آنچه را که انسان
بذل میکند، کوچک و بیارزش بداند، و آنچه را خود بیشتر دوست میدارد بپردازد، نه چیز خراب و ناقص و پست را مثل غذای مانده، و لباس کهنه و مندرسی که دیگر نمیپوشد.
« لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»؛
به
بهشت نمیرسید، جز آن که از چیزی که دوست دارید، انفاق کنید.
« أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ وَ مِمّا أَخْرَجْنا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِیهِ»؛
از بهترین چیزی که به دست آوردهاید، و آنچه را
خداوند از زمین برای شما بیرون میآورد انفاق کنید، نه چیز پست را در حالی که اگر به خود شما بدهند نخواهید گرفت.
چه خوب است که انسان بتواند مال زیادی به فقیر بدهد تا او را بینیاز کند؛ مثلا سرمایهی کسب برای او تهیّه کند، یا
قرض او را ادا نماید، نه آن که مال کمی بدهد که فردا نیز محتاج باشد، و فلسفهی این که
ائمهی اطهار(علیهمالسلام) مال فراوان به مستمندان و محتاجان میدادند این بود که فرد قرض خود را ادا کند و یا سرمایهای برای گذران زندگی فراهم نماید.
باید با نهایت
احترام ، زکات و... را به فرد بدهیم. حضرت
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرماید:« ما تقع صدقة المؤمن فی یدالسائل، حتی تقع فی یدالله، (ثم تلا هذه الایة): الم یعلموا انّ الله هو یقبل التوبة عن عباده و یأخذ الصدقات»؛
صدقهای را که
مؤمن میدهد، پیش از آن که در دست
فقیر قرار گیرد، به دست
خدا میرسد. سپس حضرت این آیه را تلاوت نمود: آیا نمیدانند که خداوند، خود
توبهی بندگانش را میپذیرد، و اوست که صدقات را میگیرد.
مستحب است که انسان، صدقات واجبه و مستحبهی خود را به کسانی بدهد که
ثواب و
پاداش بیشتری دارد، مثل بستگان مستمند، فقیر
باتقوا و خدا شناس، اهل
علم و
دانش که نیازمندند و...
سزاوار است که فقیر نیز نکاتی را رعایت کند:
مثلاً توجه نماید که خدای تعالی این وظیفهی سنگین را بر عهدهی ثروتمندان قرار داده، تا فقر رفع گردد؛ بنابراین، او باید
شکر خدا را به جا آورد.
هم چنین از صدقه دهنده تشکر و
سپاس گزاری کند.
امام رضا (علیهالسلام) میفرماید:« من لم یشکر المنعم لم یشکر الله عزوجلّ»
؛ هر کس از رسانندهی نعمت تشکّر نکند، شکر خدا را نیز به جا نیاورده است.
در سفینة البحار روایتی از امام رضا(علیهالسلام) به این مضمون نقل شده است که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: روز
قیامت بندهای را میآورند که او را به آتش برند، عرض میکند: خدایا من
قرآن خواندهام. خطاب میرسد: بله، ولی شکر نعمتهای مرا به جا نیاوردی. عرض میکند: خدایا فلان نعمت را دادی شکر به جا آوردم، فلان نعمت را دادی فلان شکر را به جا آوردم. خطاب میرسد: اینها درست، ولی شکر کسی که واسطهی رسیدن این نعمتها به تو بود به جا نیاوردی، و من
قسم یاد کردم که شکر بندهای را که از واسطهی رساندن نعمت من تشکر نکرده است نپذیرم، جز آن که از او نیز شکرگزاری نماید.
وظیفهی دیگری که فقیر دارد این است که: نباید چیزی را که به او دادهاند کم فرض کند و چنانچه عیب و نقصی داشت، آن را اظهار نکند و
آبروی دهنده را نبرد، یا اگر از کسی چیزی خواست و او نداد، او را
سرزنش و
توبیخ نکند.
در مقابل هر کس اظهار فقر و تنگدستی نکند؛ چون اگر طرف دوست انسان باشد ناراحت میشود.
گر نگارم به برت شرح پریشانی خویش••• حیف باشد که تو هم نیز پریشان گردی
و اگر دشمن باشد خوشحال شود. و در حضور مردم از کسی مطالبه و درخواست مال نکند که طرف مأخوذ به
حیا شود.
از کسانی که مال آنها مشکوک و یا
حرام است چیزی قبول نکند.
همچنین در صورت امکان از صدقات و زکات کمتر مصرف نماید.
فقیر باید خود را با زیر دست خود و پایینتر خود مقایسه کند و از خداوند به خاطر
سلامتی و نعمتهای دیگر تشکر نماید.
به روز نیک کسان غم مخور ای دوست••• بسا کسان که به روز تو آرزومندند
سایت اندیشه قم.