• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منت گذاشتن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: منت، صدقه، اذیت، آیه ۲۶۴ سوره بقره.

پرسش: معنای آیه «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی» چیست؟ آیا معنای نصیحت و ارشاد دارد یا نه معنای نهی از منکر؟ معنای منت و مصادیقش چیست؟ اذیت و آزار و مصادیقش چیست؟ آیا این منت گذاشتن و اذیت کردن به نیت فاعل باز می‌گردد؟

پاسخ: خداوند در قرآن می‌فرماید: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بخشش‌های خود را با منت و آزار، باطل نسازید». صدقه در این آیه، گرچه مربوط به امور مالی است، اما با توجه به وحدت ملاک، هر آزاری را می‌توان باطل‌کننده کارهای نیک ـ مالی و غیر مالی ـ دانست.

لغت‌دانان کلمه «بِالْمَنِّ» را این‌گونه معنا کرده‌اند که فرد آنچه انجام داده را به یاد طرف مقابل انداخته و بدین ترتیب او را آزرده‌خاطر نماید. مراد به «اذیت» نیز هر کاری است که باعث آزار شخص باشد و سبب ناراحتی او گردد؛ مثل گفتن موضوع کمک به دیگران، خشونت و درشتی با کمک‌گیرنده؛ فرصت ندادن برای پرداخت بدهی و... .

گفتنی است، یادآوری کار نیک گذشته به طرف مقابل را همواره نمی‌توان به معنای منت و آزار دانست، بلکه در مواردی می‌توان آن‌ را به‌عنوان ابراز محبت ارزیابی کرد که در این صورت باطل‌کننده عمل نیست، مانند آن‌که بگوید قرضی که در گذشته به شما دادم را توفیق و ثوابی برای خود می‌دانم و هرگاه باز هم نیاز داشتی در خدمتم.




قرآن کریم به مؤمنان سفارش می‌کند، اجر و پاداش صدقات را با منت گذاشتن و اذیت از بین نبرید.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بخشش‌های خود را با منت و آزار، باطل نسازید.

۱.۱ - کاربرد واژه صدقه

اصطلاح «صدقه» گاه در خصوص زکات استعمال می‌شود و گاه در اعم از آن (از کفارات گرفته تا هر چیزی که به دیگران بخشیده شود). هم‌چنین ظاهر این است که این حکم در آیه شامل هر نوع احسانی می‌شود؛ به این شرط که غرض از آن اجر و ثواب باشد.
[۲] آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، حسینی ارموی محدث، جلال‌الدین، ج ۳، ص ۱۰۰، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش.
بنابراین لزومی ندارد که این حکم محصور در دادن مال باشد؛ بلکه هر نوع کمکی حتی کمک‌های غیر مالی را دربر می‌گیرد.

۱.۲ - واژه «المَنِّ» از دیدگاه لغویون

لغت‌دانان کلمه «الْمَنِّ» را چنین معنا کرده‌اند که کاری که برای دیگری انجام داده‌ای، آن‌را بشماری و گوشزدش کنی؛ مانند این‌که به او بگویی من آن‌ را به تو داده‌ام، من آن‌کار را برای تو انجام داده‌ام و... .

این منت گذاردن در واقع نتیجه عُجب انسان است و باید در عجب و خودبینی ریشه‌یابی گردد.

۱.۳ - واژه «الأَذی» از دیدگاه لغویون

اهل لغت هم‌چنین کلمه «الْأَذی» را نیز به هر نوع ضرری که به جسم و یا روح باشد، معنا کرده‌اند.

و مراد از «اذیت» هر امری است که باعث آزار شخص باشد و سبب ناراحتی او گردد؛ مثل این‌که کمکی را که به شخص کرده‌ای، به دیگران بگویی، با خشونت و درشتی با او برخورد کنی، برای پرداخت بدهی، مهلت کمی به طرف مقابل بدهی و... .

۱.۴ - مراد از لا تُبْطِلُوا

حال به نکات موجود در این قسمت از آیه می‌پردازیم.

از تعبیر «لا تُبْطِلُوا» به دست می‌آید که ثواب صدقه با منت گذاشتن و اذیت کردن از بین می‌رود.
[۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۲، ص ۶۵۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۹] کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق، مصحح، حسینی امینی، محسن، ج ۱، ص ۳۰۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.


۱.۵ - طرح یک پرسش

اما این سؤال در این‌جا پیش می‌آید که با این عمل آیا انسان مرتکب گناهی نیز شده است و یا تنها اجر عمل خود را از بین برده است؟

۱.۵.۱ - روایتی از پیامبر

در این راستا پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در روایتی به بطلان عمل اشاره می‌فرمایند: «کسی که برای مؤمنی کار نیکی انجام دهد، ‌سپس او را اذیت کند یا بر او منت بگذارد، خداوند، عمل او را باطل می‌کند».

۱.۵.۲ - روایتی دیگر

در روایتی دیگر، آن‌ را از گناهان بزرگ به شمار می‌آورند که به‌طور طبیعی مجازات اخروی را نیز به دنبال خواهد داشت: «سه گروه هستند که خداوند در آخرت بر آنها نگاه نمی‌کند: افرادی که عاق والدین شده باشند،‌ افراد دائم‌الخمر و آن‌که بر اعطای خود، منت بسیار می‌گذارد».

۱.۶ - شرط صحت صدقه

بنابراین آیه، شرط صحت صدقه و ترتب اجر و ثواب بر آن، نبودن منت و آزار بعدی است و همان‌گونه که گفته شد، در فرض منت و اذیت، عمل حرامی نیز صورت گرفته است؛ اما نکته در این‌جاست که صدقه ندادن با روی خوش،‌ بهتر و برتر از این می‌باشد که صدقه‌ای داده شود، ولی منت و اذیت را به دنبال داشته باشد.
[۱۳] مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ۱، ص ۴۱۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.


۱.۷ - دیدگاه برخی مفسران

برخی مفسران، منت‌ گذاردن را در این آیه، مختص به کمک‌شونده ندانسته‌ و معتقدند با منت‌ گذاشتن بر خدا نیز این آیه صادق خواهد بود.

۱.۸ - دیدگاه علامه مجلسی

علامه مجلسی در تقریری زیبا ذیل آیه می‌گوید: با گفتن صِرف، منت‌ گذاردن و اذیت‌ کردن،‌ صدق نمی‌کند؛ بلکه آن گفتنی، منت خواهد بود که از روی عُجب و خودبزرگ‌بینی بوده و پروردگار را در این عمل و لطف، ‌سهیم نداند.
[۱۵] مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج ۱۰، ص ۲۲۰، تهران، ‌دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.


بر این اساس اگر در بازگویی این کمک به طرف مقابل، نشانی از تکبر و عجب نباشد، بلکه به‌عنوان نمونه، برای ابراز مهربانی و نیز آمادگی برای کمک مجدد باشد، این بازگویی را نمی‌توان مصداقی از این آیه دانست.



«کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ، وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ»؛ همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می‌کند و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمی‌آورد».

۲.۱ - معنای واژه «رِئاءَ»

کلمه «رِئاءَ» به معنای نهایت دیدن توسط دیگران است.

۲.۲ - توضیح

مصداق این قسمت از آیه منافقان می‌باشند که به خداوند و روز قیامت اعتقادی نداشته و انفاق خود را تنها برای جلب توجه دیگران انجام می‌دهند.

نکته جالب در این‌جا این است، خطاب اول آیه فقط شامل مؤمنان بود. درعین‌حال چنین رفتاری، به رفتار منافقان تشبیه شده است.

خداوند مؤمنان را صریحاً از ریا نهی نکرد، و نفرمود: «ای مؤمنین ریاکار نباشید»؛ بلکه افرادی را که صدقه می‌دهند و به دنبالش منت و اذیت می‌رسانند، تشبیه به افراد ریاکار و بی‌ایمان کرد، که صدقاتشان باطل و بی‌اجر است، و فرمود عمل چنین مؤمنی شبیه به عمل آن منافق است.



«فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدا»؛ پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آن‌گاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن‌ را هم‌چنان سنگ سختی درخشان (و بی‌رویش گیاهی بر آن) وانهد (اینان نیز) از آن‌چه انجام می‌دهند، هیچ (بهره) نمی‌توانند گرفت و خداوند گروه کافران را راه‌نمایی نمی‌کند».

۳.۱ - دیدگاه مفسران



۳.۱.۱ - دسته اول

برخی مفسران این قسمت را مثال برای صدقه با منت و اذیت دانسته‌اند. که در این صورت مثال دوم برای اصل بحث می‌باشد و معنا همان‌گونه که امام صادق علیه‌السلام ذیل روایتی فرموده‌اند، چنین می‌شود: «کسی صدقه دهد و سپس منت گذاشته و یا اذیت کند، صدقه خود را باطل کرده است؛ همان‌گونه که خاکی که بر روی سنگ است، در اثر باران از بین می‌رود».

۳.۱.۲ - دسته دوم

البته برخی دیگر از مفسران معتقدند؛ ضمیر در کلمه «فَمَثَلُهُ» به کلمه «الذی» در جمله «الذی یُنْفِقُ مالَهُ» برمی‌گردد؛ پس مثالی که در آیه زده شده، برای کسی است که مال خود را به منظور خودنمایی انفاق می‌کند.



۱. بقره (۲)، آیه ۲۶۴.    
۲. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، حسینی ارموی محدث، جلال‌الدین، ج ۳، ص ۱۰۰، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۶ش.
۳. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ‌۲، ص ۵۸۱، قم، منشورات دار الرضی، چاپ اول، بی‌تا.    
۴. طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۵۳۷، نجف اشرف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۱۵، دمشق، بیروت، دارالقلم‌، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۶. ابن عجیبه، احمد بن محمد، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، تحقیق، قرشی رسلان، احمد عبدالله، حسن عباس زکی، ج ۱، ص ۲۹۸، قاهره، ۱۴۱۹ق.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۲، ص ۱۸۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۲، ص ۶۵۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۹. کبیر مدنی، سید علیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سید الساجدین، محقق، مصحح، حسینی امینی، محسن، ج ۱، ص ۳۰۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
۱۰. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۱، ص ۴۲۲، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.    
۱۱. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج ۱، ص ۹۱، دار الکتاب، قم، ۱۴۰۴ ق.    
۱۲. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ۱، ص ۵۳۳، بیروت، دارالکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.    
۱۳. مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، ج ۱، ص ۴۱۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۲، ص ۱۸۴.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج ۱۰، ص ۲۲۰، تهران، ‌دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
۱۶. بقره (۲)، آیه ۲۶۴.    
۱۷. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین،‌ ج ۱۴، ص ۲۹۹، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.    
۱۸. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، المرعشلی‌، محمد عبد الرحمن، ج ۱، ص ۱۵۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۳۸۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۲۰. بقره (۲)، آیه ۲۶۴.    
۲۱. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۷، ص ۴۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۲۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج ۱، ص ۹۱، دار الکتاب، قم، ۱۴۰۴ ق.    
۲۳. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق، اعلمی، حسین، ج ۱، ص ۲۹۶، تهران، الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۳۸۹، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار