ظاهر آیات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ظاهر آیات، ظاهر قرآن،
حجیت قرآن،
متشابه و محکم، تفحص، منابع تاریخی،
قرآن مجید، روایات.
پرسش: چرا برخی مفسران ظاهر آیات را رد میکنند؟ بهعنوان مثال نام پدر حضرت ابراهیم، که در آیه ذکر شده، درحالیکه میگویند این نام عموی ایشان است؟
پاسخ:
بر اثر تبانی، عقلا در گفتار و ارتباط روزمره به ظواهر سخنان هر یک
اعتماد میکنند، منتهی شرط آن این است که قرینه برخلاف ظاهر نباشد.
قرآن هم مثل دیگر محاورات ظاهرش حجیت و اعتبار دارد، منتها نه بهصورت مطلق؛ بلکه دارای قید و شرایطی است:
ظواهر آیات
متشابه درصورتیکه در کنار آیات
محکم و در دامن آن پرورش یافته باشد
حجت است، نه بهصورت مطلق.
انسان بدون فحص کامل از وجود قرینه و آنچه که مانع ظهور میشود، در خود قرآن یا
سنت (مانند مخصص، مقید، و قرینه بر مجاز بودن و ... و همچنین قرائن عقلی) نمیتواند ابتداءً ظاهر قرآن را اخذ نماید و بدان
عمل، و یا طبق آن حکم صادر نماید.
اخذ به ظواهر قرآن، کار هرکس نیست؛ بلکه کسی
حق دارد بدان تمسک کند که نسبت به مضمون آیات مربوطه
علم و آگاهی کاملی داشته باشد.
پس از وجود شرایط فوقالذکر، میتواند به قرآن و ظاهر آن اخذ و استناد نماید.
کلمه «اب» در آیه ذیل «
اذ قال ابراهیم لابیه...؛ به خاطر بیاورید، هنگامی که
ابراهیم به مربیش (عمویش) آزر گفت: آیا بتها را خدایان خود انتخاب میکنند»؟
نمیتوان گفت ظهور حتمی در معنای «پدر» دارد، به دو جهت:
«اب» هرچند در لغت
عرب غالباً بر پدر اطلاق میشود، ولی بر جد مادری، و عمو، و همچنین
مربی، معلم و کسانی (چون
پیامبران و علما) که برای
تربیت انسان به نوعی زحمت کشیدهاند نیز گفته شده است؛ لذا به پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و علما پدران امت گفته شده است: «ابوا هذه الامة».
در
آیات قرآن هم کلمه «اب» در غیر پدر یعنی عمو به کار رفته است؛ مانند:
آیه «
قالوا نعبد الهک و اله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحاق الهاً واحداً؛ فرزندان یعقوب به او گفتند، خداوند تو و
خداوند پدران تو ابراهیم و
اسماعیل و اسحاق، خداوند یگانه را میپرستیم»؛
و این را میدانیم که اسماعیل عموی یعقوب بود نه پدر او درعینحال لفظ آباء (جمع اب) در آن به کار رفته است.
بر فرض که کلمه «ابیه» ظهور در پدر داشته باشد، همانطوری که گفته شد، هر ظهوری خصوصاً ظهور قرآن آنگاه حجیت دارد، و میشود بدان اخذ کرد که قرائن نقلیه و عقلی برخلاف آن وجود نداشته باشند، راجع به آیه فوق و کلمه «اب» قرائن متعددی از آیات و
روایات و... داریم که ثابت میکند مراد پدر نیست؛ بلکه مراد «عمو» و یا «مربی» میشود، که به بعضی از آنها اشاره میشود:
در هیچیک از منابع تاریخی اسلام
پدر ابراهیم، «آزر» شمرده نشده است؛ بلکه هم «تارخ» یا «تارح» (بدون نقطه) نوشتهاند. در کتب عهدین (تورات و انجیل) نیز همین نام آمده است.
از خود قرآن استفاده میشود که «آزر» پدر
حضرت ابراهیم نبوده؛ زیرا قرآن میفرماید: «مسلمانان حق ندارند برای
مشرکان استغفار کنند، اگرچه بستگان و نزدیکان آنها بوده باشد»؛ سپس برای اینکه کسی استغفار ابراهیم را درباره «آزر» دستآویز قرار ندهد، چنین میگوید: «
و ما کان استغفار ابراهیم لابیه...؛ استغفار ابراهیم برای پدر «آزر» فقط به خاطر وعدهای بود که به او داده بود».
رستی مصمم و لجوج دید، دست از استفغار درباره او برداشت.
آیه فوق نشان میدهد که
ابراهیم (در دوران جوانی در شهر بابل) پس از مأیوس شدن از آزر، دیگر هیچگاه برای او طلب آمرزش نکرد؛ ولی آیات دیگر قرآن نشان میدهد، که ابراهیم در اواخر عمر خود برای پدرش از خداوند طلب آمرزش کرد: «
... ربنا اغفرلی ولوالدی و للمؤمنین...؛
حمد و سپاس برای خدایی است که در پیری به من اسماعیل و
اسحاق را بخشید. پروردگار من
دعا اجابت میکند. پروردگارا! من و
پدر و مادر و
مؤمنین را در روز رستاخیز بیامرز».
جالب این است که در آیه فوق کلمه «اب» نیامده؛ بلکه به «والد» که صراحت در معنای پدر دارد، تعبیر شده است.
از انضمام آیه فوق به آیه
سوره توبه که مسلمانان را از استغفار برای مشرکان برحذر میدارد و ابراهیم را از انجام چنین کاری جز برای یک مدت محدود آن هم برای یک هدف
مقدس برکنار میشمارد، بهخوبی استفاده میشود که منظور از «اب» در آیه مورد سؤال پدر نیست؛ بلکه عمو یا پدر مادر، و یا مانند آن است.
از خود روایات مختلف اسلامی نیز میتوان این موضوع را استفاده کرد که «آزر» پدر ابراهیم نبوده؛ زیرا در
حدیث معروفی از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود: «همواره خداوند را از صلب پدران پاک به رحم مادران پاک منتقل میساخت و هرگز مرا به آلودگیهای دوران جاهلیت آلوده نساخت».
شک نیست که روشنترین آلودگی دوران جاهلیت
شرک و
بتپرستی است و کسانی که آن را منحصر به آلودگی
زنا دانستهاند، هیچ دلیلی برگفته خود ندارند، به خصوص اینکه قرآن میگوید: «
انما المشرکون نجس؛ مشرکان آلوده و ناپاکند».
سیوطی خلاصه روایات
اهل سنت را در این زمینه چنین بیان داشته است: «از دو دسته روایات میتوان استفاده کرد که پدر و مادر و اجداد پیامبر
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از جمله پدر ابراهیم حتماً موحد بودهاند:
أ. روایاتی که میگویند: پدران و اجداد پیامبر تا
آدم هرکدام بهترین فرد زمان خود بودهاند؛
ب. روایاتی که که دلالت دارند: در هر عصر و زمانی افراد موحود و خداپرست وجود داشته است».
آنچه بهعنوان نتیجه قابل بیان است، اینکه بر فرض، ظهور آیه تمام باشد با قرائن تاریخی و روایی و از آن دست برمیداریم.
۱. تفسیر
نمونه، آیت الله مکا رم شیرازی و همکاران، ج ۵، ص ۳۰۲ ـ ۳۰۶.
۲.
ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج ۷، ذیل آیه ۷۴ انعام.
سایت اندیشه قم.