رجعت از دیدگاه عقل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رجعت، عقل،
حکمت رجعت.
پرسش: اگر ما رجعت را از نظر نقلی بپذیریم، آیا از نظر عقلی نیز قابل پذیرش است یا نه؟ ضمناً فلسفه و حکمت رجعت چیست؟
پاسخ: رجعت از دیدگاه
عقل نیز ممکن و قابل پذیرش است؛ زیرا
قدرت بینهایت خداوند ایجاب میکند که همانگونه که توانسته است انسان را از
نطفه به وجود آورده، پس از مردن نیز میتواند او را دوباره به
دنیا بازگرداند؛ زیرا قدرت خدای متعال بر همه ممکنات احاطه دارد و احدی از پیروان ادیان آسمانی در این امر تردید نداشته است.
با توجه به اینکه هیچ دلیل متقنی بر غیر ممکن بودن رجعت وجود ندارد، انکار آن بدون دلیل، سفسطه و برخلاف اصول مسلم فلسفه است.
در حقیقت بحث از رجعت از نوع بحث از
قیامت است و به همان دلایلی که
روز رستاخیز ثابت میشود، امکان رجعت نیز قابل اثبات است و علاوه بر آن ادله جداگانهای هم دارد؛ بنابراین هر گونه تردید در مورد امکان رجعت به
تردید نسبت به قیامت میانجامد.
گذشته از اینها بهترین دلیل بر امکان یک چیز، وقوع آن چیز است. همچنان که
قرآن کریم بازگشت گروهی از مردگان امتهای گذشته را با صراحت بیان فرموده است و تمام مفسرین
شیعه و سنی در کتابهای تفسیریشان ذکر کردهاند. با وجود این حقیقت مسلم، دیگر جای تردیدی نسبت به رجعت باقی نمیماند.
فلسفه رجعت و بازگشت به دنیا، عبارتاند از: ۱. بروز اثر تکلمیلی و تعلیمی معصومان؛ ۲. تداوم راه مصلحان؛ ۳. یاری دین و شرکت در تشکیل حکومت عدل جهانی؛ ۴. کیفر دنیوی؛ ۵. انتقام و قصاص مستقیم.
در آغاز لازم است تعریفی روشن از «رجعت» آورده، بعد جایگاه اعتقادی آن را از منظر عقل تحلیل و در پایان، فلسفه و حکمت رجعت بیان خواهد شد.
رجعت در لغت به معنای یک بار بازگشتن است.
رجعت در اصطلاح
علم کلام در عقیده
شیعیان، عبارت است از اینکه: خداوند گروهی از
اموات را هنگام ظهور حضرت مهدی
آلمحمد(عجّلاللهفرجهالشریف) به همان صورتی که در عالم ماده داشتند، به دنیا برمیگرداند، گروهی را عزیز و گروهی را ذلیل میکند و
اهل حق را بر
اهل باطل غلبه داده، داد مظلومان را از ستمگران میگیرد.
رجعت با اندک فاصلهای بعد از
ظهور ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) و پیش از شهادت حضرت و برپاشدن قیامت واقع خواهد شد.
بازگشت به دنیا طبق روایات اختصاص به مؤمن خالص و کافر خالص دارد. کما اینکه
امام صادق (علیهالسلام) در این باره فرموده: بازگشت به دنیا عمومی نیست؛ بلکه اختصاص دارد به کسانی که به مرتبه
ایمان کامل و یا
شرک محض رسیدهاند.
ولی بازگشت گروه
مؤمنان اختیاری است؛ چنانچه امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: هنگام ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) (
فرشتگان الهی) بر قبر اهل ایمان وارد میشوند و به او میگویند: ای اهل ایمان! همانا صاحب و مولایت ظهور کرده است، اگر خواستی با
اختیار و
اراده خود به او میپیوندی و یا در جوار
کرامت و
رحمت پروردگارت باقی بمانی.
بعد از ذکر مقدمه فوق اذعان میداریم که آری رجعت از دیدگاه
عقل نیز ممکن و قابل پذیرش است؛ زیرا قدرت بینهایت خداوند ایجاب میکند که همانگونه که توانسته است انسان را از نطفه به وجود آورده، پس از مردن نیز میتواند او را دوباره به دنیا بازگرداند؛ زیرا قدرت
خدای متعال بر همه ممکنات احاطه دارد و احدی از پیروان
ادیان آسمانی در این امر تردید نداشته است.
بنابراین اگر کسی بخواهد امکان رجعت را انکار کند، باید به یکی از دو امر گردن نهد:
یا قبول کند که زنده شدن
مردگان حتی در روز رستاخیز به طور کلی محال است؛ یعنی مرده قابلیت زنده شدن را ندارد که التزام به این امر مخالف اصل پذیرفته شده عقلی و دینی ـ
معاد ـ است.
و یا اینکه قدرت خداوند را نسبت به زنده کردن مردگان نفی کند؛ درحالیکه هیچ شکی در
قدرت خداوند وجود ندارد؛ بلکه این مطلب نسبت به امتهای گذشته بارها تحقق یافته است و با توجه به اینکه دو فرض فوق، هر دو
باطل هستند، میتوان گفت هم قابلیت قابل یعنی زنده شدن و بازگشت به
دنیا و هم فاعلیت فاعل، یعنی قدرت خداوند محرز و غیر قابل انکار است.
با توجه به اینکه هیچ دلیل متقنی بر غیر ممکن بودن رجعت وجود ندارد، انکار آن بدون دلیل، سفسطه و برخلاف اصول مسلم
فلسفه است.
شیخ الرئیس
ابوعلی سینا کلام معروفی دارد، میفرماید: هر مطلبی که به گوش شما میرسد تا مادامی که برهان قطعی بر بطلان آن اقامه نشده، آن را در ظرف امکان قرار بدهید.
در حقیقت بحث از رجعت از نوع بحث از قیامت است و به همان دلایلی که
روز رستاخیز ثابت میشود، امکان رجعت نیز قابل اثبات است و علاوه بر آن ادله جداگانهای هم دارد؛ بنابراین هر گونه
تردید در مورد امکان رجعت به تردید نسبت به قیامت میانجامد.
حضرت
آیتالله مکارم شیرازی (دام عزه) فرمودند: بدون تردید احیای گروهی از مردگان در این
دنیا از محالات نیست؛ همانطوری که احیای جمیع انسانها در قیامت کاملاً ممکن است و
تعجب از چنین امری همچون تعجب گروهی از
مشرکان جاهلیت از مسئله
معاد است و سخریه در برابر آن همانند سخریه آنها در مورد معاد میباشد؛ چراکه
عقل چنین چیزی را محال نمیبیند و قدرت خدا آنچنان وسیع و گسترده است که همه این امور در برابر آن سهل و آسان است.
گذشته از اینها بهترین دلیل بر امکان یک چیز وقوع آن چیز است. همچنان که
قرآن کریم بازگشت گروهی از
مردگان امتهای گذشته را با صراحت بیان فرموده است و تمام
مفسرین شیعه و
سنی در کتابهای تفسیریشان ذکر کردهاند. با وجود این حقیقت مسلم، دیگر جای تردیدی نسبت به رجعت باقی نمیماند.
با استفاده از
آیات و
روایات که در باب رجعت وارد شده است، به چند
حکمت اشاره میکنیم:
فلسفه رجعت
معصومان این است که اثر آن بزرگواران که به واسطه وجود موانع در زمان خودشان ممکن نشد، با رجوع
ارواح و نفوس ناطقه
مقدس ایشان به بدنهای عنصریشان ظهور و بروز پیدا کند و به
کمال انسان بپردازند و با توجه نفوس کلیه آن معلمان الهی به بدنهای خود در مقام تعلیم ارواح مردم بر آیند.
بعد از
امام زمان افراد معصوم باید رجعت کنند تا ادامهدهنده راه و مرام حضرت و تطبیقدهنده و تبیینکننده آن باشند، خصوصاً با در نظر گرفتن این نکته که با ظهور آن حضرت عصر جدیدی آغاز خواهد شد.
از آیات و روایات متعدد استفاده میشود که
دین اسلام بر همه
ادیان و مکاتب موجود بشری غالب شده،
حکومت عدل الهی به دست توانمند و با کفایت قائم
آلمحمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جهانگیر میشود، خداوند میفرماید: همانا ما فرستادگان خویش و
مؤمنان را در دنیا و روزی که شاهدان برخیزند، یاری خواهیم کرد.
از ظاهر این آیه استفاده میشود که این نصرت دستهجمعی انجام میشود نه به صورت فردی؛ اما از اینکه چنین نصرتی تا هنوز تحقق پیدا نکرده است، قطعاً در آینده محقق خواهد شد؛ زیرا وعده الهی تخلفناپذیر است.
لذا
امام صادق (علیهالسلام) در
تفسیر همین
آیه میفرماید: به خدا سوگند این نصرت در رجعت است؛ چراکه بسیاری از
پیامبران و
ائمه (علیهمالسّلام) در دنیا کشته شدند و کسی آنها را یاری نکردند؟ و این مطلب در رجعت تحقق خواهد یافت.
به علاوه
مؤمنین خالص برمیگردند تا وعده الهی درباره غلبه
حق بر
باطل را به چشمشان مشاهده کنند و حظّ و بهره روحی برده و شادمان باشند به راهی که انتخاب نمودهاند.
گروهی از
منافقان و
جباران سرسخت علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز باید مجازاتهایی در این
جهان، نظیر آنچه بعضی از
اقوام سرکش دیدند، ببینند و ... و ممکن است آیه شریفه: «
وَحَرَامٌ عَلَی قَرْیَةٍ اَهْلَکْنَاهَا اَنَّهُمْ لَا یَرْجِعُونَ یعنی
حرام است بر اهل شهرهایی که بر اثر
گناه نابودشان کردیم که بازگردند، آنها هرگز باز نمیگردند».
نیز اشاره به همین معنا باشد؛ چراکه عدم بازگشت را در مورد کسانی میگوید که در این جهان به کیفر شدید خود رسیدند و از آن روشن میشود گروهی که چنین کیفرهایی را ندیدند، باید بازگردند و
مجازات شوند.
بنابراین
هدف از بازگشت مجدد این گروه، تنزل به پستترین درجه ذلت است و نیز
دشمنان بی رحم ائمه معصومین به دنیا بر میگردند تا
عزت و عظمت دولت آنان را مشاهده کنند و بدین صورت عذاب روحی آنان کامل گردد و بیشتر حسرت بخورند که چرا در مقابل آن سفیران خیر و سعادت بشر ایستادند
چه بسا افرادی در این دنیا بودند که از تمام حقوقشان به عنوانهای مختلفی محروم گشته و مظلومانه به
قتل رسیدهاند، بدون اینکه حق او گرفته شده باشد، از حکمتهای رجعت این است که
خداوند، هر دو طرف را به دنیا بر میگرداند تا شخص
مظلوم به دست خود داد خود را از
ظالم بگیرد.
از
امام کاظم (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: مردمی که مردهاند به دنیا بازگشت خواهند کرد تا
انتقام خود را بگیرند، به هر کس آزاری رسیده، به مثل آن
قصاص میکند و هر کس خشمی دیده، بمانند آن انتقام میگیرد و هر کس کشته شده، قاتل را به دست خود به تقاص خون خود میکشد و برای این منظور دشمنان آنان نیز به دنیا برمیگردند تا آنها خون ریختهشده خود را تلافی کنند و بعد از کشتن آنها سی ماه زنده میمانند؛ سپس همگی در یک
شب میمیرند؛ درحالیکه انتقام خون خود را گرفته و دلهایشان
شفا یافته است، دشمنان آنها به سختترین
عذاب دوزخ مبتلا میشوند.
۱. شیعه و رجعت، آیتالله محمدرضا طبسی، نجفی، ترجمه آیتالله سیدمحمد میرشاه ولد، دارالنشر الاسلامی، ۱۳۷۶ش، کل کتاب.
۲. رجعت، محمدرضا ضمیری، نشر موعود، تهران، چ۲، ۱۳۸۰ش.
۳. شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، علیاصغر رضوانی، نشر مشعر، چ۱، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۵۶-۲۷۱.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رجعت از دیدگاه عقل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۸/۱۷.