حکمت رجعت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رجعت، حکمت، عدل
پرسش: حکمت
رجعت چیست؟
حکمتهای رجعت را نباید بهعنوان دلیل عقلی قطعی در نظر گرفت؛ بلکه هر یک از آنها در جهت معقول سازی و قابل فهم کردن مسئله بهکار میآید. فایده این حکمتها، آن است که ذهن انسان را برای فهم و پذیرش موضوع، آماده میکنند و مانع انکار بیجا و جاهلانه میشوند. برای رجعت، چند حکمت متصوّر است:
ساختار این جهان، بر اساس
عدل است. (
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «بالعدل قامت السماوات و الارض؛ آسمانها و زمین بر پایه عدل برپا شدهاند»،
پس این انتظار به جاست که روزی در همین زندگی
دنیا، ظالمانی که خون مستضعفان را در شیشه کردهاند، به سزای اعمال خود برسند. البتّه مجازات اصلی، در
آخرت خواهد بود؛ زیرا دنیا ظرفیت کافی برای مجازات مجرمان را ندارد (زیرا مثلاً کسی که هزاران بیگناه را کشته، تنها یک بار کشته میشود.) امّا بر اساس قاعده عقلانی «ما لا یدرک کلّه، لا یترک کلّه؛ آنچه نمیتوان به همه اش رسید، همهاش رها نمیشود»، خوب است که در اینجا هم به سزای اعمالشان برسند و بخشی از مجازات خود را دریابند. بنابراین، جا دارد که به هنگام برپایی دولت عدل مهدوی (علیهالسلام)، بهترینها و بدترینها باز گردند تا خوبان از بدان، انتقام کشند و در اقامه عدالت، مشارکت کنند و سینههایشان را از داغ
ظلم، شفا دهند (این موضوع در احادیث متعدّدی بیان شده است، از جمله در حدیثی از
امام رضا (علیهالسّلام) که فرمود: «وَ تَوَدُّ النَّاسُ لَو کَانُوا اَحیَاءً وَ یَشفِی اللَّهُ صُدُورَ قَومٍ مُؤمِنِینَ؛ دوست داشتند که شاید در آن وقت زنده میبودند، فرا میرسد، و خداوند، سینههای مردم با ایمان را شفا میدهد».)
و عزّت یابند و ایّام دولت حق را ببینند و از آن بهرهمند گردند.
فایده دیگر اعتقاد به رجعت، ایجاد امید و حرکت در جمع مؤمنان برای آمادهسازی خود است. اگر مؤمنان خالص، امکان درک زمان دولت موعود حق را پیدا کنند، همین، مردمان را تشویق میکند که خود را مصداق چنان مؤمنانی بگردانند. همچنین امیدشان افزوده میگردد و میدانند زحماتی که میکشند، در دنیا نیز ثمر خواهد داد.
اولیای خدا و پیامبرانی که در زندگی خود، توفیق کامل یاری و نصرت حق را نیافتند و مردم، آنها را تنها گذاشتند و نتوانستند ظرفیتهای وجودی خود را آنچنان که میتوانستند، متحقّق کنند، اینک این امکان را مییابند که به آن ظرفیتها تحقّق بخشند و به کمال لایق خویش دست یابند. از این رهگذر، مردم جهان نیز بهرهمند میشوند. مؤمنان طراز اوّل نیز چنین حکمی دارند. آنان که ظرفیتهای بیشتری برای عمل در راه حق داشتهاند، امّا به دلیل عمل سران
کفر و
نفاق، از راه باز ماندهاند، جا دارد که دوباره به زندگی باز گردند تا ضمن نصرت دولت حق، خود به مراتبی برتر در
سیر الی اللَّه دست یابند.
میتوان حدس زد که این فرصت، ویژه کسانی است که همّت و اندیشه برتری داشته و بیش از آنچه برایشان میسّر شده، دراندیشه گذراندهاند و نیّت آن را داشتهاند که در راه حق، اعمال بزرگتری انجام دهند؛ امّا کسانی که تغییر شرایط و ادامه حیاتشان، تغییری در عملکرد آنها ایجاد نمیکرد، و به آنچه برایشان میسّر شد، بسنده میکردند، ضرورتی برای رجعت آنها وجود ندارد. این گروه، همان مردم متوسّطاند.
به بیان دیگر، مقتضای
عدل الهی، آن است که فرصت عمل برای همه فراهم آید و در
قیامت، کسی نتواند بگوید: اگر شرایط و فرصت دیگری میداشتم، میتوانستم بیشتر در راه خدا مجاهده کنم. بر این اساس، متوسّطان از مردم، اعم از
مؤمن و
کافر، به آنچه رخ داده، اکتفا میکنند. دو گروه نخبه باقی میماند: گروه کافران که از همه ظرفیت خود، بهره گرفته و هر چه توانستهاند، کردهاند. آنان دستشان باز بوده و اگر بیشتر عمر میکردند، به همان طریق قبلی ادامه میدادند؛ و گروه مؤمنان طراز بالا، که دستشان برای بسیاری از کارها بسته بوده و نتوانستهاند تمام ظرفیت خود را تحقّق بخشند و تنها در دولت عدل
آخر الزمان است که فرصت چنان اعمالی را پیدا میکنند. حکمت بالغه پروردگار، اقتضا میکند که چنان فرصتی را برای این مردمان نیک سیرت فراهم آورد. (این موضوع با مسئله تفاوت میزان ثواب در دولت عدل مهدوی و در حال غیبت، متفاوت است. در مسئله ثواب گفته میشود: کسانی که در زمان غیبت با همه سختی آن دوران، اهل عمل نیک هستند، نسبت به کسانی که در دوران ظهور، همان اعمال را انجام میدهند، ثواب بیشتری به دست میآورند؛ زیرا بالاترین اعمال، سختترین آنهاست پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «افضَلُ الاعمالِ اَضَرُّها ای اَشَقُّها»
و نیز: «اَفضَلُ الاَعمالِ اَحمَزُها»
امّا در موضوع رجعت، بحث بر سر ثواب نیست؛ بلکه بحث در باره این است که مؤمنان خالص، امکان به فعلیت رساندن بسیاری از قابلیتهای خود را که در دوران غیبت نیافتهاند، در این فرصت داشته باشند.)
حدیثنت، برگرفته از مقاله «حکمت رجعت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۱۸.