خودنمایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خودنمایی، ریا، دورویی.
پرسش: برای اینکه بتوانیم از ریا و دورویی و خودنمایی دور شویم، چه کاری انجام دهیم؟
پاسخ:
شناخت انگیزههای خودنمایی میتواند کمک بسیار خوبی برای درمان آن باشد. نخست با این انگیزهها آشنا میشویم و بعد متناسب با هر کدام، راهحلی بیان میداریم. البته پیش از هر چیز لازم است بدانیم که خودنمایی میتواند در لباس
علم، مهمانداری،
ورزش و
عبادت و ... ظاهر شود.
خودنمایی به سبب برخی عوامل در
انسان ظهور پیدا میکند:
میل به خودنمایی، خواستاری جلب توجه کردن، دوستداری سرشناس شدن و مقبولیت اجتماعی از نیازهای عاطفی و روانی افراد به شمار میرود؛ اما در جوان این میل زندهتر و فعالتر است.
ما باید مراقب باشیم که این میل را به مسائل عبادی و
بندگی سرایت ندهیم؛ اما در بقیه کارها تا حدی این میل پذیرفته شده است و حتی باعث
رشد میگردد؛ مثلاً اشکالی ندارد که فرد با کار هنری یا درخشیدن در یک کار این میل را ارضا کند؛ البته این کار باید به گونه انجام شود که باعث خودخواهی و غرور نشود.
ضعفها و زبونیها، کمبودها و نارساییها، ناداریها و ناتوانیها و بالاخره کاستیها و عقبماندگیها در زندگی عموم افراد مسائلی هستند که آنان را به احساس کمتری و کوچکی و حقارت وا میدارد.
بعضی افراد برای جبران این کمبودها دست به «اعمال جبرانی» میزنند تا اعلام کنند که من چیزی کم ندارم و ...؛ اما اغلب مشکلاتی به بار میآورد. فردی که از درون احساس پوچی میکند به هر ترفندی چنگ میزند تا از آن نجات یابد؛ اما همه بیفایدهاند. او بیشتر تلاش میکند به دیگران بنمایاند که چیزی کم ندارد (آدلر میگوید: «خودنمایی واکنش است در برابر احساس حقارت واقعی یا خیالی»)
و این خودنمایی و تظاهر را در لباس، گفتار و نوع کلمات، شیوههای رفتاری حتی در
عبادات نشان میدهد.
از منظر روانشناسی عقده حقارت از وجود نقص در بدن، محرومیت روحی و مادی، رفتار خشن اطرافیان، لغزشهای اخلاقی و تداعی و تجدید خاطر آنها و وجود یک خاطره تلخ و حادثه غمبار رخ میدهد؛ البته همیشه
عقده حقارت به شکل خودنمایی و تظاهر خود را نشان نمیدهد؛ گاهی باعث
گوشهنشینی، خودخوری و سرانجام
افسردگی میگردد.
در درمان باید به این نکته توجه داشت که:
۱.
احساس حقارت زنگ خطر و موهبتی است که انسان را میتواند آگاه کند تا او با اراده خود دنبال حل مشکل برآید.
۲. عقده حقارت وقتی است که انسان نخست احساس حقارت میکند و اگر در پی درمان برنیاید، در نتیجه آن را قبول میکند و برای خود بازگو میکند.
در واقع، احساس حقارت نتیجه آن، ادراک حقارت و ثمره ادراک حقارت، ایجاد عقده حقارت در انسان است.
دکتر ب رامینس میگوید: «هنگامی که به حقارت و عدم کفایت خود معتقد شدیم، خود را زندانی کردهایم».
در اینجا درباره بهترین راه درمان خودنمایی چند مورد را بیان میکنیم:
انسان لازم است از خود و استعدادهایش ارزیابی بالایی کند.
سرمایه و تواناییهای ما محدود نیست اگر نقصی در جسم و روحمان داریم، سعی کنیم استعدادهای بالقوه مثبتمان را
بسیج کنیم و به خود حرکت دهیم. موفقیتهای
جانبازان،
معلولین و ... سرمشق ماست.
گاهی
فراموشی گذشته،
نعمت است؛ این امر باعث
آرامش خاطر انسان میشود. گاهی لازم است انسان با مشکلات کنار بیاید، گذشته تلخ خود را فراموش کند و واقع بین باشد تا درمان شود.
جایگزین کردن افکار مثبت در ذهن، تلقین مثبت، استفاده از کلمات با بار هیجانی مثبت (عدم همنشینی با افراد منفیباف) از راههای مؤثر درمان خودکمبینی است.
تلاش و کار، بهترین درمان است.
کار، جسم را ورزیده و
روح را بانشاط میکند. امروزه کاردرمانی یکی از درمانهای موفق در افسردگی،
اضطراب، حقارت و ... به شمار میرود.
ویژگی اصلی این اختلال، رفتار توجهطلبانه و هیجانپذیری «مفرط و فراگیر» است؛ این الگو در اوایل بزرگسالی و در زمینههای گوناگون ظاهر میشود؛ از جمله اختلالهای دیگری که جنبه تظاهر دارد، اختلال
شخصیت خودشیفته و اختلال ساختگی (تمارض) است.
این بیماریها با مراجعه به مشاورههای روانشناسی و انجام تمرینهای خودیاریای که مشاور به انسان میدهد قابل درمان است این قسم (اختلالات شخصیت نمایشی، خودشیفته و ساختگی) از موارد قبلی بسیار وخیمتر است که روان درمانی و گاهی دارودرمانی میطلبد و
اراده فرد و کمک اطرافیان در حل این مشکل بسیار مهم است.
گاهی انسان برای کسب منفعت و دفع ضرر دیگران تظاهر و خودنمایی و
ریا میکند. در کارهای خیر لازم به ظاهرسازی دروغین نیست؛ اما برخی برای جلب منفعت و دفع خطر و ضرر از این ترفندها کمک میگیرند (یکی از راههایی که دشمن و
شیطان از آن برای فریب استفاده میکند، همین راه است).
طبق آنچه گفته شد باید گفت که ریا و تظاهر مذموم اغلب به علت احساس حقارت، عدم ارزشمندی و
عزت نفس،
غفلت از استعدادهای بالفعل و بالقوه، و فزونخواهی و
هوای نفس پدید میآید.
حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند:
«
نفاق المرء من ذل یجده فی نفسه دورویی و تظاهر فرد از احساس کوچکیای است که فرد در خود احساس میکند».
برخی راههای دیگر درمان، عبارتاند از:
توجه به جایگاه و مقام و منزلت خود، مثل
خلیفة الله بودن و مسجود ملائک شدن.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند ••• بنگر تا چه حد است مکان آدمیت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: «
الصلاة علی و علی اهل بیتی تذهب بالنفاق؛
صلوات بر من و اهل بیتم
نفاق را زائل میکند».
توجه به اینکه ریا لذت آنی و رضایت مخلوق را در پی دارد که هر دو گذراست؛ ولی
اخلاص، لذت عقلی و
رضایت خداوند و
کمال فرد را در پی دارد که جاوید و ماندگار است.
توجه به توبیخ
خداوند در
قیامت که به بندهاش میگوید: «
ثواب عملت را از آن کسی بخواه که برایش
عمل انجام دادی».
فرد
ریاکار چون تعارضی در درون (وجدان) و رفتار بیرونی دارد، اعمالش را به طور واضح (اغلب اوقات) ریاکارانه انجام میدهد. برای همین بیشتر مردم به او با دید منفی نگاه میکنند و او از محبوبیت دلخواهش برخوردار نمیشود.
صفات منفی ریشه در
خودخواهی دارند.
اگر با خود صفت (ریا) بهتنهایی مبارزه شود و حس خودخواهی باقی مانده باشد، باز هم صفت ریا از آن
رشد میکند (خودخواه نباشیم).
کوشش در تقویت فضایل و انجام
عبادات، چون هر قدر کفه فضایل سنگینتر شود، کفه رذایل سبکتر و بیوزنتر میشود (تقویت فضائل = تضعیف رذائل)
معاشرت با
مخلصین، باعث تقویت روحی انسان میشود و خود یک الگوی عملی زنده برای حرکت ماست.
دعا و
توسل به
اهل بیت (علیهمالسلام) جهت خلاصی از شرّ
شیطان و
هوای نفس و درخواست توفیق عمل خالصانه.
ازدیاد بینش و آگاهی درباره
هدف خلقت، حقیقت
عبودیت،
صفات خدا و ... .
خودتشویقی هنگام انجام عمل خالصانه و خودتنبیهی هنگام تظاهر به
انفاق کردن، کمک اضافی به
پدر و مادر در کارهای منزل.
تلقین درباره اینکه عمل ریاکارانه عمل پوچی است.
ذکر گفتن مدام (باعث
غفلتزدایی میگردد) صلوات،
لا اله الا الله و ... .
توجه به اینکه حقیقت ریا،
استهزا و
تمسخر خداست (ندیدن و لحاظ کردن خدایی که ناظر است).
۱. بازگشت از ریا به اخلاص، عباس خدایی، نشر جلی.
۲. دوچهرگان، محمد حسینی، بوستان کتاب.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خودنمایی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱/۰۱.