خلود کافران در جهنم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کافران، خلود در جهنم، رحمت خداوند، رحمت مطلق، رحمت خاص، ابنعربی.
پرسش: ابنعربی، خلود کفار در جهنم را قبول نداشته و با توجیهی عرفانی که رحمت خداوند کلیه موجودات را فرا گرفته این موضوع را توجیه کرده؛ درحالیکه این خلاف نص قرآن است.
پاسخ:
از جمله اعتراضاتی که بر
ابنعربی شده این است که وی همه گناهکاران ـ حتی
ملحدان و
کافران ـ را بالاخره ناجی و رستگار دانسته و به انقطاع عذاب به معنای درد و رنج ـ حتی از
کفار ـ قائل شده و گفته است که کفار هم اگرچه در آتش دوزخ مخلدند و هرگز از آن بیرون نمیآیند، ولی پس از مدتی آنان به
آتش جهنم عادت میکنند و در نتیجه دوران
عذاب پایان میپذیرد و زمان
نعمت و
سعادت فرا میرسد و عذاب گوارا میگردد و در این حالت عذاب را به واسطه عذوبت طعمش «عذاب» مینامند که عذاب در اصل از «عذب» به معنای شیرینی گرفته شده است و با استناد به آیه «
وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ»
رحمت من همه چیز را فرا گرفته است و فضل و
رحمت الهی شامل جمیع بندگانش میشود که او «رحمان الدنیا و الاخره» است.
نتیجه میگیرد که عذاب جاودانه نیست.
اما آنچه که پس از فحص و
استقرا در سیر تاریخی بحث برای شخص محقق حاصل میشود این است که اکثر عالمان اسلامی را در عداد طرفداران «خلود» مییابیم، به نوعی که هر یک از اندیشورانِ سه مکتب عمده اسلامی «
امامیه»،
معتزله و
اشاعره بر نظریه
خلود ادعای
اجماع کردهاند.
یکی از متقنترین ادله طرفداران خلود، وجود
آیات فراوان در
قرآن کریم است که نسبت به جاودان بودن کیفر کفار دلالت تام و صریح دارد و با تعابیر مختلفی این مدعا را اثبات میکند. نظیر تعابیر ذیل: «فالذین فیها»، «نخلّد فیه»، «
دَارُ الْخُلْدِ» ،«
عَذَابَ الْخُلْدِ» ،«
عَذَابٌ مُقِیمٌلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ» ، «
وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ» و دهها تعبیر دیگر. به طوری که کلمه «خلود» با مشتقاتش، بیش از سی بار در
قرآن استعمال شده است.که در آیات مختلف
خداوند متعال به طور صریح و بی پرده سخن از عذاب جاودانه کفار و عدم خروج از جهنم و عدم تخفیف
عذاب به میان میآورد و در پاسخ
اهل کتاب که معتقد بودند: عذاب الهی برای آنها موقت است. خداوند ضمن خط بطلان کشیدن بر این توهم باز به مسئله خلود تأکید میکند. (به این منابع رجوع کنید:
)
نتیجه اینکه هر عالِم منصفی پس از بررسی مختصر آیات مورد بحث، اذعان خواهد کرد که دلالت اولیه آیات بدون افزودن ضمیمه خارجی در مورد خلود کفار جای بحث و مناقشه ندارد و اگر به این دلالت، روایات
متواتر ائمه اطهار (علیهمالسلام) که جان واقعی آیات الهی و در حقیقت
قرآن ناطق هستند، ضمیمه شود، احتمال
اختلاف خلود را از بین خواهد برد.
و دلیل معتبر و متقن دیگر بر خلود، عبارت است از روایات متواتر «نبوی» که از
فریقین منقول است و نیز روایات متواتر اهل بیت (علیهمالسلام) که در دلالت بر خلود، مانند آیات الهی صریح و
نص هستند و در اینجا به بعضی از آنها اشاره میشود.
امام کاظم (علیهالسلام) فرمود: «
لاَ يُخَلَّدُ وَ اَللَّهِ فِي اَلنَّارِ إِلاَّ أَهْلُ اَلْكُفْرِ وَ اَلْجُحُودِ، وَ أَهْلُ اَلضَّلاَلِ وَ اَلشِّرْكِ ...».
یکی از عالمان یهودی درباره عذاب خلود کفار، با
زبان اعتراض و نقد به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گفت: اگر پروردگارت ستم روا نمیدارد، چگونه کسی را که جز چند روز «مدت محدود»
گناه نکرده برای ابد در
آتش جاودان میدارد؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: زیرا
نیت او این بود که اگر عمر جاوید داشته باشد، گناه کند و چنین نیتی از کردارش بسی بدتر است.
و روایات دیگری از این قبیل وجود دارد که بخاطر ضیق مجال، جای مطرح کردن آنها نیست.
و خلاصه اینکه در دلالت ظاهری و صریح این روایات بر خلود، جای هیچگونه ابهام و شبههای نیست. اگر مسئله خلود مورد تأکید و دلالت قطعی کتاب الله نبوده، میبایست توسط ناطقان قرآن تذکر داده میشد.
و اینکه
ابنعربی در توجیه عدم خلود کفار گفته، که
گناهکار پس از مدتی دراز که در
آتش معذب شد، طبع او آتشین میگردد، آنگاه از آتش رنج نمیبرد؛ بلکه محفوظ میشود؛ چنانکه مار و
عقرب از سمّ کشنده خود لذت میبرند.
جواب این است که فطریات انسان عوض نمیشود: «
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ».
نه در طول زمان عوض میشود و نه پس از تحول
زمین و رسیدن به صحنه قیامت، گرچه انسان میتواند
فطرت را شکوفا سازد. چنانکه
پیامبران برای این مهم مبعوث شدهاند. در
روز قیامت اگرچه برخی طاغیان عنود به صورت
حیوانات محشور و به
دوزخ روانه میشوند، ولی کاملاً میدانند که انسان بودهاند و اکنون انساناند که حیوان شدهاند. پس ذاتیات و فطریات آنان از قبیل «عَرَض مفارق» نیست تا از بین برود و ذاتیات دیگری را جایگزین کرده باشند. بنابراین عذاب هیچگاه عذب و گوارا نخواهد شد.
و در جای دیگر که محیالدین آیه «
وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» را برای عدم خلود دستآویز خود قرار داده و بدان استشهاد میکند. باید گفت: که «خداوند از یکسو دارای دو
رحمت است: یکی گسترده و مطلق است و مقابل ندارد؛ بلکه مقابل آن عدم است. نه
غضب و هر چیزی را زیر
پوشش خود قرار میدهد؛ یعنی هر آنچه که بتوان واژه «شئ = چیز» را بر آن گذاشت، شامل میشود و دیگری «رحمت خاص»، نام گرفته که در برابر غضب است».
از سوی دیگر
رحمت خداوند به نحو انفعال،
عاطفه و سوزش دل نیست. بنابراین در مواردی که احتمال دارد انسانها اعمال عاطفه کنند، خدای مهربان و رئوف دستور بیمهری میدهد؛ مانند: «
الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَاْخُذْکُمْ بِهِمَا رَاْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ ...»؛
«هر یک از
مردان و
زنان زناکار را به صد تازیانه
مجازات و
تنبیه کنید و هرگز درباره آنان در
دین خدا رافت و
ترحم روا مدارید.
پس در اجرای حدود الهی، آبروریزی، و... ترحم در کار نیست؛ زیرا خداوند حکیم سراسر جهان هستی را براساس نقشه رحمت آفرید و همه عذابها، کیفرها، تلخیها و نقصها در جایگاه ویژه و زیر پوشش رحمت مطلق قرار میگیرد و طبق این نقشه عام
جهان را اداره میکند. یک جا، جای
لطف و جای دیگر، جای عذاب و خشونت است، یکجا مورد اعمال عذابهای مقطعی و مورد دیگر جای عذاب جاویدان و همیشگی و یک جا مورد غضب است. بنابراین رحمت عام و گسترده مقابل ندارد؛ و حتی عذابهای جاودان زیر پوشش این رحمت مطلق قرار دارد، نه در مقابل آن. پس آنچه مقابل دارد، رحمت خاص است.
بنابراین رحمت خاص و همچنین مقابل آن عذاب شامل گروههای خاص میشود؛ اما رحمت گسترده و مطلق خدا شامل همه موجودات ـ اعم از
بهشت و دوزخ و
انسان و پَری ـ است. بنابراین عذاب جاوید با رحمت عام خدا منافات ندارد؛ بلکه عین رحمت مطلق است. گر چه با رحمت خاص جمع نمیشود؛ لکن انسان معذب با
اختیار خویش راه شقاوتمندان را عمداً انتخاب کرده و خود را شقی میسازد.
دیگر اینکه کسانی که معتقدند
رحمت خدا با جاودانه زیستن در
عذاب منافات دارد چه پاسخی دارند درباره روزی که به تصریح قرآن پنجاه هزار سال است: «
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ اِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ اَلْفَ سَنَةٍ»؛
پنجاه هزار سال از سالهای
دنیا برای کسی که پنجاه سال عادی گناه کرده است. آیا این مدت با رحمت گسترده و مطلق خداوند منافات ندارد؟ بنابراین رحمت وسیع خداوند به معنای عاطفه و دلسوزی نیست؛ بلکه به این معناست که هر موجودی را به اندازه
استعداد و کسب صورتهای باطنی به کمال لایق خود میرساند.
۱. تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۵، معاد در قرآن، آیتالله جوادی آملی (حفظهاللهتعالی) اسراء.
۲. جهنم چرا؟ محمدحسن قدردان قراملکی، مرکز نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
۳. فتوحات مکیّه ـ محیالدین ابنعربی ـ ترجمه محمد خواجوی ـ نشر مولی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خلود کافران در جهنم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۴/۱۹.