• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکومت حضرت سلیمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حضرت سلیمان ، حکومت ، امام زمان
پرسش: در جریان زندگی حضرت سلیمان علیه‌السلام و در حالات ایشان هست که او از خداوند درخواست حکومتی بی‌مانند را کرد، و خداوند متعال به ایشان ملک و حکومتی عطا فرموده که به هیچ‌کس نداده، آیا علت خاصی است که خداوند، چنین ملک و قدرتی را به سایر پیامبران عطا نفرموده است؟! و آیا حکومت او از حکومت امام زمان (عج) وسیع‌تر و قدرتمند‌تر است؟
پاسخ:



پیش از پاسخ، باید به عنوان مقدمه، به پرسش و پاسخ دیگری توجه نمود. آن پرسش این است:می‌دانیم هدف پیامبران و علت ارسال ایشان از جانب خداوند؛ رساندن کلام الهی و برنامه‌ رستگاری به بندگان و دعوت به توحید ناب که بهترین ارمغان موحدان الهی است، می‌باشد. پس چرا باید هر کدام از آنان دارای سیره و شخصیت خاص باشد و اساساً انبیا چه نیازی به قدرت، مُلک و حکومت گسترده دارند؟
در پاسخ به سوال فوق، می‌توان گفت:

۱.۱ - لزوم اجرای دین

ایجاد توازن در برخی امور و اجرای بسیاری از مسائل دینی ، بدون در اختیار داشتن قدرت و حکومت ممکن نیست؛ مثل قوانین مالی، جهاد و... حال اگر حاکمان برای فرمایشات انبیای الهی، احترامی قایل نشوند و در اجرای امور دینی کوتاهی نمایند، بر خود ایشان واجب است تا زمام امور را به دست گرفته و در عملی کردن خواسته‌های خداوند متعال، تمام سعی خود را مبذول کنند.

۱.۲ - اتمام حجت با کافران

اعطای ملک و قدرت از جانب خداوند به پیامبران، به منظور اتمام حجت با حاکمان کافر بوده است تا ادعا نکنند که اگر هر کسی در موقعیت آن‌ها قرار می‌گرفت؛ دچار وسوسه‌های شیطان می‌شد، فریب او را می‌خورد و در نهایت، در ورطه‌ گناه و ظلم فرو می‌رفت!

۱.۳ - ارائه الگوی صحیح حکمرانی

تبلیغ انبیا تنها برای مردم عادی نبوده و دولتمردان نیز مخاطبان ایشان هستند. ملوک و قدرتمندان جامعه نیز مانند دیگران، نیازمند اسوه و پیشوا و راهنما می‌باشند تا در حکمرانی خود، به او تمسک نموده و از راه راست خارج نشوند. از این‌رو، لازم است تا برخی از انبیا در روند رسالت خویش صاحب ملک و قدرت شوند؛ تا الگویی مناسب برای حاکمان وقت و آینده باشند.
پس خدا به برخی از پیامبران چون سلیمان علیه‌السلام، طالوت ، محمد صلوات‌الله‌علیه و... حکومت را ارزانی داشت تا دیگران راه صحیح زندگی را از ایشان آموخته و بدانند که در هر موقعیتی که قرار بگیرند و عهده‌دار هر حکومتی که باشند؛ تحت اراده‌ الهی، بوده و موجود ضعیفی هستند که بود و نبودشان به خواست و تفضل او بستگی دارد. این مطلب را در جریان اعطای ملک به سلیمان نبی علیه‌السلام، دعاهای ایشان به درگاه خدا و یا داستان فوت حضرت سلیمان علیه‌السلام؛ به روشنی می‌توان دید.


حال در جواب به اصل سؤال؛ یعنی علت انحصار گستردگی چنین ملک حکومتی در سلیمان نبی علیه‌السلام، می‌توان گفت:

۲.۱ - پرهیز از تکرار عبث

اگر با اعطای ملک مطلق و حکومتی فراگیر، به فردی از انبیا، هدف‌های بیان شده حاصل شوند، دیگر نیازی به تکرار آن حکومت از جانب خداوند، نیست. چرا که در کار خداوند حکیم، تکرار عبث و بدون فایده وجود ندارد.

۲.۲ - طلب معجزه

سلیمان علیه‌السلام از خداوند، حکومت و مُلکی را طلب می‌کند که به هیچ‌کس بعد از او چنین چیزی نداده باشد: «قالَ رَبِّ اغْفِرْ لی‌ وَ هَبْ لی‌ مُلْکاً لا یَنْبَغی‌ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛ گفت:پروردگارا! مرا بیامرز و مرا مِلکی عطا کن که پس از من کسی سزاوار آن نباشد، که تو بخشاینده‌ای». پس علت انحصار حکومت سلیمان علیه‌السلام را باید در دعا و تقاضای خود ایشان جستجو کرد. همان‌طور که در روایتی، درباره علت چنین درخواستی چنین نقل شده است: علی بن یقطین از امام کاظم علیه‌السلام سؤال کرد آیا جایز است پیامبر خدا بخیل باشد؟ امام علیه‌السلام فرمود: «نه». عرض کرد پس چرا سلیمان می‌گوید: «رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً لا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی» و دلیل و معنای این آیه چیست؟ امام علیه‌السلام فرمود: «حکومت دو گونه است: حکومتی که از طریق ظلم و غلبه و اجبار مردم به دست می‌آید، و حکومتی که از سوی خداوند است؛ مانند حکومت خاندان ابراهیم و طالوت و ذو القرنین. سلیمان از خداوند خواست حکومتی به او دهد که هیچ‌کس نتواند بعد از او بگوید از طریق غلبه و ظلم و اجبار مردم به دست آمده است. لذا خداوند متعال باد را مسخّر فرمان او ساخت که به نرمی هر کجا او مایل بود جریان می‌یافت و صبحگاهان فاصله یک ماه را می‌پیمود، و عصرگاهان فاصله یک ماه را، و خداوند متعال شیاطین را مسخّر او ساخت که برای او ساختمان می‌ساختند و غواصی می‌کردند، و علم سخن گفتن پرندگان را به او تعلیم داد، و حکومت او را در زمین پا بر جا ساخت، لذا در همان زمان و زمان‌های بعد مردم دانستند که حکومت او هیچ شباهتی به حکومتی که مردم آن را برمی‌گزینند، و یا از طریق قهر و غلبه و ستم حاصل می‌شود، ندارد». از این روایت به دست می‌آید که سلیمان علیه‌السلام این حکومت را به عنوان معجزه‌ای برای خود طلب کرده است، نه به جهت ارضای هواهای نفس امّاره تا خواسته و کار او ناپسند باشد.

۲.۳ - نیروی مقابله با کفار

پیامبران الهی چیزی را برای خود نمی‌خواهند و صرفاً در پی انجام مأموریت خویش؛ یعنی رسانیدن کلام الهی به مردم هستند. اما گاه در این رهگذر از جانب کفار و شیاطین، مشکلات فراوانی بر سر راه ایشان قرار می‌گرفت. یکی از عمده‌ترین این مشکلات، در زمان حضرت سلیمان علیه‌السلام رخ داد. برای از بین بردن توطئه‌ دشمنان، باید از حربه‌ خودشان؛ یعنی قدرت دافعه‌ای از همان جنس استفاده کرد. البته به گونه‌ای که این قدرت دافعه فراتر از نیروی وارده باشد تا ضربه‌ای به پیکر شریعت و متدینان وارد نگردد.
همچنین با ضمیمه کردن روایت فوق با آیه‌ «و ( یهود ) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می‌خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود و) کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند...» و درخواست خود حضرت سلیمان علیه‌السلام؛ روشن می‌شود در عصر آن پیامبر بزرگ الهی، راه نفوذ شیاطین به وسیله‌ قدرت‌های خاصی مانند سحر و طلسم بوده است که در ذهن آدمی و یا حیوانات اثر کرده و ایشان را مطیع می‌سازد. از این‌رو، سلیمان علیه‌السلام برای غلبه بر اوضاع آشفته‌ آن روز، باید قدرتی از همان نوع می‌داشت تا برایشان مسلط شود.
لازمه‌ چنین قدرتی؛ آشنایی با زبان حیوانات،
[۴] تفسیر القمی، قمی، علی بن ابراهیم، محقق و مصحح:موسوی جزائری، سید طیب،‌ دار الکتاب، قم، ج ۲، ص ۲۳۶ – ۲۳۷.
تسلط بر علوم ماورایی و به تسخیر در آوردن جنیان و... است. و وجود چنین قدرت‌هایی سبب ظهور حکومت بلامنازع و منحصر به فرد سلیمان علیه‌السلام می‌باشد.

۲.۴ - معجزه‌ای منحصر به فرد

از دعای حضرت سلیمان علیه‌السلام به درگاه خداوند؛ معنای دیگری نیز، می‌توان فهمید و آن تقاضای معجزه‌ ایشان از خداوند متعال است. هر پیامبری، باید برای صحت ادعای نبوّت خود، معجزه؛ یعنی عملی و یا چیزی که از دیگران برنیاید، ارائه دهد؛ از طرفی اعجاز انبیا باید مطابق با علوم زمانه و خواستگاه اجتماعی آن عصر باشد.
همان‌طور که گفته شد علوم ماورایی، بسیار مورد تقاضای مردم هم در عصر سلیمان علیه‌السلام بود و مردم برای رسیدن به قدرت - آن هم از طریق غیر متعارف - علاقه‌ فراوانی نشان می‌دادند. به همین سبب، معجزه‌ حضرت سلیمان نیز باید در همین جهت صادر شود تا موجب اقبال عمومی شده و اتمام حجتی برای مردم باشد. از این‌رو، سلیمان علیه‌السلام تقاضای مُلکی منحصر به فرد می‌کند و خداوند حکیم نیز، در پاسخ به تقاضای پیامبرش، حکومتی فراگیر، به عنوان معجزه، به او عطا می‌کند، به گونه‌ای که باد را به تسخیرش در می‌آورد، جنیّان را در دست او اسیر می‌گرداند و زبان حیوانات را به حضرتش می‌آموزد.


اما شبهه‌ای که در اینجا پیش می‌آید، بخیل بودن سلیمان علیه‌السلام است که چرا چنان حکومتی را از خداوند خواسته و گفته دیگران نیز بدان دست نیابند. آیا این تقاضای سلیمان با مقام عصمتی که برای پیامبران وجود دارد، منافات ندارد؟
پاسخ، روشن است؛ زیرا این حکومت، معجزه‌ای بوده برای سلیمان و ویژگی معجزه، دست‌ نیافتن دیگران بدان می‌باشد. لذا او از خداوند یک نوع حکومتی می‌خواست که توأم با معجزات ویژه‌ای بوده باشد، و حکومت او را از سایر حکومت‌ها مشخص نماید. بنابراین، هیچ مانعی ندارد که دیگران حکومت‌های وسیع‌تر و گسترده‌تر از سلیمان پیدا کنند اما ویژگی‌های آن را (مانند تسخیر باد و شیاطین و...) نخواهند داشت.

۳.۱ - سخن علامه طباطبایی

علامه طباطبایی (ره) در این‌باره می‌نویسد: درخواست سلیمان علیه‌السلام درخواست برای خودش است، نه درخواست منع از دیگران، نمی‌خواهد درخواست کند که دیگران را از سلطنتی چون سلطنت او محروم کند و فرق است بین این‌که مُلکی را که مختص به خود است، درخواست کند و این‌که اختصاص آن را برای خود بخواهد.
خلاصه این‌که؛ سخن از کم و زیاد و افزون‌طلبی و انحصارجویی نیست، سخن از این است که کمال نبوّت در این است که از نظر معجزات ویژگی‌هایی داشته باشد که آن را از نبوّت انبیای دیگر مشخص کند و سلیمان جویای چنین ویژگی‌هایی بود.


نکته‌ای در اینجا، لازم به ذکر است و آن مقایسه حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف با حکومت سلیمان علیه‌السلام است. طبق عقیده ما مسلمانان حکومت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف حکومتی است جهانی و مسلماً گسترده‌تر از حکومت سلیمان؛ زیرا با تمام وسعتی که حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف دارد و با همه امتیازاتی که آن را از سایر حکومت‌ها مشخص می‌کند، از نظر ویژگی‌ها با حکومت حضرت سلیمان متفاوت است، و این حکومت سلیمان علیه‌السلام مخصوص نبوّت خودش بود.


در پایان باید گفت:در داستان حکومت سلیمان علیه‌السلام و یا مبدأ قدرت وی و نیز برخورد و منش آن‌حضرت، خرافه‌های فراوانی میان برخی از عوام عمومیت پیدا کرده است. از این‌رو، لازم است تا پویندگان واقعیت، به مطالعه‌ی دقیق منابع صحیح اسلامی پرداخته و از نقل خرافات دوری گزینند.


۱. ص/سوره۳۸، آیه۳۵.    
۲. علل الشرائع، شیخ صدوق، کتاب‌فروشی داوری، قم، ج ۱، ص ۷۱.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۰۲.    
۴. تفسیر القمی، قمی، علی بن ابراهیم، محقق و مصحح:موسوی جزائری، سید طیب،‌ دار الکتاب، قم، ج ۲، ص ۲۳۶ – ۲۳۷.
۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ‌۱۹، ص ۲۸۲ – ۲۸۳.    
۶. المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج ۱۷، ص ۲۰۵.    
۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ‌۱۹، ص ۲۸۳.    
۸. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ‌۱۹، ص ۲۸۳.    



پایگاه اسلام کوئست    






جعبه ابزار