حقیقت و جایگاه نماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حقیقت نماز، اهمیت نماز، سستی در نماز.
پرسش: حقیقت نماز چیست و چه جایگاه و اهمیتی در دین اسلام دارد؟ آثار بیتوجهی و سستی به نماز چیست؟
پاسخ: حقیقت نماز، آن رابطه قلبی و عملی با خداست و معجونی است از تمام حرکاتی که برای
انسان وجود دارد؛ از ایستادن، نشستن، خم شدن و دستها و پاها را به صورتهای مختلف حرکت دادن و
زبان را با
الفاظ گوناگون به سخن درآوردن و مانند آن؛ یعنی انسان در تمام حالات در یاد او فرو میرود، تمام اعضای او رنگ
ایمان پیدا کند
همچنین «نماز» ستون دین است و پایه دیگر ارزشها قرار گرفته، نماز نهتنها در
اسلام، بلکه در
مذاهب دیگر نیز درخششی ویژه دارد و از آن به عنوان اساس فضیلتها یاد شده است؛ هر چند که کیفیت آن گوناگون بوده است.
براساس روایتی از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، هرکس در امر نماز سستی کند و آن را سبک بشمرد،
خداوند او را به پانزده
بلا دچار میکند: ۱.
کوتاهی عمر؛ ۲. کمی
روزی؛ ۳. زدودن سیمای صالحان از چهرهاش؛ ۴. برای اعمال دیگرش ثوابی ندارد؛ ۵. دعایش
اجابت نمیشود؛ ۶. از دعای صالحان بهرهای نمیبرد؛ ۷.
مرگ ذلتبار؛ ۸. مرگ در حال گرسنگی و تشنگی؛ ۹. فرشتهای مأمور برای
عذاب او در
قبر میشود؛ ۱۰. تنگ نمودن قبر او؛ ۱۱. تاریک شدن قبر او؛ ۱۲. فرشتهای مأمور میشود که او را به رو به
زمین بکشد؛ ۱۳. حسابرسی شدید در
قیامت؛ ۱۴. سلب نظر و توجه خدا از او؛ ۱۵. ابتلا به
عذاب سخت.
یک تعریف برای نماز، تعریف فقهی آن است که
نماز عملی است که دارای ارکان و شرایط خاص است که انجام آن روزی پنج بار بر شخص مکلف
واجب است.
اما حقیقت نماز، آن رابطه قلبی و عملی با خداست و معجونی است از تمام حرکاتی که برای انسان وجود دارد؛ از ایستادن، نشستن، خم شدن و دستها و پاها را به صورتهای مختلف حرکت دادن و
زبان را با
الفاظ گوناگون به سخن درآوردن و مانند آن؛ یعنی انسان در تمام حالات در یاد او فرو میرود، تمام اعضای او رنگ
ایمان پیدا کند.
در میان آن همه دستورهای درخشان علمی و منطقی اسلام، «نماز» به
ستون دین لقب گرفته و پایه دیگر ارزشها قرار گرفته است، نماز نهتنها در اسلام، بلکه در مذاهب دیگر نیز درخششی ویژه دارد و از آن به عنوان اساس فضیلتها یاد شده است؛ هر چند که کیفیت آن گوناگون بوده است.
بر این اساس
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) که در میان همه ملل مذهبی به عنوان قهرمان
یکتاپرستی لقب گرفته است، پس از آنکه همسرش هاجر را با
حضرت اسماعیل کنار
کعبه در بیابان خشک و سوزان، دور از حکومتهای بتپرست قرار میدهد، به خدا عرض میکند: «پروردگارا! آنان را در این نقطه بیآبوعلف آوردم تا نماز بگذارند».
و در
سوره مریم آیه ۳۱، خداوند به عنوان نخستین سفارش الهی به
حضرت عیسی (علیهالسلام)، او را به نماز سفارش میکند و این بیانگر
ارزش فوقالعاده نماز بر دیگر نیکیهاست.
و در
سوره طه،
آیه ۱۴، خداوند اولین
سخن و دستور خود به
حضرت موسی (علیهالسلام) را امر به نماز قرار میدهد که: «ای موسی! نماز را برای من به پادار؛ که این تعبیر از اوج ارزش نماز حکایت میکند».
و باز در آیه ۱۳۲ از سوره طه، خداوند پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را مأمور میکند که خانوادهاش را امر به نماز کند و با جدیت و حوصله این دستور الهی را به جا آورد و این بیانگر اهمیت بسیار نماز است، به حدی که
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) موظف است که آن را با
استقامت و جدیت تمام انجام دهد.
وقتی
قرآن سخن از نماز به میان میآورد، میفرماید:
«
وَاَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی »؛ «نماز بخوانید تا یاد مرا زنده کنید و من در یاد شما به وسیله نماز ظهور کنم»
و اگر
یاد خدا به وسیله نماز ظهور کرد، آن قلب مطمئن است.
از طرفی یاد خدا دلها را مطمئن میکند: «
اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »؛
پس دل انسان نمازگزار، مطمئن است و هرگز از غیر خدا نمیترسد و هیچ دشمنی چه از درون و چه از بیرون نمیتواند موجب هراس او شود؛ زیرا اهل نماز به یاد حق هستند و یاد حق عامل طمأنینه و
آرامش است.
خاصیت نماز احیای
فطرت است. نمازگزار کسی است که سرکشی و بلایای
طبیعت را رام کند، او با
سرمایه و آرامشی که از نماز به دست آورده، در فرازونشیب
زندگی سست نمیشود و در شداید و سختیها جزع نمیکند، اگر خیری به او برسد، منع نمیکند و از دیگران دریغ نمیدارد.
نماز، خلاصه اصول مکتب اسلام و روشنگر راه مسلمانی و نشاندهنده مسئولیتها، تکلیفها، راهها و نتیجههاست.
احادیث فراوانی از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و [[|ائمه معصومین (علیهمالسلام)]] وجود دارد که به بعضی از آنها اشاره میشود:
رسول خدا فرمود: هر کس در امر نماز سستی کند و آن را سبک بشمرد،
خداوند او را دچار پانزده
بلا میکند: ۱. کوتاهی عمر؛ ۲. کمی
روزی؛ ۳. زدودن سیمای
صالحان از چهرهاش؛ ۴. برای
اعمال دیگرش ثوابی ندارد؛ ۵. دعایش اجابت نمیشود؛ ۶. از دعای صالحان بهرهای نمیبرد؛ ۷. مرگ ذلتبار؛ ۸.
مرگ در حال گرسنگی و تشنگی؛ ۹. فرشتهای مأمور برای
عذاب او در قبر میشود؛ ۱۰. تنگ نمودن قبراو؛ ۱۱. تاریک شدن
قبر او؛ ۱۲. فرشتهای مأمور میشود که او را به رو به
زمین بکشد؛ ۱۳. حسابرسی شدید در
قیامت؛ ۱۴. سلب نظر و توجه خدا از او؛ ۱۵. ابتلا به
عذاب سخت.
که این بلاها هر کدام کافی است که انسان به
اندیشه فرو رود و خود را در قهر خدا گرفتار نکند و گذشته از این همه بلا، چه بلایی بزرگتر از اینکه انسان خود را از
فیض حضور در محضر مهربان بیهمتا و عزیر بیشریک و قادر بینیاز محروم کند و در نسیان و فراموشی گرفتار آید.
و فرمودند: نماز را تباه نسازید؛ چراکه هر کس نمازش را تباه سازد، با قارون (مظهر
دنیاپرستی) و هامان (مظهر
قدرتطلبی) محشور میگردد؛ و بر خدا سزاوار است که او را در
آتش دوزخ بیفکند.
و در
روایات نسبت به کسی که
گناهان را انجام میدهد، اطلاق
کفر نمیشود؛ ولی
تارک الصلاة را
کافر معرفی میکنند و علتش این است که تارک الصلاة نماز را به خاطر شهوت و میل ترک نمیکند؛ بلکه به خاطر سبک شمردن نمازی است که آنقدر در
دین به آن اهمیت داده شده است و یک نحو رویگردان شدن از خداوند متعال است.
لذا پیامبر فرمودند: کسی که سه
روز نمازش را (عمداً) ترک کند، اگر بمیرد،
غسل و
کفن ندارد و در قبرستان مسلمانان دفن نمیشود.
در
سوره مدثر،
آیات ۴۲ تا ۴۵، خداوند از بعضی از
اهل جهنم درحالیکه در
عذاب گرفتار هستند میپرسد: چه چیزی شما را در این جهنم قرار داد. جواب میدهند که ما نماز نمیخواندیم و به
فقرا کمک نمیکردیم و ... .
۱. عبدالرحیم عقیقی، آموزشهای سیاسی و اجتماعی در احکام، ص۲۴-۲۸، بخشایشی، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ۱۳۵۹ش.
۲. محمد ناصری، چرا نماز میخوانیم، ص۹-۷۳، تهران، بعثت، چ ۲.
۳. سید ناصر حسینی، مجموعهای از گناهان بزرگ و اصول، ص۴۵-۶۴، باختران.
۴. فرید نهاوندی، رموز نماز، ص۵۲-۶۲، مشهد، ناشر شرکت چاپخانه خراسان، ۱۳۳۰ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حقیقت نماز»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۰/۰۹.