حضرت اسماعیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرآن ، حضرت
اسماعیل علیهالسلام،
حضرت ابراهیم علیهالسلام.
پرسش: چرا در قرآن اسماعیل با این که همانند
اسحاق فرزند حضرت
ابراهیم ـ علیهالسلام ـ است، جداگانه آمده است؟ و چرا خداوند از ابراهیم و اسحاق و یعقوب با «اولی الایدی و الابصار» یاد کرده، ولی دربارۀ اسماعیل و یسع و ذاالکفل می فرماید «من الاخیار»؟
پاسخ:
در اینجا به چند نکته مهم اشاره میکنیم:
خداوند در این آیات شریفه،
حضرت ابراهیم ،
اسحاق و
یعقوب را با هم، اما حضرت اسماعیل را که فرزند دیگر حضرت ابراهیم است، جداگانه
مدح و
ستایش میکند.
بیشتر
مفسران به این مطلب که چرا حضرت اسماعیل جدای از پدر و برادرش ذکر شده، اشارهای نکردهاند و فقط عده کمی از مفسران به این موضوع پرداخته و گفتهاند:
به این دلیل
اسماعیل مستقل از پدر مورد مدح قرار گرفته، تا اشاره به جایگاه والا و ارزش خاص او و پایداری و
صبر او نماید.
همچنین پایداری او و رسیدنش به مقام
تسلیم و تفویض و رضایت به امر الاهی ـ با توجه به اینکه در سن قبل از
بلوغ قرار داشته ـ میتواند یکی از این علتها باشد.
هرچند کلمۀ «ید» به معنای دست است، ولی در جاهای مختلفی از
قرآن ، بهصورت کنایه در معنای
قدرت نیز استعمال شده است؛ مانند آیۀ شریفۀ «أُوْلِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارِ» که کنایه از قدرت و قوت در
اطاعت از دستورات الاهی است. پس اینکه فرمود:ابراهیم، اسحاق و یعقوب دارای دست و چشم بودند، در حقیقت خواسته به کنایه بفهماند نامبردگان در طاعت خدا و رساندن
خیر به خلق، و نیز در
بصیرت و بینایی در تشخیص
اعتقاد و عمل
حق ، بسیار قوی بودهاند.
خداوند این
پیامبران را به داشتن «درک و تشخیص و بینش قوی» و «قوت و قدرت کافی» برای انجام کار توصیف کرده است. آنها افراد کم اطلاعی نبودند، سطح معرفتشان بالا، میزان آگاهیشان از آیین خدا و
اسرار آفرینش و رموز زندگی قابل ملاحظه بود. از نظر اراده و تصمیم و نیروی عمل، افرادی سست و زبون و
ضعیف و ناتوان نبودند، افرادی با اراده، پر قدرت، و دارای تصمیم قاطع و آهنین بودند.
لذا در روایتی از
امام باقر ـ علیهالسلام ـ در تفسیر این آیۀ شریفه نقل شده است:«أُوْلِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارِ»؛ یعنی قوت و تشخیص و بینش در
عبادت .
البته، برخی از
مفسران ، اولی الایدی را به صاحبان
نعمت بر مردم
تفسیر کرده است.
خداوند در آیات مزبور از حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب تمجید کرده و با اوصاف متعددی از آنان یاد میکند و آنان را جزو «برگزیدگان» دانسته؛ اما در مورد
حضرت اسماعیل ، یسع و ذاالکفل به وصف «الاخیار» بسنده فرموده است که در ظاهر نشان میدهد مقام گروه اول از گروه دوم بالاتر است؛ درحالیکه با وجود واژۀ «اصطفی» در آیه شریفۀ «خداوند،
آدم و
نوح و آلابراهیم و آلعمران را بر جهانیان برتری داد»،
چنین برداشت میشود که منظور این آیات این نیست که گروه دوم از صفاتی که گروه اول بدان متصف شدهاند، برخوردار نیستند؛ همانطور که برخی از مفسران با استفاده از وصف اخیار که برای گروه قبلی ذکر شده است، همان را برای این گروه نیز میدانند.
و گفتهاند:با توجه به اینکه وصف «اخیار» در
مدح هر دو گروه آمده، ممکن است اشاره به این باشد که این گروه دوم نیز دارای تمام اوصاف سه
پیامبر پیشین بودند؛ چراکه
خیر مطلق معنای وسیعی دارد که هم شامل
نبوت میشود و هم توجه به سرای آخرت، و هم مقام
عبودیت و
علم و
قدرت را دربرمیگیرد.
بنابراین این برداشت که بگوییم در این آیات گروه اول بیشتر از گروه دوم مورد
تشویق و
تقدیر قرار گرفتهاند، صحیح نیست و
علما ی این فن، آن را نپذیرفتهاند. نتیجه اینکه علت توصیف گروه دوم با عبارات کمتر، برای رعایت تفتن در گفتار بوده است.
پایگاه اسلام کوئست.