حقیقت بهشت و جهنم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بهشت و جهنم،
معاد ،
عدالت ،
حکمت ،
بقا ، جاودانگی فطری.
پرسش: بهشت و جهنم خیال است یا واقعیتی تکاندهنده؟
پاسخ: قبل از آنکه به بحث درباره وجود
بهشت و جهنم و شناخت حقیقت آن بپردازیم، لازم است مطالبی را درباره حقیقت معاد و دلایل اثبات آن یادآور شویم:
معاد از ماده (عود) به معنای بازگشتن است.
و به بازگشت دوباره روح به بدن، در روز قیامت گفته میشود.
ایمان به معاد و بازگشت به
جهان آخرت ، منحصر به
دین اسلام نبوده و مورد پذیرش همه ادیان آسمانی است. همه
پیامبران ، پس از موضوع خداشناسی و
توحید ، بر موضوع
معاد شناسی تأکید نموده و بشر را به ایمان و توجه به
حیات اخروی فراخواندهاند.
از منظر اسلام، که کاملترین ادیان آسمانی است، معاد جزو
اصول دین بوده و ایمان به آن، شرط مسلمانی و از ارکان دین اسلام است.
حدود یک ششم از آیات
قرآن کریم درباره مسائل و موضوعات این حادثه بزرگ است؛ مسائل و موضوعاتی چون
برزخ ، روز
قیامت ، حشر و نشر،
میزان ، حساب،
بهشت و
دوزخ .
دلایل اثبات معاد را میتوان در موضوعات زیر بیان نمود:
در میان موجودات
عالم هستی، تنها
انسان است که از ویژگی (اختیار) برخوردار است و این
امکان در وجودش نهفته شده است که از آزادی و اختیارش در مسیر خیر و نیکی و طاعت و
بندگی خدا و خدمت به
خلق خدا و یا در مسیر زشتی و بدیها بهره گیرد، از
عمل به دستورات الاهی سرپیچی نموده و به حقوق دیگران ـ بهویژه ناتوانان و بیچارگان ـ تعدی نماید و حتی با پیامبران الاهی و
مؤمنان نیز به مبارزه برخیزد.
بدون شک سرانجام روزی فرا میرسد که طبق سنت الاهی همه انسانها باید طعم
مرگ را بچشند و به اصل خویش بازگشته و به ملاقات
خالق بشتابند، حال اگر
مرگ در حالی فرا رسد که انسانهای
مؤمن و وارسته، پاداش اعمالشان را نگرفته و
کافر و
فاسق به
کیفر کردارشان نرسیده باشند و
حق مظلوم از ظالم ستانده نشده باشد و با این شرایط، پس از این جهان نیز جهانی دیگر به نام (آخرت) در پیش نباشد که هر انسانی نتایج اعمال نیک و بد خویش را بی هیچ کم و کاستی دریافت کند، آیا این با عدالت خداوند سازگار است؟! البته که سازگار نیست زیرا خداوند
حکیم ، کاری برخلاف حکمت و
عدل نمیکند و چون دنیا شایستگی ایفای حق مؤمن و مفسد را ندارد، باید روزی باشد که همه به جزای ا
عمال خود برسند؛ چنانکه خدای بزرگ در
قرآن کریم میفرماید: «
اَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقینَ کَالْفُجّارِ »؛ «آیا پرهیزکاران را همچون فاجران قرار میدهیم»؟!
به یقین چنین نیست و آنان طبق وعدههای الهی که تخلفناپذیر است، در محضر خداوند حاضر خواهند شد و البته برای تحقق این امر، ناگزیر باید قیامتی باشد که تفاوت آنان را در دادگاه عدل الاهی آشکار سازد.
حکمت خدای حکیم اقتضا میکند که مرگ، پایان زندگی نباشد؛ زیرا در این صورت، کار خداوند کار کوزهگری را میماند که کوزهها را از صبح تا شام میسازد و پس از خشک شدن، بر
زمین میکوبد و خرد میکند.
خدا انسان را آفریده و از ناتوانی به توانایی و از نادانی به دانایی رسانیده است و چون انسان به
کمال دنیایی دست مییابد، او را هلاک میسازد. اما آیا با این مرگ همه چیز پایان میپذیرد؟ اگر چنین باشد، خردمندانه و حکیمانه نیست. حکیمانه این است که اگر انسان امکان تعالی بیشتر را دارد، بسترش برای او فراهم گردد و انسان بدان دست یابد و با مرگ، نیست و نابود نشود.
بدون شک خدای سبحان حق است و کار
باطل نمیکند و نیز این
جهان را بیهوده و عبث نیافریده است. این عالَم متحرک هدفی دارد و میرود تا در آنجا آرام گیرد و آن عالم
قیامت است. حال که خدای حکیم، کاری برخلاف حکمت نمیکند، باید روزی باشد که غایت و هدف این
عالم محسوب گردد.
از سویی نیز لازمه رحمت خدا این است که بشر را به کمالش برساند. باید قیامتی باشد تا بشر فراوردهی کار خود را بیابد و به کمال هستی برسد.
حس بقا و میل به ماندن، یک درخواست فطری در وجود انسان است. همه انسانها
زندگی را دوست دارند و میخواهند باشند و زندگی آنان با مرگ پایان نپذیرد و دستخوش نیستی و نابودی نشود. ازاینرو غایت انسان لذات مادی نیست؛ چون با رسیدن به آنها خاموش نمیشود؛ بلکه فطرتاً متوجه کمال است و با پیمودن مراتب
خلقت در
دنیا ، متوجه آخرت میشود و استعدادهایش به فعلیت میرسد و به مبدأ بازمیگردد.
میل به
جاودانگی فطری است؛ وگرنه انسانها از مرگ هراسی نداشتند؛ چنانکه میبینیم، انسانها از یکسو بنا بر اقتضای فطرتشان از مرگ میگریزند و از سوی دیگر برای ماندن و جاویدان شدن دست به کوشش میزنند.
تمام خواستههای فطری بشر برای رساندن انسان به کمال هستند و حکمتی دارند. این
حکمت ، نشانگر وجود عالمی دیگر است؛
چون دنیا، شایستگی جاودانه زیستن را ندارد.
ترس از مرگ و لوازم آن که در طول
تاریخ آثار خود را بروز داده، نشانهای بر فطری بودن میل به بقاست.
، و میل به جاودانگی با معاد، محقق میشود.
حال که اصل
معاد را با استفاده از دلایل محکم عقلی و نقلی و با توجه به فطرت درونی انسان ثابت کردیم، لازم است بیفزاییم که بدون تردید تمام بحثهای معاد، سرانجام به یکی از دو نقطه بهشت و یا دوزخ ختم میشود و اما درباره
حقیقت بهشت و
دوزخ باید گفت:
بهشت یعنی کانون انواع
مواهب و
نعمت های الاهی، اعم از معنوی و مادی، بهشت وعده حتمی خداوند به فرمانبرداران و نوعی تفضل است، بهشت برای بهشتیان سرای امن و
سلامت است.
چنانکه خداوند درباره
بهشتیان چنین میفرماید:
«
اِنَّ الْمُتَّقینَ فی مَقامٍ اَمینٍ »؛ «پرهیزکاران در جایگاه
امن و امانی هستند.»،
«
لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ »؛ «برای آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت است.»،
«
لایَرَوْنَ فیها شَمْسا وَ لازَمْهَریرا »؛ «در بهشت نه خورشیدی میبینند (که از گرمایش اذیت شوند) و نه سرمای سخت (که از سردیش ناراحت گردند).»
«
وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الاَْرْضُ اُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ »؛ «و بهشتی که پهنای آن (به پهنای) آسمانها و
زمین است، برای پرهیزکاران آماده شده است.»
همانگونه که خداوند بهشت را برای فرمانبرداران آفریده، جهنم را نیز برای
گنهکاران خلق کرده است. دوزخ یعنی کانون انواع رنجها و محرومیتها،
جهنم وعدهگاه
شیطان و پیروان اوست.
چنانکه
قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
«
لَاءَمْلَئَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکَ وَ مِمَّنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ اَجْمَعینَ »؛ «همانا جهنم را از تو (شیطان) و از کسانی که از تو پیروی کنند پر میکنم.»
«
وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ اَجْمَعینَ »؛ «و همانا وعدهگاه همگی آنان (پیروان شیطان) جهنم است.»
با تفصیلی که گذشت؛ بر اساس
آیات و روایات و به حکم
عقل ، تردیدی بر تحقق وعده الاهی و تخلفناپذیری پاداش مؤمنان و پارسایان و
کیفر و
عذاب مجرمان باقی نمیماند؛ «وَعدَاللهِ، لاَ یُخلِفُ اللهُ المیعاد»؛
در نتیجه بهشت و جهنم، نهتنها دو واقعیت تکاندهنده روز قیامت هستند، بلکه با استناد به آیات و روایات مسلم و اثبات شده که اکنون آفریده شدهاند
و آنها که در این واقعیت عظیم تشکیک کرده و یا تحقق آن را خیالی بیش فرض نمیکنند، بهزودی و برای همیشه، حقیقت آن را در خواهند یافت.
پایگاه اسلام کوئست.