• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حذیفه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حذیفة بن یمان.
پرسش: حذیفة بن یمان کیست؟ آیا محب اهل بیت علیهم‌السلام است؟ آیا وی امامت حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ را قبول کرد؟
پاسخ:



حذیفه فرزند حُسَیل از بزرگان یاران نبی اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است.

۱.۱ - معروف به یمانی

وی چون با طایفه یمانی‌ها هم‌پیمان بود، به یمانی معروف گردید.

۱.۲ - اسلام آوردن

حذیفه و پدرش حسیل و برادرش صفوان با هم شرفیاب حضور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله گشته، اسلام آوردند و در جنگ احد و سایر جنگ‌ها (به‌جز جنگ بدر که کفار او و پدرش را از شرکت در جنگ مانع شدند) شرکت داشتند. پدر حذیفه (حسیل) در جنگ احد به شهادت رسید.
[۲] عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۱، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.


۱.۳ - شرکت حذیفه در جنگ خندق و نهاوند

حذیفه در جنگ‌ها و پیشرفت اسلام اثرات شایانی داشت. داستان فداکاری او در جنگ خندق برای کسب اطلاعات از دشمن معروف است.
[۳] عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۴ و ۲۴۵، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.
او در جنگ نهاوند حضور داشت؛ پس از آنکه نعمان بن مقرن رئیس سپاه اسلام کشته شد، پرچم اسلام را به دست گرفت و به‌عنوان فرمانده لشکر، همدان، ری و دینور را فتح کرد؛ وی هم‌چنین مدتی از طرف خلیفه دوم حاکم مدائن بود، و آن‌گاه که خلیفه او را به مدینه احضار کرد، هنگام ورود از وی استقبال کرد و در این زمان بود که مشاهده کرد، چیزی از ثروت و اموال زندگی ندارد و همان‌طور که رفته بود برگشته است.
[۷] عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۱، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.





۲.۱ - شناسایی منافقان

یکی از خصوصیات و فضایل حذیفه شناخت منافقان است که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در بازگشت از جنگ تبوک عده‌ای از آنان را به وی معرفی نمود.

۲.۱.۱ - ماجرای جنگ تبوک

اجمال داستانش چنین است، جنگ تبوک یکی از اتفاقاتی بود که با پیش آمدن آن بیشتر منافقان شناخته شدند؛ یک عده از افرادی که در ظاهر اسلام اختیار کرده بودند از رفتن به میدان جنگ خودداری نمودند، دسته‌ای هم با ساختن مسجد ضرار خود را معرفی کردند. دسته سوم آنهایی بودند که در مراجعت از تبوک تصمیم گرفتند پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را از میان بردارند. در راه گردنه‌ای وجود داشت با راهی بسیار باریک و خطرناک و راه دیگری هم از میان دره و دو کوه عبور می‌کرد که نسبتاً راه وسیع و بی‌خطر ولی شاید دورتر بود، نیمه شبی بود که پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و لشکریان نزدیک گردنه رسیدند، پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ دستور داد اعلان کنند که لشکر از میان دو کوه عبور کند؛ ولی رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ از گردنه تشریف می‌برد، با این اعلان فرصتی دست منافقان آمد، دوازده یا چهارده نفر تصمیم گرفتند که جلوتر از حضرت رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به گردنه رفته در محلی که راه بسیار باریک و خطرناک است پنهان شوند تا موقعی که حضرت به آنجا رسید، شترش را رم داده و پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را در دره افکنند.
حذیفه گفت: من و عمار یاسر همراه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بودیم. همین که نزدیک گردنه رسیدیم فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و خبر داد که جمعیتی عقب این سنگ‌ها پنهان شده‌اند تا شتر مرا رمانیده، مرا هلاک سازند، جلو برو و ایشان را دور ساز. منافقان که متوجه شدند به عقب برگشتند. پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به حذیفه فرمود: آنها را شناختی: عرض کرد چون هوا تاریک بود، نشناختم. پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ آنان را به حذیفه شناسانید.

۲.۲ - آگاهی به امور آینده

حذیفه در اثر تعلیمات پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ گذشته از شناخت منافقان، به بسیاری از امور آینده آگاهی داشت و گاهی به مردم خبر می‌داد؛ از‌این‌رو می‌بینیم که مسلمانان به حذیفة نگاه می‌کردند، اگر او بر میتی نماز می‌خواند، می‌فهمیدند که او منافق نبود.
[۱۰] عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۸ و ۲۴۹، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.



حذیفه در دوستی و یاری امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السلام ـ ثابت‌دم و استوار بود، و روایات بسیاری از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در فضایل حضرت علی علیه‌السلام نقل کرده است.

۳.۱ - روایتی از زید بن صوحان

زید بن صوحان گفت: در بصره بودم حذیفه مردم را موعظه می‌نمود و آنان را از فتنه و آشوبی که پیش می‌آید، می‌ترسانید. پرسیدند: راه نجات و رهایی چیست؟ گفت در آن دسته و جمعیتی باشید که علی علیه‌السلام با آنان است، هر‌چند بودن با ایشان از جنگ کردن و پیش رفتن با دو زانو دشوارتر باشد؛ زیرا از رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ شنیدم فرمود: علی ـ علیه‌السلام ـ امیر نیکان و کشنده بدکاران است، هر که او را یاری نماید خدا یاریش کند، و هر که او را خوار سازد، خدا خوارش کند.

۳.۲ - روایتی از علی بن علقمه

علی بن علقمه ایادی گفت: هنگامی که حسن بن علی ـ علیه‌السلام ـ و عمار یاسر برای جمع‌آوری لشکر به مدائن آمدند. حذیفه در حال مریضی (آخر عمر) به دو نفر تکیه داده به میان جمعیت آمد و مردم را به کمک امیرمؤمنان تحریص و تشویق می‌نمود و آنان را به پی‌روی از او سفارش می‌کرد و می‌گفت: آگاه باشید به خدای که جز او خدایی نیست هر که بخواهد به امیرالمؤمنین حقیقی نگاه کند، علی بن ابی‌طالب را ببیند.
[۱۲] عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۸ و ۲۴۹، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.


۳.۳ - روایتی از ابن زفر

ابن زفر گفت: موقع جان دادن حذیفه در بالینش بودم. آخرین لحظه زندگیش که پارچه‌ای روی صورتش افکنده بود، سر را زیر پارچه نمودم و گفتم: اکنون که فتنه طلحه و زبیر با علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السلام ـ پیش آمده به من چه دستور می‌دهی؟ گفت: همین که از دفن من خلاص شدی بر پشت مرکبت بنشین و به علی بن ابی‌طالب ـ علیه‌السلام ـ ملحق شو؛ زیرا او بر حق است و حق از او جدا نمی‌شود.


حذیفه در اوایل خلافت حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ در سال ۳۶ هجری از دنیا رفت و در مدائن مدفون گردید.
[۱۵] عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۰، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.



۱. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۶۲، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵/ ۱۹۶۵.    
۲. عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۱، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.
۳. عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۴ و ۲۴۵، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.
۴. ابن اثیر، عزالدین (م ۶۰۳)، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، صص ۴۶۹ و ۴۶۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ / ۱۹۸۹.    
۵. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۸۴، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵/ ۱۹۶۵.    
۶. ابن اثیر، عزالدین (م ۶۰۳)، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، صص ۴۶۹ و ۴۶۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ / ۱۹۸۹.    
۷. عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۱، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.
۸. مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۲۰۸، موسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴.    
۹. ابن اثیر، عزالدین (م ۶۰۳)، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، صص ۴۶۹ و ۴۶۸، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ / ۱۹۸۹.    
۱۰. عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۸ و ۲۴۹، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.
۱۱. مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۰۹، موسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴.    
۱۲. عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۸ و ۲۴۹، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.
۱۳. مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۰۹، موسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴.    
۱۴. ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف (م ۴۳۶)، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج ۱، ص ۳۳۴، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ط اولی، ۱۴۱۲ / ۱۹۹۲.    
۱۵. عالمی دامغانی، محمدعلی، پیغمبر و یاران، ج ۲، ص ۲۴۰، انتشارت بصیرتی، قم خیابان ارم، ۱۳۸۶ه ق.



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار