تابعین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تابعین،
تفسیر تابعین، معروفترین تابعین،
اجتهاد تابعین.
پرسش: «تابعین» چه کسانیاند؟ ارزش و ویژگیهای تفسیر عصر تابعین چیست؟
پاسخ: تابعی به کسی گفته میشود که یک یا چند نفر از صحابه را ملاقات کرده و با آنان معاشرت و همراهی داشته باشد.
تابعان نخستین مفسرانیاند که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را ندیده بودند، و معلومات آنان غالباً به
صحابه منتهی میشود.
درباره ارزش و اعتبار تفسیر تابعین، اظهارنظرهای متفاوتی شده است؛ جمعی
تفسیر هیچیک از آنها را ارزشمند ندانسته و جمعی برعکس، تمام تفسیرهای منسوب به آنها را پذیرفته و کلام تفسیری آنها را معتبر میدانند. اما به نظر میرسد، نظریه صحیح آن باشد که درباره تفسیر تابعین میبایست قائل به تفصیل شد و تفسیر هرکدام آنها را جداگانه ارزشیابی نمود.
برخی ویژگیهای تفسیر تابعین، عبارت است از: گستردگی مطالب،
اجتهاد، ثبت و تدوین تفسیر و رواج اسرائیلیات.
تابعین به کسی گفته میشود که یک یا چند نفر از صحابه را ملاقات کرده و با آنان معاشرت و مصاحبت و همراهی داشته باشد. برخی نیز شرایط دیگری مانند داشتن
ایمان در زمان ملاقات با صحابه را به این تعریف اضافه کردهاند.
تابعین نخستین مفسرانی به شمار میروند که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) را ندیده بودند؛ اما
قرآن کریم را برای مردم زمانشان تفسیر میکردند. تابعین شاگردان صحابهاند و معلومات آنان غالباً به صحابه منتهی میشود.
در دوره تابعین با گسترش دولت اسلامی و حوزههای حکومت و
هجرت برخی اندیشمندان به نواحی گوناگون سرزمین اسلام، حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و پیدایش طبقات مفسران و جریانهای تفسیری به این عصر میپیوندد که مشهورترین آنها مدارس تفسیری
مکه،
مدینه و عراق میباشد و تفسیر که از اولین علوم متداول در حوزههای علوم اسلامی است، در این مراکز گسترش یافت.
شمار بسیاری از تابعان، چون در کسب
فیض از انوار عهد رسالت بهطور مستقیم محروم شده بودند، به
چهرههای علمی صحابه پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) روی آوردند و
دانش را از آنان فرا گرفتند و میان مردم منتشر ساختند. معروفترین و سرشناسترین تابعان این افرادند:
۱.
سعید بن جبیر؛ ۲.
سعید بن مسیب؛ ۳.
مجاهد بن جبر؛ ۴.
طاووس بن کیسان؛ ۵.
عکرمه غلام ابن عباس؛ ۶.
عطاء بن ابیرباح؛ ۷.
عطاء بن سائب؛ ۸.
ابان بن تغلب؛ ۹.
حسن بصری؛ ۱۰.
علقمة بن قیس؛ ۱۱.
محمد بن کعب قرظی؛ ۱۲.
ابو عبدالرحمان سلمی؛ ۱۳.
مسروق بن اجدع؛ ۱۴.
اسود بن یزید نخعی؛ ۱۵.
مرّه همدانی؛ ۱۶.
عامر شعبی؛ ۱۷.
عمرو بن شرحبیل؛ ۱۸.
زید بن وهب؛ ۱۹.
ابو شعثاء کوفی؛ ۲۰.
ابو شعثاء ازدی؛ ۲۱.
اصبغ بن نباته؛ ۲۲.
زرّ بن حبیش؛ ۲۳.
ابن ابی لیلی؛ ۲۴.
عبیدة بن قیس؛ ۲۵.
ربیع بن انس؛ ۲۶.
حارث بن قیس؛ ۲۷.
قتادة بن دعامه؛ ۲۸.
زید بن اسلم؛ ۲۹.
ابوالعالیه؛ ۳۰.
جابر جعفی.
درباره
ارزش، جایگاه و اعتبار تفسیر تابعین، اظهارنظرهای متفاوتی شده است؛ جمعی درباره پذیرفتن تفسیر تمام تابعین، نظر مخالف داشته و تفسیر هیچیک از آنها را ارزشمند ندانستهاند و جمعی برعکس، تمام تفسیرهای منسوب به آنها را قابل قبول دانسته و کلام تفسیری آنها را معتبر میدانند.
اما به نظر میرسد، نظریه صحیح آن باشد که درباره تفسیر
تابعین میبایست قائل به تفصیل شد و مناسب آن است که تفسیر هرکدام آنها را جداگانه ارزشیابی نمود. بدیهی است اظهار نظر یکسان، درباره همه تابعین، چه بهصورت موافق و چه بهصورت مخالف، کاری محققانه نیست؛ مثلاً اگر در تمام موارد، کلام تابعین تأیید شود، تمام آنچه را نقل کردهاند، میباید پذیرفته شود؛ درحالیکه قطعاً در مواردی، گفتارهای تفسیری آنان، مخالف
قرآن و
عقل سلیم است؛ برای مثال نمیتوان اسرائیلیات را پذیرفت.
از طرفی، با توجه به ویژگیهای تفسیری دوره تابعین (مانند ورود
اسرائیلیات در کلام آنها، تفسیر به رأی و پیدایش
مذاهب مختلف) چهگونه میتوان به قضاوت یکسانی پرداخت و کلام همه را بهطور یکسان در تفسیر
آیات تأیید یا رد کرد، خصوصاً با وجود مکتبهای تفسیری در مدینه، مکه و عراق و مبنای خاص هریک از آنها و با شیوههای متفاوت در تفسیر چنین امری ممکن نیست.
منابعی را که تکیهگاه تابعان برای
فهم قرآن بوده است و آنان در تبیین مقاصد و اهداف قرآن بدان تمسک میجستهاند، عبارتاند از:
قرآن،
احادیث پیامبر و اقوال صحابه، در نظر گرفتن
اسباب النزول، لغت عربی فصیح، انواع دانشها، تکیه بر اجتهاد، و استناد به پارهای از نصوص کتب عهدین.
برخی از ویژگیهای تفسیر در عهد تابعان به شرح زیر است:
تابعان به ابعاد گوناگون تفسیر پرداخته و در معانی قرآن از جهات متعدد و نواحی مختلف بحث کردهاند. آنان تنها به واژهشناسی،
شأن نزول آیات و برخی مفاهیم شرعی نمیپرداختند؛ بلکه گامهای فراتری در تفسیر برداشته و از جهات بیشتری به بحث پرداختهاند؛ ازاینروست که تفسیر در این عهد شامل جنبههای ادبی و واژهشناسی در ابعاد وسیع آن شده و نیز به بررسی
تاریخ امتهای پیشین و معاصر
نزول قرآن و نیز تاریخ سرزمینهای آنان که مجاور جزیرة العرب بودند ـ در حد اطلاعاتی که در این زمینه به دست تابعان رسیده ـ همت گماردهاند؛ و نیز پارهای از
زبانها و
فرهنگهایی را که به نحوی به قرآن مربوط میشدند، مورد کاوش قرار دادهاند؛ همچنین بحثهای کلامیای که در آن روزگار به راه افتاده بود و به نحوی با آیات زیادی از قرآن ارتباط داشت؛ همچون آیات مربوط به صفات جمال و جلال خداوند، آغاز و انجام
انسان و امثال آن که این بحثها نیز در دایره تفسیر واقع گردید.
دامنه تفسیر در این دوره، روز به روز در ابعاد جدیدتر ـ به تناسب گسترش علوم و معارف ـ گسترش مییافت و آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگهای امتهایی که یکی پس از دیگری به حوزه
اسلام وارد میشدند رو به فزونی مینهاد؛ چه اینکه اینان دانشها و اندوختههای علمی خویش را نیز با خود به ارمغان میآوردند و همه را در خدمت اسلام و مسلمانان قرار میدادند؛ این روند با گسترش قلمرو اسلام فزونی مییافت و به موازات آن حجم تفسیر نیز رو به فزونی مینهاد؛ زیرا فزونی علوم و معارف، بهترین کمک بود برای حل آیات کیهانی که به
اسرار طبیعت و راز هستی اشارت داشتند؛ که
علم و
فلسفه در این زمینه سهم بیشتری به خود اختصاص دادهاند.
تفسیر بهصورت منظم و مرتب و ثبت شده در ابواب خاص و بهصورت مدون، در عهد تابعان یا تابعان تابعان آغاز شد؛ بدین صورت که یکی از تابعان، قرآن را ـ از آغاز تا پایان ـ نزد استاد خود میخواند و در هر آیه درنگ میکرد و از او درباره آیه و معانی آن میپرسید و مقاصد و اهداف آیه را از او جویا میشد و تا آن را در دفتر یا لوحی که با خود داشت ثبت نمیکرد، از آن
آیه نمیگذشت. بدینسان، تفسیر در آن عهد به وادی شکل یافتن و تدوین گام نهاد؛
برای نمونه به ذکر چند شاهد اشاره میشود:
مجاهد میگوید: «قرآن را سه بار بر
ابن عباس عرضه داشتم؛ در هر آیه درنگ میکردم و میپرسیدم در چه مورد و چهگونه نازل گشته است؟».
ابن ابیملیکه میگوید: «مجاهد را دیدم که از ابن عباس درباره
تفسیر قرآن پرسوجو میکرد و با خود لوحههایی داشت؛ سپس
ابن عباس به او میگفت: بنویس و این کار او ادامه یافت تا اینکه تفسیر تمام قرآن را از وی پرسید».
قتاده در تفسیر کتابی داشته که شاید بزرگ و پُر حجم بوده است و خطیب بغدادی و همچنین طبری در بیش از سه هزار مورد در تفسیرهای خود از آن استفاده کردهاند؛ جابر بن یزید جعفی، حسن بصری، ابان بن تغلب، زید بن اسلم، و دیگران نیز کتابهای معروفی در زمینه تفسیر و علوم قرآنی دارند.
نیاز به اجتهاد در دوره تابعین بیشتر از دوره صحابه بود؛ زیرا در آن عهد تعداد زیادی از علمای بزرگ در صحنه دانش اسلامی ظاهر گشتند و در بسیاری از مسائل دین و از جمله مسائل قرآنی
اعمال نظر کرده به اجتهاد پرداختند؛ مسائل قرآنی، بیشتر درباره معانی آیات،
صفات خداوند، اسرار
آفرینش، تاریخ انبیا و سرگذشت امتهای گذشته و امثال آن بود. این مسائل را بر
عقل عرضه میداشتند تا به داوری آن بنشینند و گاه آنها را بهگونهای تأویل کنند که با
فطرت سلیم هماهنگ باشد.
تابعین در برخورد با آیاتی که سخنی از صحابه درباره آن نرسیده بود، توقف نکردند و با اجتهاد خویش به تفسیر آن پرداختند.
در این دوره با
اسلام آوردن گروهی از
یهودیان، مسیحیان و صاحبان دیگر
اندیشهها، زمینههای گوناگون
اسرائیلیات بیشتر فراهم شد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تابعین» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۲/۲.