اسباب النزول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شأن نزول ، اسباب نزول .
پرسش: معنای لغوی و اصطلاحی اسباب النزول چیست؟
پاسخ: اکثر آیات
قرآن بدون آنکه به حادثه خاصی مربوط باشند، نازل شدهاند؛ یعنی شأن نزول خاصی نداشتهاند؛ ولی پارهای دیگر دارای سبب نزول یا شأن نزولی هستند.
گاهی از
پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ پرسشی میکردند و در جواب، آیه یا آیاتی نازل میشد و زمانی حادثهای پیش میآمد یا صدور حکمی ضرورت مییافت و بدین جهت آیهای از قرآن فرود میآمد. این حادثه یا لزوم حکم یا سئوال را «شأن نزول» یا «
سبب نزول » میگویند که بهطورکلی و به حالت جمع «
اسباب نزول » نامیده میشود.
در معنای سبب نزول گفتیم که گاه جریانی پیش میآمد که سبب نزول یک یا چند آیه میشد و گاهی هم خود این سبب در بیشتر مکانها یا در مورد بیشتر افراد و موارد تکرار میگشت. این وضع را تعدد اسباب
وحی و نازل واحد مینامند. (گاه نزول مطلبی بیش از یک مرتبه برای بزرگداشت شأن و
منزلت موضوع مورد بحث است و گاه یادآوری مجددی است در هنگام وقوع سبب که مبادا فراموش گردد). بنابراین گاهی ممکن است تعدد
اسباب نزول اقتضای تعدد نزول را نماید، اگرچه آیه یا آیات نازل شده واحد باشد.
چنانکه برخی گفتهاند
سوره حمد در دو نوبت نازل شد، یکبار در مکه و بار دیگر در مدینه.
لذا میبینیم که در این مورد تعدد
اسباب و تعدد نزول وجود داشته، ولی نازل واحد بوده است.
ممکن است نازل متعدد باشد و سبب نزول واحد؛
چنانکه امسلمه به
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ عرض کرد: ای رسول خدا! نمیشنوم که خدا در خصوص
هجرت یادی از زنان کرده باشد؟!
خدای تعالی این آیه را نازل فرمود:
«خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و
جنگ کردند و کشته شدند، به
یقین گناهانشان را میبخشم و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند و بهترین پاداشها نزد پروردگار است».
خدای سبحان در این معنا آیه دیگری نیز نازل فرموده است:
«به یقین، مردان مسلمان و زنان
مسلمان ، مردان با ایمان و زنان با
ایمان ، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان
صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با
خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاقکننده و زنان انفاقکننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به
یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همۀ آنان
مغفرت و
پاداش عظیمی فراهم ساخته است».
به این ترتیب سبب نزول که همان پرسش امسلمه است واحد است و نزول بهصورت متعدد یعنی دو آیۀ مزبور از دو سورۀ
آلعمران و احزاب است.
یعنی آیهای که نازل شده، هم لفظ آن و هم سبب نزول آن خاص است؛
مانند آیۀ «
تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ » که در مورد ابولهب نازل گردید و جهت سبب آن بوده و با لفظ خاص نازل شده است.
بر اساس مطالبی که ذکر شد، اگر روایاتی نقل شود که مثلاً بگوید آیه:«
سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ »؛
به این سبب نازل شده و روایات دیگری نقل شود که بگوید آیه مذکور به سبب دیگری نازل گردیده است، نباید گفت تعارضی در کار است؛ زیرا ممکن است نزول این آیه در مورد زیادتر از یک سبب بوده است. جریان در باب تعدد اسباب نزول و نازل واحد اینگونه است. همچنین اگر روایات در مورد آیهای از آیات بهلحاظ سببی اختلاف داشته باشد؛ زیرا همانطور که گفتیم، ممکن است نازل متعدد و سبب نزول واحد باشد و جایز است که سببی برای نزول آیهای نقل شود و مقصود از آن تفسیر باشد. بهخصوص که عادت
صحابه و
پیامبر و
تابعین این بود که وقتی یکی از آنان میگفت: این آیه در فلان مورد نازل شده، مرادش آن بود که آیۀ مورد نظر متضمن این حکم است، نه آنکه این حکم
سبب نزول آن آیه است.
در پایان تذکر این نکته ضروری است که بهطورکلی سببی که نزول آیه یا آیاتی را ایجاب میکند، چنین نیست که مفهوم و مدلول قرآنی آن مقید و مختص به همان مورد خاص باشد؛ بلکه
حکم و مفهوم آن به موارد مشابه آن نیز تعمیم و سرایت داده میشود.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ در ذیل شأن نزول آیۀ شریفۀ «
وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً »،«تقاضاکنندهای تقاضای عذابی کرد که واقع شد!».
میفرماید: «مقداری جو در نزد
فاطمه ـ علیهالسلام ـ بود؛ پس آن را آرد کرده، با روغن و
آب بیامیخت و نان پخت و چون در برابر خود نهادند که بخورند مسکینی آمد و گفت:خدا شما را ببخشاید؛ پس
علی ـ علیهالسلام ـ برخاست و یکسوم آن را به او بخشید و... پس خداوند آیات فوق را در شأن آنها نازل فرمود و حکم این آیات درباره هر مؤمنی که برای خدا چیزی ببخشد، جاری است».
پایگاه اسلام کوئیست.