گرانفروشی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: گرانفروشی،
کمفروشی ، احتکار.
پرسش: آیا در
قرآن کریم صراحتاً به گرانفروشی اشاره شده است؟
پاسخ: اگرچه در قرآن کریم گرانفروشی به صراحت با این واژه نیامده، اما مسائل مرتبط با آن که با گرانفروشی در ارتباط است و نتیجه اش همان گرانفروشی است؛ یعنی کمفروشی و احتکار بهصراحت ذکر شده است. به عبارت دیگر؛ ادله منع
احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر در حقیقت به معنای نکوهش و منع گرانفروشی است؛ زیرا که قصد
محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گرانفروشی است.
این عدم تصریح شاید از آن جهت باشد که روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و بر عهده مفسران قرآن یعنی
ائمه ـ علیهمالسلام ـ بوده که این کلیات را تبیین کنند و ائمه نیز در تبیین حقایق اسلام از جمله چیزهایی که بر آن تأکید ورزیدهاند، دوری از
گرانفروشی بوده است. البته
قرآن چهارچوبهایی را در باب معاملات بیان کرده که میتوانند در جهت پیشگیری از گرانفروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع،
ظلم ، احتکار، بخس و داشتن انصاف و...
بنابراین در این مقال با بهرهگیری از آیات قرآن و
احادیث در موضوع کمفروشی بحث میکنیم، تا از این طریق به پرسش مذکور پاسخ داده باشیم.
گفتنی است، گرانفروشی، کمفروشی و احتکار از آن دسته جرایمی است که عنصر تقلب برای بردن مال دیگران در آنها نقش اساسی دارد. جرایم یا ذاتاً دارای
قبح هستند و یا از حیث وضع و قرارداد. از آنجا که گرانفروشی متضمن
تقلب است، از جرایم ذاتاً قبیح است؛ زیرا
فطرت بشر با آن مخالف است و
عقل سلیم آن را مذموم میداند؛ از این جهت است که هم
شرع و هم
عرف آن را مذموم و ممنوع و قابل
مجازات دانستهاند.
در
قرآن کریم بهطور صریح و مکرر به کمفروشی اشاره شده و بهشدت مذمت شده است و کمترین مجازات دنیوی آن را ویران شدن شهر مدین و نابود شدن قوم آن معرفی کرده است. مسئله کمفروشی در قرآن در سورهای و
آیات زیر آمده است:
این سوره به نام کمفروشان نامگذاری شده است:"وای بر کمفروشان. آنان که وقتی برای خود پیمانه میکنند،
حق خود را بهطور کامل میگیرند؛ اما هنگامیکه میخواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم میگذارند. آیا آنها گمان نمیکنند که برانگیخته میشوند. در روزی بزرگ. روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند".
"
وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا "؛
چون چیزی را پیمانه کنید، پیمانه را کامل گردانید و با ترازویی درست
وزن کنید که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است.
"
والسماء رفعها و وضع المیزان. الا تطغوافی المیزان. واقیموا الوزن بالقسط ولاتخسروا المیزان "؛
و آسمان را برافراشت و
میزان و
قانون (در آن) گذاشت، تا در میزان طغیان نکنید (و از مسیر
عدالت منحرف نشوید) و وزن را براساس
عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید!
در این سوره خداوند خطاب به
قوم شعیب اهالی شهر مدین میفرماید:"پیمانه و وزن را تمام و
کمال تحویل بدهید و در مال مردم نقصان روا مدارید و در پهنه
زمین پس از آنکه صلاح و اصلاح برقرار شد،
فساد را منتشر نکنید و این امر برای شما بهتر است، اگر
ایمان داشته باشید".
در این سوره نیز خداوند داستان قوم
مدین و رفتار ناهنجار آنان را با
شعیب پیغمبر و سرنوشت وحشتناک آنها را بازگو میکند و در خصوص کمفروشی میفرماید:"
وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحیطٍ "؛ و بهسوی "مدین" برادرشان
شعیب را (فرستادیم) گفت:"ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او،
معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کمفروشی نزنید)! من (هم اکنون) شما را در
نعمت میبینم، (ولی) از
عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم!
و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیا (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید! من شما را در حال و روز خوبی میبینم؛ ولی برای شما بیم دارم از فرا رسیدن روزی که عذاب آن شما را هر طرف دربرگیرد. ای قوم پیمانه و ترازو را از روی عدالت به تمام و کمال ادا کنید و حق مردم را ضایع نکنید و در روی زمین فساد را پراکنده نسازید. آنچه که بدون کمفروشی و با
اطاعت از دستورات الهی برای شما باقی میماند متضمن
خیر و برکت بیشتر میباشد اگر
ایمان داشته باشید و من مأمور مراقبت شما نیستم؛ بلکه خدا ناظر و مراقب شماست و من اخطار کنندهام و بس.
"
واوفوا الکیل و المیزان بالقسط "؛
پیمانه را تمام و وزن را درست و عادلانه تحویل بدهید.
در این سوره خداوند آنچه را بر بندگان خود
حرام کرده است، برمیشمرد: خودداری از شرک، احسان به والدین، خودداری از کشتن اولاد خود از
ترس فقر و تنگدستی، خودداری از فحشای ظاهر و باطن،
قتل نفس ، خودداری از تجاوز و دستدرازی به مال
یتیم و سرانجام صحت پیمانه و وزن و خودداری از کمفروشی.
توجه به این نکته شایان دقت و تأمل است که شمردن کمفروشی در کنار گناهان بزرگ نشان از اهمیت این موضوع دارد.
گفتنی است؛ اگر مسئله گرانفروشی در
قرآن کریم مستقیماً و بهطور صریح بیان نشده، این شاید از آن جهت باشد که:
همانگونه که میدانید روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و مسائل جزئی را به عهده مفسران قرآن یعنی ائمه واگذار نموده. به اعتقاد ما فرقی میان قرآن و
سنت وجود ندارد، بسیاری از مسائل که در
قرآن بیان نشده و یا بهصورت کلی آمده، تبیین آن به عهده سنت گذاشته شده است و این مسئله گرانفروشی نیز در زمره آن دسته از مسائلی است که حکمش توسط
ائمه بیان شده است؛ مانند آنچه را که
امام صادق ـ علیهالسلام ـ در جریان
تجارت با مصادف برخورد کرد.
و این منافات با جامعیت قرآن ندارد؛ زیرا اگرچه خدای متعال هر چیزی را که مردم تا روز
قیامت نیاز دارند، در قرآن آورده و برای پیامبرش بیان کرده، اما این بدان معنا نیست که قرآن یک دایرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات
علوم ریاضی و جغرافیایی و... در آن آمده است؛ بلکه قانونهای کلی اساسی؛ مانند مالیات، قانون قضا، قانون معاملات از قبیل تجارت، اجاره، صلح و ... قوانین عمومی مانند حدود، قصاص و... قانون کلی عبادات؛ مانند
نماز ،
روزه ،
حج ،
وضو ،
غسل و امثال آنها، همه در قرآن آمده است؛ اما جزئیات این مسائل به عهده ائمه گذاشته شده است.
در زمان
نزول قرآن مرجع و نهادی برای تعیین و تثبیت قیمتها وجود نداشته و نرخ اجناس را در آن محیط کوچک و محدود نظام عرضه و تقاضا تعیین میکرد؛ اما از آنجا که قرآن کریم جامع تمام نیازهای بشری است و حکم هر مسئله یا چیزی در آن یافت میشود در خصوص کمفروشی ملاحظه میشود که خیلی صریح و روشن مورد بحث قرار گرفته و بهطور مکرر و موکد مورد نکوهش واقع شده است و عاقبت آن بسیار شوم و نابودکننده معرفی شده است. حال اگر این مطلب را در نظر بیاوریم که حاصل کمفروشی و گرانفروشی عدم تعادل و توازن کالا و قیمت است (دریافت وجه بیشتر برای کالای معین که
گرانفروشی است یا تحویل کالای کمتر برای قیمت معین که کمفروشی است) در آن صورت با توجه به وضع اجتماع و طرز خرید و فروش جامعه امروزی و تنقیح مناط قطعی و استنباط ملاک مشترک میتوانیم از باب اقتضای زمان، مصلحت جامعه و حکم
عقل ، احکام وارده در باب
کمفروشی را برگرانفروشی تطبیق نماییم.
از همه اینها که بگذریم، قرآن چهارچوبهایی را در باب معاملات از جنبه اخلاقی بیان کرده که میتوانند در جهت پیشگیری از گرانفروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص،
طمع ،
ظلم ،
احتکار ، بخس و داشتن انصاف و...
همچنین ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر
در حقیقت به معنای نکوهش و منع گرانفروشی است؛ زیراکه قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گرانفروشی است.
پایگاه اسلام کوئست.