• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کم‌فروشی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: کم‌فروشی، سوره مطففین، عدالت، خیانت در معامله، فساد اقتصادی، نزول عذاب الهی، بی‌اعتمادی.

پرسش: تفسیر «ویل للمطففین» چیست؛ و آثار و پیامدهای کم‌فروشی در چه چیزهایی است؟

پاسخ:






قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کم‌فروشی در دادوستدهای اقتصادی هشدار می‌دهد و می‌فرماید:

«وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» وای بر کم‌فروشان!

۲.۱ - معنای واژه «تطفیف»

«تطفیف» به معنای کم کردن پیمانه و وزن است؛
[۲] قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ‌۴، ص ۲۲۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
یعنی کالای فروخته شده را ناقص تحویل خریدار می‌دهند.

۲.۲ - معنای واژه «ویل»

«ویل» واژه‌ای است که هرکس در مهلکه واقع شود، آن‌ را به کار می‌برد و در اصل به معنای عذاب و هلاک است.
[۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ‌۱۰، ص ۲۹۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.


۲.۲.۱ - دیدگاه راغب اصفهانی

راغب اصفهانی از اصمعی نقل می‌کند، «ویل» به معنای قبح است و گاهی در تحسر و تأسف به کار می‌رود. و در سخن خدای تعالی در حق کسی به کار رفته که استحقاق عذاب و جهنم را دارد.



«الَّذینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ»، «وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ»؛ آنان‌که وقتی برای خود پیمانه می‌کنند، حق خود را به‌طور کامل می‌گیرند. اما هنگامی که می‌خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می‌گذارند.

۳.۱ - توضیح

این آیات هشدار به گروهی از مردم است که در دادوستد کم‌فروشی می‌کنند؛ یعنی وقتی می‌خواهند کالایی به مردم بدهند ـ به کیل یا وزن ـ ناقص می‌دهند، و مردم را به خسران و ضرر می‌اندازند.

لذا مضمون مجموع آیات یک مذمت است، و آن این است که مطففین حق را برای خود رعایت می‌کنند؛ ولی برای دیگران رعایت نمی‌کنند. به عبارت دیگر حق را برای دیگران آن‌طور که برای خود رعایت می‌کنند، رعایت نمی‌نمایند.


از جمله مسائلی که نظم زندگی و معیشت عموم مردم بر آن استوار است، وفای در معاملات است؛ یعنی باید تعادل و توازن در عوض و معوض رعایت شود؛ و به‌طور‌کلی در معاملات و قراردادها تعادل منظور گردد و به هر‌چه دو طرف معامله به آن اقدام نموده‌اند، انجام پذیرد و ضرر و زیان متوجه طرف معامله نشود.

۴.۱ - خیانت به خریدار

بدیهی است کم‌فروش در حقیقت دو خیانت به خریدار نموده: یکی این‌که مال از قیمت مورد توافق، برای خریدار گران‌تر تمام شده، و دیگر این‌که خریدار در مقدار جنس و کالایی که مورد نیاز او بوده کسر خواهد آورد.
[۸] حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‌، محمدباقر، ج ‌۱۸، ص ۴۱، تهران، کتاب‌فروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.





۵.۱ - أ. سلب اعتماد

چنان‌چه کم‌فروشی در جامعه توسعه یابد، اعتماد مردم به یکدیگر سلب شده، در نظام خرید و فروش و قراردادها خسارات جبران‌ناپذیری رخ خواهد داد. نظم امور معاملات و دادوستدها بر آن است، کالایی که مورد فروش قرار می‌گیرد ـ چه از لحاظ وزن و سایر جهات که مورد نظر و قرارداد بوده ـ باید طبق قرارداد و تعهد عمل شود؛ و گرنه مستلزم اختلال نظام زندگی خواهد شد. بدیهی است هدفی که بر انجام معاملات مترتب می‌شود انتظام معیشت طبقات مردم و نیز ارتباط و اعتماد طبقات جامعه به یک‌دیگر است. چنان‌چه هر‌یک از دو طرف معامله از قرارداد تخلف نماید، منجر به اختلاف گشته و درصورتی‌که همگانی شود اعتماد مردم به یک‌دیگر سلب شده و ارتباط مالی و معاشرتی آنان گسیخته شده، شئون زندگی اجتماع متزلزل خواهد شد.
[۹] حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‌، محمدباقر، ج ‌۱۸، ص ۴۱، تهران، کتاب‌فروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.


اصولاً حق، عدالت، نظم و حساب در همه چیز و همه جا یک اصل اساسی و حیاتی است که بر نظام هستی حاکم است؛ لذا هرگونه انحراف و تجاوز از این اصل، آثار خطرناکی را به دنبال دارد، به‌ویژه کم‌فروشی، سرمایه اعتماد و اطمینان را که رکن مهم مبادلات است، از بین می‌برد، و نظام اقتصادی را به هم می‌ریزد.

۵.۲ - ب. فساد اقتصادی

در آیات قرآن کراراً از کم‌فروشی نکوهش شده است؛ مانند آیات مورد بحث، و در داستان شعیب ـ علیه‌السلام ـ آن‌جا که قوم خود را مخاطب ساخته، می‌گوید:

«أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ»؛ حق پیمانه را ادا کنید، و دیگران را به خسارت نیندازید، با ترازوی صحیح وزن کنید، و حق مردم را کم نگذارید، و در زمین فساد نکنید.

و به این ترتیب کم‌فروشی و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است، و این خود دلیلی به ابعاد مفاسد اجتماعی این کار است.

کم‌فروشی باعث تباهی اجتماع انسانی است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است، و اگر این تعادل از بین برود، همه چیز از بین می‌رود.

۵.۳ - ج. نزول عذاب الهی



۵.۳.۱ - روایتی از پیامبر


«ما نقض قوم العهد الا سلط اللَّه علیهم عدوهم! و ما حکموا بغیر ما انزل اللَّه الا فشا فیهم الفقر! و ما ظهرت فیهم الفاحشة الا فشا فیهم الموت! و لا طففوا الکیل الا منعوا النبات و اخذوا بالسنین! و لا منعوا الزکات الا حبس عنهم المطر»!

از پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نقل شده است: هیچ قومی عهد شکنی نکردند، مگر این‌که خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط ساخت. هیچ جمعیتی به غیر حکم الهی حکم نکردند، مگر این‌که فقر در میان آنها زیاد شد. در میان هیچ ملتی فحشاء ظاهر نشد، مگر این‌که مرگ‌ومیر در میان آنها فراوان گشت! هیچ گروهی کم‌فروشی نکردند، مگر این‌که زراعت آنها از بین رفت و قحطی آنها را فرو گرفت! و هیچ قومی زکات را منع نکردند، مگر این‌که باران از آنها قطع شد.

۵.۳.۲ - آیات ۲۹ و ۳۰ سوره نساء

از آیات قرآن نیز به‌خوبی استفاده می‌شود که مسئله کم‌فروشی موجب به هم خوردن نظام اقتصادی می‌شود و نزول عذاب الهی را در پی‌ خواهد داشت:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ...». «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسیراً»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اموال یک‌دیگر را به ناحق مخورید، مگر آن‌که تجارتی باشد که هر دو طرف بدان رضایت داده باشید. و هر‌کس این عمل را از روی تجاوز و ستم انجام دهد، به‌زودی او را در آتشی وارد خواهیم ساخت و این کار برای خدا آسان است.

در این آیه از خوردن مال از راه‌های باطل نهی شده و به کسانی که مبادرت به این کار می‌کنند، وعده عذاب داده شده است. و بدیهی است که یکی از مصادیق خوردن مال از راه باطل، کم‌فروشی است.



۱. مطففین (۸۳)، آیه ۱.    
۲. قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ‌۴، ص ۲۲۵، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ‌۱۰، ص ۲۹۱.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ‌۱۰، ص ۲۹۱، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۸۸۸، دمشق، بیروت، دارالقلم‌، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۶. مطففین (۸۳)، آیه ۲ و ۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۲۳۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۸. حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‌، محمدباقر، ج ‌۱۸، ص ۴۱، تهران، کتاب‌فروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
۹. حسینی همدانی، سید محمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی‌، محمدباقر، ج ‌۱۸، ص ۴۱، تهران، کتاب‌فروشی لطفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
۱۰. شعراء (۲۶)، آیه ۱۸۳ ۱۸۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۲۶، ص ۲۵۰، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۲۳۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۱۳. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‌۳۱، ص ۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی،چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.    
۱۴. نساء (۲)، آیه ۹ و ۳۰.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار