وظایف نهاد وکالت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: وکالت،
امام زمان (علیهالسّلام)،
توقیع،
عثمان بن سعید،
امام حسن عسکری (علیهالسّلام).
پرسش: وظایف وکیلان امامان (علیهالسّلام) چه بود؟
پاسخ: دقّت در اسباب و دلایل تشکیل نهاد وکالت، وظایف این نهاد را نیز روشن میسازد. گفتنی است که وظایف نهاد وکالت در ابتدا محدود بود و با مرور زمان، گسترش یافت. وکیلان نخستین امام زمان (علیهالسّلام)، بیشتر به عنوان کارپرداز مالی و یا رابط مالی میان امّت و امام بودند و وظایف محدودی داشتند؛ ولی با گذشت زمان و گسترش نهاد وکالت، وظایف و عملکرد آنان نیز گسترش یافت و در دوره عثمان بن سعید (وکیل خاص امام حسن عسکری (علیهالسّلام)) به اوج خود رسید و وظایف متعدّدی برای نهاد وکالت مشخّص شد. نگاه ما در این مجموعه، به تمام کارکردهای نهاد وکالت در طول دوره فعالیت افزون بر دویست ساله آن است.
گفتنی است که وظایف نهاد
وکالت در ابتدا محدود بود و با مرور زمان، گسترش یافت. وکیلان نخستین
امام زمان (علیهالسّلام)، بیشتر به عنوان کارپرداز مالی و یا رابط مالی میان امّت و امام بودند و وظایف محدودی داشتند؛ ولی با گذشت زمان و گسترش نهاد وکالت، وظایف و عملکرد آنان نیز گسترش یافت و در دوره
عثمان بن سعید (وکیل خاص
امام حسن عسکری (علیهالسّلام)) به اوج خود رسید و وظایف متعدّدی برای نهاد وکالت مشخّص شد. نگاه ما در این مجموعه، به تمام کارکردهای نهاد وکالت در طول دوره فعالیت افزون بر دویست ساله آن است.
مهمترین وظیفه نهاد وکالت، برقراری ارتباط میان
شیعیان و امام (علیهالسّلام) بود که در حوزههای متفاوت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، نمود مییافت. ساختار نهاد وکالت به گونهای طرّاحی شده بود که بتواند بدون دغدغه و
اضطراب، رابطه بین امام (علیهالسّلام) و شیعیان را تسهیل کند و نیاز شیعه به حضور امام (علیهالسّلام) در جامعه را برآورده سازد و آنان را در تکالیف محوّله، یاری رساند.
رساندن نامههای حاوی سؤال و درخواست شیعیان از امام (علیهالسّلام) و تحویل پاسخ امام (علیهالسّلام) به شیعیان، از طریق نهاد وکالت صورت میگرفت. معمولاً جواب امام (علیهالسّلام) ذیل سؤال و در همان ورقه درج میشد و به پرسشگر داده میشد. از اینرو، پاسخ امام (علیهالسّلام) با عنوان «
توقیع» شهرت یافت. «توقیع: از ریشه وقع به معنای اثر نهادن بر چیزی است و در اصطلاح به امضا یا متنی گفته میشود که در ذیل ورقه یا ضمیمه آن، اضافه میشود»
گاه، نامههای شیعیان از طریق پیک سیار، جمعآوری و به مرکز نهاد وکالت (یعنی
بغداد) منتقل میشد.
شیوه نامهنگاری (مکاتبه) از دوره
امام صادق (علیهالسّلام) آغاز شد و به مرور زمان، رواج یافت و در دوره
غیبت صغرا به تنها شیوه ارتباط میان امام و مردم تبدیل شد. از اینرو، نسبت تعداد مکاتبات امامان (علیهالسّلام) در مقایسه با مجموع احادیث آنان، به مرور زمان افزایش یافت و در دوره غیبت صغرا به بالاترین حد خود رسید.
مهمترین حوزههای انجام وظیفه نهاد وکالت را میتوان اینگونه برشمرد:
به سبب رفاه اقتصادیِ پدید آمده در جامعه، واجبات مالیِ شیعیان در این دوره فراوان شده بود. افزون بر آن، مواردی همچون: موقوفات، نذورات،
صدقات،
هدایا و تبرّعات نیز وجود داشت که در مجموع، درآمد فراوانی محسوب میشد.
از جهت دیگر، ناحیه
امامت برای تامین هزینه خود، رفع نیاز نیازمندان شیعه، خانواده شهدا، هویت بخشی به نظام شیعه و...مخارج فراوانی داشت که از طریق جمعآوری اموال به دست آمده، آن را تامین میکرد. نهاد وکالت، وظیفه جمع آوری اموال از مناطق مختلف را به عهده داشت و به دستور امام (علیهالسّلام) آنها را در موارد تعیین شده، هزینه میکرد.
در نامه امام حسن عسکری (علیهالسّلام) به شیعیان
نیشابور آمده است:
هر فرد از شیعیان ما در آن ناحیه که از انحراف به دور و طالب حق است، حقوق ما را به
ابراهیم بن عبده بپردازد و او نیز به رازی [
وکیل ری و سرپرست وکلای شرق ایران
] یا به کسی که او معین میکند، تحویل دهد.
در توقیع صادره خطاب به نماینده امام (علیهالسّلام) در نیشابور، درباره تحویل اموال به مسئول نهاد وکالت آمده است:
فَلا تَخرُجَنَّ مِنَ البَلدَةِ حَتّی تَلقَی العَمرِی رَضِی اللَّهُ عَنهُ بِرِضای عَنهُ، وتُسَلِّمُ عَلَیهِ وتَعرِفُهُ ویعرِفُک، فَاِنَّهُ الطّاهِرُ الاَمینُ العَفیفُ القَریبُ مِنّا والَینا. از شهر بیرون نرو تا عَمری را ببینی -که خدا به خاطر خشنودیام از وی، از او خشنود باشد- و بر او سلام بده و او را بشناس و او تو را بشناسد، که وی پاک و امین و عفیف و به ما نزدیک و نزد ما عزیز است. پس هر چه برای ما از هر کجا میآورند، تا پایان عمرش، به او برسانید تا او به ما برساند.»با توجّه به این رویکرد بود که برخی از تجار قم، مستقیماً اموال خود را به سفیر دوم (یعنی محمّد بن عثمان) تحویل دادند.
اموال تحویلی به نهاد وکالت، گاه واجبات مالی بود، همانگونه
امام جواد (علیهالسّلام) در نامهای به
علی بن مهزیار -وکیل ایشان در
اهواز- دستور اخذ
خمس در سال ۲۲۰ هجری را به او ابلاغ مینماید.
جمعآوری درآمد موقوفات ناحیه امامت در نواحی مختلف نیز بر عهده نهاد وکالت بود.
احمد بن اسحاق اشعری در عصر امام عسکری (علیهالسّلام)، وکیل موقوفات در
قم بوده است.
صالح بن
محمّد بن سهل نیز در زمان امام جواد (علیهالسّلام)، وکیل وقف قم بوده است.
در کتاب تاریخ قم، تعداد متولّیان موقوفات در قم را حدود چهل نفر ذکر کرده است.
در گزارش
رجال الکشّی از اعزام دو نماینده از سوی امام جواد (علیهالسّلام) به قم برای اخذ وجوه شرعی از
زکریا بن آدم، وکیل ناحیه در قم، سخن گفته شده است.
ابوجعفر محمّد بن
علی بن اسود -از عالمان قم و نماینده نهاد وکالت در قم-، اموال مربوط به موقوفات قم را به
ابوجعفر عمری - سفیر دوم امام (علیهالسّلام) داد.
نهاد وکالت پس از تحویل اموال، قبض رسید آن را نیز برای آنان صادر میکرد که در اواخر عصر سفارت سفیر دوم، به سبب سختگیری حکومت، مدّتی قبض رسید صادر نمیشد.
حجم اموال جمعآوری شده برای امام، گاه چنان زیاد بود که
علی بن
اسماعیل بن جعفر الصادق، در مقام سعایت از
امام کاظم (علیهالسّلام) به
یحیی بن خالد برمکی گفت: «اموال از شرق و غرب به سوی او سرازیر شده و در خزانههایی نگاهداری میشود و زمینی به قیمت سی هزار دینار خریده است».
فراوانی اموال در نزد وکیلان بویژه در آغاز کار نهاد وکالت، گاه سبب انحراف وکیلان و تاراج اموال ناحیه
امامت نیز میگشت. مهمترین سبب انحراف برخی از وکیلان امام کاظم (علیهالسّلام) و پیدایش گروه واقفه، به همین علت بوده است.
موارد مصرف اموال جمعآوری شده توسط ناحیه وکالت نیز در گزارشهایی مورد اشاره قرار گرفته است: اعطای خرج سفر از سوی ناحیه مقدّسه به فرد هندیِ تازه مسلمان و شیعه، فرستادن کفن و مخارج دفن
ابوعبداللَّه حائری از سوی سفیر دوم به واسطه
جعفر بن
محمّد بن متیل،و اعطای کفن به
علی بن زیاد صیمری و
حسن بن نضر قمی از سوی ناحیه مقدّسه،
از جمله گزارشهای مصرف اموال از جانب ناحیه مقدّسه است.
در گزارشی دیگر از پرداخت مستمرّی به گروهی از طالبیان «مراد از طالبیان، افرادی از خاندان ابوطالب هستند که در اینجا به سبب برخورداری از حقّ خمس، یاد شدهاند.» در زمان امام عسکری (علیهالسّلام) سخن گفته شده است که پس از شهادت ایشان فقط به افراد معتقد به امامت امام عصر پرداخت شد و مستمری دیگران قطع شد.
اگر چه رویکرد مالی و اقتصادی در وکیلان دورههای اوّلیه، بیشتر به چشم میآید، ولی در سالهای میانی و در مقاطع و نقاط عطف بویژه سالهای منتهی به عصر غیبت، کارکرد فرهنگی وکیلان، نمایانتر میشود. از جمله پس از شهادت هر امام (علیهالسّلام) و در فاصله زمانی موجود میان امام پیشین و امام پسین، وکیلان و نهاد وکالت به عنوان گروه معتمد مردم، جایگاهی ویژه داشتند و شبهه و حیرت آنان را برطرف میکردند.
پس از شهادت امام جواد (علیهالسّلام) بزرگان شیعه در منزل
محمّد بن فرج - وکیل برجسته امام جواد (علیهالسّلام) جمع شدند و درباره امامت
امام هادی (علیهالسّلام) گفتگو کردند.
گزارشهای دیگری از عملکرد فرهنگیِ کارگزاران نهاد وکالت نیز در دست است.
علی بن مسیب، از
امام رضا (علیهالسّلام) پرسید: فاصله محلّ سکونت من با شما بسیار است...اکنون معالم دین خود را از چه کسی برگیرم؟ امام رضا (علیهالسّلام) وکیل ناحیه مقدّسه در قم را به عنوان امین
دین و دنیا معرفی کرد و فرمود: «از
زکریا بن آدم یادگیر که نسبت به دین و دنیا امین است». علی بن مسیب گوید: پس از بازگشت از خدمت امام (علیهالسّلام) نزد زکریا بن آدم رفتم و آنچه را بدان نیاز داشتم، از وی پرسیدم.
احمد بن اسحاق -از وکیلان ناحیه در قم- از امام عسکری (علیهالسّلام) درباره مرجع علمیِ پاسخگو به نیازهای فرهنگی خود پرسش کرد و امام (علیهالسّلام)،
عثمان بن سعید عَمری را معرفی کرد و فرمود: «این عثمان بن سعید، مورد وثوق و امین است و هرچه بگوید و به شما برساند، از جانب من گفته و ابلاغ کرده است».
جایگاه فرهنگی وکیلان ارشد و نهاد وکالت پس از شهادت امام عسکری (علیهالسّلام) بیشتر نمایان میشود. در سال ۲۶۰ هجری و با آغاز
غیبت امام مهدی (علیهالسّلام)، شخصیت معتمد و برجستهای که میتوانست حیرت و سرگردانی را از جامعه شیعه بزداید، شخص عثمان بن سعید عَمری بود که وجاهت فراوانی را به سبب داشتن وکالت از امام هادی (علیهالسّلام) و امام عسکری (علیهالسّلام) و ارتباط مستقیم با آنان کسب کرده بود. مقبولیت عمومی ایشان و پشتیبانی عالمان شیعه از ایشان، سبب عبور جامعه شیعه از دوره بحران شد.
وکیل دوم، جناب محمّد بن عثمان و وکیل سوم، جناب
حسین بن روح نوبختی، صبغه فرهنگی بیشتری داشتند. محمّد بن عثمان، وثاقت خویش را با تصریح امام عسکری (علیهالسّلام) و
امام مهدی (علیهالسّلام) بر کرسی نشانده و پاسخگوی شبهات فرهنگی فراوانی بود.
حسین بن روح نیز پس از انحراف
شلمغانی اعلام کرد که کتب او که در زمان استقامت نوشته شده، مفید و قابل استفاده است. او به سخن امام عسکری (علیهالسّلام) نسبت به کتب ابن فضّال استناد کرد که فرموده بود:
«خُذُوا ما رَوَوا وذروا ما رَاْوا؛ آنچه را روایت کردهاند، بگیرید و آنچه را نظر دادهاند رها کنید.»انتقال سؤالات علمی دانشمندان شیعه از طریق نهاد وکالت و پاسخگویی ناحیه مقدّسه به آن پرسشها در مورد فراوانی گزارش شده است که بازتاب وظیفه فرهنگی نهاد وکالت است. یعنی نهاد وکالت، رابط ناحیه امامت با دانشمندان بوده است. پرسشهای فراوان
محمّد بن
عبداللَّه بن جعفر حمیری و پاسخهای امام (علیهالسّلام) از این گروه است.
اصولاً نگاه شیعیان بویژه دانشمندان به منصب امامت، از منظری عالمانه و فرهنگی بود و نهاد وکالت به عنوان ارتباط با ناحیه امامت، از جایگاه فرهنگیِ خاص بهرهمند بود. گفتنی است که عالمان دین، فقیهان و متکلّمان، وظیفه اصلی در رفع مشکلات علمی را بر عهده داشتند؛ ولی در موارد خاص و بحرانی که حتّی عالمان نیز قادر به رفع مشکل نبودند، وکیلان و نهاد وکالت به میدان میآمدند و زمینه رفع بحران را فراهم میکردند.
نهاد وکالت اگر چه در ابتدا نهادی اقتصادی و فرهنگی جلوه میکند، ولی ویژگیهای سیاسی - اجتماعی این نهاد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در دوره پس از آغاز غیبت امام عصر (علیهالسّلام)، نهاد وکالت و نایبان خاص به عنوان وکیل و جانشین امام (علیهالسّلام)، رهبریِ سیاسی - اجتماعی شیعیان را بر عهده گرفتند. رهبریِ جامعه شیعه در این دوره سخت و بحرانی، مهمترین وظیفه نایبان خاص و نهاد وکالت محسوب میشد؛ زیرا تنها مرکز ثقل و نقطه اتکای جامعه شیعه در آن دوره محسوب میشد.
گفتنی است که جایگاه سیاسی - اجتماعی نهاد وکالت، به این دوره، منحصر نیست. وکیلان در دورههای پیشین نیز فعالیتهای سیاسی - اجتماعی داشتند.
دستگیری وکیلان متعدّد توسط
حکومت بنیعبّاس، حاکی از اثرگذاری نقش سیاسی - اجتماعی آنان در میان شیعیان است. زندانی شدن چند وکیل در متون تاریخی، مطرح شده است:
علی بن جعفر همانی، وکیل امام هادی (علیهالسّلام)،
محمّد بن فرج، وکیل دیگر امام هادی (علیهالسّلام)،
ابوهاشم جعفری،
ابوعلی بن راشد،
عیسی بن
جعفر بن عاصم و ابن بند.
حتی حسین بن روح نوبختی وکیل سوم که جایگاه سیاسی - اجتماعی ویژهای در جامعه و حتّی در دربار خلافت داشت نیز دستگیر شد و مدّتی را در زندان گذراند.
یکی از مهمترین کارکردهای نهاد وکالت، ایجاد لایه پوششی و پدید آوردن سپر حفاظتی برای امام (علیهالسّلام) بود. مصونیت امام (علیهالسّلام) و جایگاه امامت از گزند دشمنان، از مهمترین وظایف نهاد وکالت، محسوب میشود. از جانب دیگر، نهاد وکالت، به سبب گستردگی تشکیلات و ارتباط نظاممند و مخفی، زمینه مصونیت شیعیان را نیز فراهم میکرد تا حکومت، کمتر متعرّض افرادی شود که در پی ملاقات با امام (علیهالسّلام) بودند و یا جاسوسانی که در پی شناساییِ افراد مرتبط با امام و ناحیه امامت بودند، نتوانند متعرّض مردم شوند.
کارکرد نیابتی نهاد وکالت در پیگیری مباحث مرتبط با امام و امّت، در زمان حضور امام (علیهالسّلام)، سبب مراجعه کمتر شیعیان به امام (علیهالسّلام) میشد و کاهش مراجعات، سبب مصون ماندن امام (علیهالسّلام) از اتّهام تشکیل گروه مخالف میگشت. همچنان که کاهش مراجعه مردم به امام (علیهالسّلام) سبب مصون ماندن آنان از تعقیب ماموران حکومتیای میشد که بیت امام (علیهالسّلام) را تحت نظر داشتند. بدین سبب، زمانی که خفقان سیاسی شدّت میگرفت، به دستور امام، تمام ملاقاتها لغو میشد و گاه افراد مراجعه کننده از مراجعه به وکیلان نیز منع میشدند.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «وظایف نهاد وکالت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۱/۰۵.