وظایف زن و مرد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: وظایف مرد، وظایف زن، تساوی حقوق زن و مرد.
پرسش: چرا در اسلام وظایف زیادی بر دوش مرد است؛ مثل نفقه، مهریه، جهاد، نماز قضای والدین و ... درحالیکه زن وظایف کمتری دارد؟ آیا این امر با تساوی زن و مرد سازگار است؟
پاسخ: براساس
شریعت اسلام، زنی که بتواند رضایت (مشروع) همسر خود را به دست آورد، زن موفقی است و نزد
خداوند متعال منزلت و
ثواب دارد. نیز برای هر کاری که در منزل شوهر خود انجام دهد، از اجر و پاداشی اخروی برخوردار خواهد بود. در مجموع میتوان گفت
زن اگر در خانه شوهر وظایفی کمتر از مرد داشته باشد، برای آن است که با آسودگی
خیال و فراغ خاطر به امر خانهداری و
تربیت فرزندان بپردازد و کانون خانواده را گرم سازد؛ به گونهای که مردان بدون داشتن همسری که محوریت امور خانه، فرزندان را داشته باشد، دلگرمی برای کار و تلاش و فعالیت اجتماعی نخواهند داشت و خوب انجام دادن وظایف زنان نیازمند تلاش و
تدبیر فراوانی است که در این مختصر نمیگنجد.
بنابراین به خاطر اینکه توان و قدرت بدنی مرد برای انجام کارهای دشوار بیشتر است، تأمین مخارج زن و
نفقه آن بر عهده مرد است؛ اما به خاطر ساختار فیزیولوژیکی زن، مسئولیت بزرگ مادری بر عهده او نهاده شده است؛ زیرا در زن عواطف قوی دیگرخواهی بیش از
خودخواهی است که نمونه کامل آن
ایثار و گذشت مادری است؛ لذا این باعث شده تا بتواند عهدهدار امور خاص تربیتی باشد. پس با وجود اینکه وظایف محوله بر
زنان به ظاهر به چشم نمیآیند؛ ولی دارای ظرایف، پیچیدگی و اهمیت زیادی هستند.
زن و مرد درعینحال که در
انسانیت با یکدیگر متشابه و متساوی هستند، ولی هر یک از برخی جهات از دیگری متمایز میشوند که نباید تحت تأثیر برخی افکار وارداتی، این جهات و خصوصیات را که به خواست و اختلافات و تفاوتهایی را که میان زن و مرد هست که
مشیت الهی قرار داده شده است، نادیده بگیریم.
باید گفت زن و مرد از نظر حقوق متساویند؛ هر چند متشابه نیستند.
به عبارت دیگر،
ارزش حقوق زن و مرد، برابر با یکدیگر است یا حتی به یک دلیل خاص ارزش کمّی حقوق زن از مرد بیشتر است؛ ولی از نظر کیفی وظایف این دو در جاهایی متفاوت است.
بیان مطلب اینکه خداوند متعال که
خالق انسانها است، نهایت
عدالت را در
آفرینش انسان قرار داده است و
انسان را از دو جنس آفرید و هر کدام را هم واجد ویژگیهای روحی و جسمانی خاص خود قرار داد تا هر کدام بتوانند در تداوم جریان
خلقت و بقای نسل و
تکامل انسان، اثر مؤثر خود را داشته باشند؛ لذا میبینیم که هر کدام دارای تواناییها و
استعداد مناسب به خود هستند که همین معنای عدل خداوندی است؛ یعنی قرار دادن هر چیزی به جای خود.
از دید
شریعت اسلام، نود درصد حقوق
زنان و
مردان مشترک است و در ده درصد باقیمانده، در نیمی از آن زن بنا به اقتضای خصایص زنانگی و در نیمی دیگر، مرد به اقتضای خصال شخصی دارای احکام خاصی است؛ لذا میتوان گفت در حقوق عمومی، زن و مرد مساویاند و در بقیه موارد، هیچکدام بر دیگری ترجیح داده نشدند؛ بلکه هر کدام به
حق خود رسیدهاند. این مکتب تنها در ارتباط یکدیگر و جامعه، میان زن و مرد تفاوت گذاشته است؛ یعنی تفاوت در نقش یا وظیفه است و حقوق و مسئولیتهای زن با مرد مساوی است؛ اگرچه ضرورتاً شبیه به آن نیست؛ زیرا سنتهای اسلامی در این زمینه، تساوی را مطلوب میداند؛ ولی تشابه را نامطلوب.
اما گاهی برخی بر اثر بیتوجهی یا نگرش سطحی، این دو جنس مخالف را با دیگری مقایسه میکنند و برای زنان قابلیتها و تواناییها که نامتناسب با روحیات و جنسیت آنان است، قائل میشوند که در این باره لازم است مطالب زیر را بیان کرد:
مرد معمولاً شخصیتی است که حضور او موجب جلب نظر نمیشود؛ اما
زن به خاطر ویژگی خاص جسمانی و جاذبه وجودیاش جلب توجه میکند؛ لذا در انجام کار بیرون از منزل
آزادی و آسودگی لازم را به مانند مرد ندارد و نمیتواند راحت و آسوده فعالیت کند و از طرف دیگر، به خاطر اینکه برای مرد جذبه خاصی دارد و به خاطر اینکه بخش زیادی از کارهای بیرون توسط مردان انجام میشود، حضور زنان و انجام کار در محیطهای مختلط مشکلاتی را میتواند به دنبال داشته باشد؛ از جمله اینکه دلمشغولی برای آنان به وجود بیاورد و نگذارد با عزم جزم به کارها و وظایف محوله خود بپردازند؛ لذا معقول به نظر میرسد که اداره امور داخل منزل و
تربیت فرزندان بر عهده زنها باشد؛ به همین خاطر براساس سفارش پیشوایان دینی ما، حضور فیزیکی زنان در جامعه (مکانهایی که
مردان حضور دارند) باید حداقل و در حد ضرورت باشد که این امر محدودیت نیست؛ بلکه به خاطر
مصونیت و
سلامت جامعه و زنان است.
از سوی دیگر، زنان به خاطر
روح لطیفی که دارند، مناسب نیست که به کارهای سخت و پردردسر بیرون مشغول شوند؛ زیرا از توان ابراز محبتشان نسبت به فرزند و همسر بهشدت کاسته میشود؛ افزون بر اینکه ممکن است بهتدریج ناراحتیهای روحی و روانی برای آنان و خانوادههایشان ایجاد شود، برخلاف مردان که مقاومتشان بیشتر است و بهخوبی میتوانند مسائل و مشکلات بیرون را تحمل کنند.
مردان زمانی میتوانند بهخوبی از کارهای بیرون و گرفتاریهای آن برآیند که در کانون پر از صفا و صمیمتِ منزل، بانوی فداکاری باشد که آنها را به تلاش و تکاپو دلگرم نماید؛ لذا مردان موفق در عرصه کار و تلاش، موفقیت خود را مرهون زحمات همسران خود میدانند؛ زیرا در اصل زنان با تقویت روحیه و تشویق مردان حرکتآفرین بودهاند.
درباره اهمیت نقش زنان باید گفت که زنان در طول
تاریخ تنها مولد و زاینده مردان و پرورشدهنده جسم آنها نبودهاند؛ بلکه الهامبخش و نیرودهنده و مکمل
مردانگی آنها بودهاند. زنان از پشت صحنه و از پشت جبهه جنگ همواره به مردان مردانگی میبخشیدهاند.
زن نقش سازندگی غیر مستقیم تاریخی خود را مدیون اخلاق ویژه جنسی خویش یعنی
حیا و
عفاف و تقوای خویش است.
آنجا که زن، حیا و عفاف را حفظ نکرده و خود را به ابتذال کشانده، این نقش تاریخی را از دست داده است؛
اما در برخی جوامع غربی، زن حضور خود را در صحنه ثابت کرده است؛ درحالیکه پشت جبهه را رها کرده است.
مطلب دیگر اینکه امور شکلی اهمیت اساسی ندارند و چه زن و چه مرد برای هدف بالاتری آفریده شدهاند که همان
عبادت پروردگار است (
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِنْسَ اِلاَّ لِیَعْبُدُونِ) و نزد خداوند
کرامت و بزرگواری انسانها بستگی به میزان
تقوا و
پرهیزکاری آنان دارد («
اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقَاکُمْ؛
همانا گرامیترین شما نزد من باتقواترین شماست».) و میزان در بهرهمندی از
حیات طیبه،
عمل صالح است. («
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً؛
هر مرد و زنی که عمل صالح کند و او
مؤمن باشد، هر آیینه به او
زندگی پاک میبخشیم».)
زن نشانه
رحمت جمال،
قدرت حقتعالی است. زن تجلیگاه جمال الهی خداوند رب العالمین است؛ یعنی
مربی و هدایتکننده است؛ یعنی تربیت فرد و جامعه بر عهده زن گذاشته شده است.
زیرا با خوب
شوهرداری و فرزندداری میتواند مسئولیت و نقش خود را در جامعه بهخوبی ایفا کند و این وظایف اگر بیشتر از مسئولیتهای مرد نباشد، کمتر از تکالیفی که بر دوش مردان گذاشته شده است، نیست؛ زیرا اهمیت کارها به اندازه و حجم آنها نیست؛ بلکه در درست انجام دادن آن است.
براساس شریعت اسلام زنی که بتواند رضایت (مشروع) همسر خود را به دست آورد، زن موفقی است و نزد خداوند متعال منزلت و
ثواب دارد. نیز برای هر کاری که در منزل شوهر خود انجام دهد، از اجر و پاداشی اخروی برخوردار خواهد بود. در مجموع میتوان گفت
زن اگر در خانه شوهر وظایفی کمتر از مرد داشته باشد، برای آن است که با آسودگی خیال و فراغ خاطر به امر خانهداری و
تربیت فرزندان بپردازد و کانون خانواده را گرم سازد؛ به گونهای که مردان بدون داشتن همسری که محوریت امور خانه، فرزندان را داشته باشد، دلگرمی برای کار و تلاش و فعالیت اجتماعی نخواهند داشت و خوب انجام دادن وظایف زنان نیازمند تلاش و
تدبیر فراوانی است که در این مختصر نمیگنجد.
بنابراین به خاطر اینکه توان و قدرت بدنی مرد برای انجام کارهای دشوار بیشتر است، تأمین مخارج زن و
نفقه آن بر عهده مرد است؛ اما به خاطر ساختار فیزیولوژیکی زن، مسئولیت بزرگ مادری بر عهده او نهاده شده است؛ زیرا در زن عواطف قوی دیگرخواهی بیش از
خودخواهی است که نمونه کامل آن
ایثار و گذشت مادری است؛ لذا این باعث شده تا بتواند عهدهدار امور خاص تربیتی باشد.
پس با وجود اینکه وظایف محوله بر
زنان به ظاهر به چشم نمیآیند؛ ولی دارای ظرایف، پیچیدگی و اهمیت زیادی هستند.
۱. تفاوت حقوق زن و مرد در نظام حقوقی ایران (مبادی و مصادیق)، علی کاظم زاده، نشر میزان، تهران، ۱۳۸۲ش.
۲. احکام روابط زن و مرد و مسائل اجتماعی آن، مسعود معصومی، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۳ش.
۳. زن در آیینه جمال و جلال، جوادی آملی.
۴. سیمای زن در آیینه فقه شیعه، زهرا گواهی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، بیجا، ۱۳۶۹ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «وظایف زن و مرد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۱۰.