• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هدف زندگی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: هدف، زندگی، خودآگاهی، شناخت.

پرسش: برای یک دختری مثل من که حدود ۱۹ سال دارد، در زمینه هدف چه نصیحت‌ یا پیشنهادی دارید؟

پاسخ:


فهرست مندرجات

۱ - خودآگاهی
       ۱.۱ - حدیثی از پیامبر
۲ - هدف‌ها
۳ - به سوی هدفمند شدن
۴ - تقویت پایه‌های تفکر و بینش فردی
       ۴.۱ - اولین گام، خودشناسی
              ۴.۱.۱ - شناخت نیازها
                     ۴.۱.۱.۱ - دیدگاه هنری موری
              ۴.۱.۲ - یافتن توانایی‌های موجود در خود
              ۴.۱.۳ - شناخت محدودیت‌ها و نقص‌ها
       ۴.۲ - تصحیح برداشت‌های غلط در زندگی
       ۴.۳ - کنار آمدن با تضادهای زندگی
              ۴.۳.۱ - تضاد میان واقعیت و تخیلات
       ۴.۴ - مسئولیت‌پذیری
       ۴.۵ - پرورش توانایی‌ها
۵ - نکات پایانی
       ۵.۱ - برداشت روشن از واقعیت‌ها
       ۵.۲ - برآورده شدن خواهش‌ها در محدوده واقعیت‌ها
       ۵.۳ - هدف بیانگر نوع شخصیت انسان
              ۵.۳.۱ - حدیثی از امیرالمؤمنین
       ۵.۴ - متفاوت بودن آرزو با هدف
       ۵.۵ - تفاوت قائل شدن میان ابزار و اهداف
       ۵.۶ - استفاده از فرصت‌ها
       ۵.۷ - هم‌نشینی با افراد موفق
       ۵.۸ - پرهیز از رقابت‌های غیر منطقی
       ۵.۹ - توکل به خدا و توسل به ائمه
۶ - معرفی منبع
۷ - پانویس
۸ - منبع


از ویژگی‌های مهم انسان، خودآگاهی است. خودآگاهی یا شناخت، هسته اصلی شخصیت انسان را تشکیل می‌دهد و اهمیت زندگی هر کس به میزان خودآگاهی وی است. چنان‌چه برای فردی، هدف زندگی مشخص شود، می‌توان نتیجه گرفت که بخشی از خودآگاهی و در حقیقت هویت وی تحقق یافته است؛ زیرا در این صورت است که می‌داند چه می‌خواهد، چه می‌کند، از کجا آمده، برای چه آمده و به کجا می‌رود؟ و این سؤالات اساسی و پاسخ آن‌هاست که به زندگی معنی می‌دهد
[۱] شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۳۵، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
و آدمی به جایی می‌رسد که مشمول رحمت‌های خداوند می‌شود.

۱.۱ - حدیثی از پیامبر

پیامبر پر مهر و رسول سعادت (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) به تمام پیروان خود ثروت رحمت و مرحمت پروردگار را نیز با چنین بینشی مژده داده و فرموده است:
رَحِمَ اللهُ اِمراً عَلِمَ من اَین وفی این والی این؛ آن کس که بداند از کجا آمده، در کجا است و به کجا رهسپار خواهد شد، مشمول رحمت الهی خواهد بود.
[۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۸، ص۴۰۱.
[۳] شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۹، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.



هدف‌ها آدمی را به کار و تلاش و کوشش و تکاپو وامی‌دارند و روش زندگی او را معین می‌کنند، خصوصاً اهدافی که بر مبنای اصول دین، توحید، نبوت، و معاد شکل گرفته باشد و به همین خاطر بارها در تعالیم و آموزه‌های دینی به خودشناسی، تأمل در نظام آفرینش و عاقبت زندگی توصیه ‌شده‌ایم؛ زیرا این مقوله که انسان از کجا آمده، به کجا می‌رود و برای چه آمده، از او جداشدنی نیست؛ بلکه «هویت» و «شخصیت» انسان را تعریف می‌کند، مگر این‌که آدمی به دلایلی نسبت به این اهداف توجه نداشته باشد که در این صورت دچار سرگردانی می‌گردد. این نکته را هم فراموش نکنیم که عالَم، کتاب خداوند است و همه نوع مطلبی در این کتاب یافت می‌شود، هر کس به تناسب نیازهای خود به فهرست این کتاب مراجعه می‌کند تا مطلب خود را بیابد و از آن استفاده کند. اساس آن‌چه دنیا را برای آدمی معنادار می‌کند، این است که چه هست و چه می‌خواهد؟ و هر کس برای خودش در این عالم به دنبال چیزی است و همان چیز را می‌طلبد و نه چیز دیگری را و مهم، توجه به این نکته است.
[۴] حائری شیرازی، تمثیلات، ص۱۳، قم، شفق، ۱۳۷۳ ش.



جلوه‌های جاری و پر جاذبه و گاهی با زرق‌و‌برق‌های کاذبِ زندگی برای انسان‌ها چنان دلبری و فرصت‌بری می‌کنند که عموم افراد، زمان تأمل و تفکر برای دریافت نقش‌ها و اهداف اساسی زندگی را نمی‌یابند و نسبت به آثار بسیار مطلوب و سازنده هدف‌داری بی‌توجه هستند؛ ازاین‌رو نباید به مراتب سطحی و بی‌ارزش زندگی که حاصل آن بی‌حاصلی است، راضی شویم.


لذا برای رهایی از این سردرگمی ضروری است پایه‌های تفکر و بینش فردی را نسبت به زندگی، چگونگی و چرایی آن، در انسان‌ها تقویت شوند:

۴.۱ - اولین گام، خودشناسی

شناخت آدمی از شخصیت خویش مانند منشوری است که شامل جنبه‌ها و منظرهای متنوع و گوناگونی همچون نیازها، توانایی‌ها، نقص‌ها، عیوب و ضعف‌ها و محدودیت‌ها و ... می‌باشد. نگاهِ به این منشور پاسخ سؤالاتی از این قبیل را برای فرد روشن می‌سازد که: ۱. جایگاه و منزلت من در این زندگی چیست؟ ۲. با جهان بیرون، اطرافیان و محیط پیرامونم چه ارتباطی دارم؟ ۳. در قبال خود و دیگران چه نقش‌ها و مسئولیت‌هایی دارم؟ ۴. آیا توقعاتم از خود و از دیگران واقع‌بینانه است؟ ۵. نسبت به گذشته، حال و آینده چه جایگاهی دارم؟
[۵] شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۹، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.

اما جنبه‌هایی که انسان در گام اول باید در خود سراغ داشته باشد، عبارت‌اند از:

۴.۱.۱ - شناخت نیازها

آثار موفقیت زمانی خودشان را نشان می‌دهند که برخاسته از انگیزه‌های قوی باشند؛ از طرف دیگر، هیچ انگیزه‌ای در انسان جرقه نمی‌زند، مگر به وسیلة احساس نیاز، اینکه انسان نیازهایش را بشناسد؛ و حد فاصل میان نیازهای منطقی را از نیازهای غیر ضروری تمییز دهد، اوّلین مرحله برای ایجاد انگیزه در درون، محسوب می‌شود.

۴.۱.۱.۱ - دیدگاه هنری موری

هنری موری روان‌شناس در این باره می‌گوید: «نیاز کوششی برای فائق آمدن بر مشکلات و موانع است و موجب افزایش توانایی‌های مطلوب می‌شود. به‌طوری‌که می‌توان با دیگران رقابت کرد، بر آنان پیروز شد و با موفقیت‌های حاصل، عزت نفس خویش را افزایش داد».
[۶] خداپناهی، محمدکریم، انگیزش و هیجان، ص۱۲۵، تهران، سمت، ۱۳۸۳.


۴.۱.۲ - یافتن توانایی‌های موجود در خود

توانایی‌های موجود در خودتان را بازیابید: چنان‌چه انسان توانایی‌های خود را بشناسد، در حقیقت، راهنمای مطمئن و قابل اعتمادی به دست خواهد آورد که چه کاری می‌تواند انجام دهد و از این طریق می‌تواند با به دست آوردن نقش‌های اجتماعی یا شغلی جهت زندگی خود را مشخص کند.
علاوه بر این، شناخت توانایی‌های درونی، زمینه‌ساز اعتماد به نفس، خصوصاً در سنین نوجوانی و جوانی است.

۴.۱.۳ - شناخت محدودیت‌ها و نقص‌ها

هر کسی در زندگی شخصی خویش با یک‌سری محدودیت‌هایی مواجه می‌شود؛ این محدودیت‌ها می‌تواند، مثلاً به شکل نقص‌ها و ناتوانایی‌هایی در فرد جلوه‌گر شود. کنار آمدن با این محدودیت‌ها و فعالیت در حیطه توانایی‌ها برای برطرف ساختن عیوب و نقص‌ها، می‌تواند به میزان زیادی انسان را هدفمند و زندگی او را جهت‌دار کند (توجه کنید).

۴.۲ - تصحیح برداشت‌های غلط در زندگی

برداشت‌های شخصی از زندگی گرچه زمینه خودشناسی را فراهم می‌نماید، ولی لزوماً منطبق با حقیقت نیست؛ زیرا ممکن است برداشت‌های شخصی، تصویر ناقص و معیوبی از خویشتن به فرد ارائه دهد.
[۷] شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۴۴، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
لذا بهترین راه برای حل این مشکل رجوع به بزرگان و فرهیختگان ـ به ویژه بزرگان مذهبی ـ و الگوپذیری از زندگی آنان است.
ببینیم آن‌ها از زندگی چه برداشتی داشتند و در پی آن چه‌گونه زندگی خود را هدفمند کردند.

۴.۳ - کنار آمدن با تضادهای زندگی

فرار از مشکلات زندگی، خانواده، پدر، مادر، برادر، همسر و اطرافیان، و قدم نهادن به سرای نمی‌توانم‌ها، نمی‌شودها و نمی‌دانم‌ها چیزی را درست نمی‌کند. مادام که ضدونقیض‌های میان من و بیرون از من برایمان عادی و معمولی نشود، در سرگردانی به سر خواهیم برد؛ چراکه گاهی اوقات دیگران چیزی می‌خواهند که من نمی‌خواهم و بالعکس من چیزی می‌خواهم که دیگران، محله، شهر یا حتی یک ملت نمی‌خواهد؛ اما باید توجه داشته باشیم که قبول این حقیقت که «انواع تضادها می‌توانند به‌سادگی در کنار هم زندگی کنند».
[۸] دایر، وین، باور کنید تا ببینید، ص۱۹، ترجمه: محمدرضا آل‌یس، تهران،‌هامون، ۱۳۷۹ ش.
راهی است برای شروع زندگی با آرامش در کنار دیگران.

۴.۳.۱ - تضاد میان واقعیت و تخیلات

یکی از مشکل‌آفرین‌ترین تضادها در زندگی، تضاد میان واقعیت و تخیلات است؛ آدمی گاهی، به شناختن خودِ واقعی و شکوفا ساختن استعدادهای اصلی قناعت نمی‌کند؛ بلکه به دنبال خودِ خیالی می‌رود؛ یعنی طالب کمال و پیشرفت می‌شود و چون در خیالات، برخی چیزها غیر قابل وصول است، در او یک دعوای درونی به وجود می‌آید که از نتایج آن سردرگمی در مراحل زندگی است.
[۹] کارن هورنای، به نقل از شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۳۹، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.


۴.۴ - مسئولیت‌پذیری

اگر این دیدگاه در میان جامعه ترویج پیدا کند که نجات انسان‌ در همکاری و همگامی با یک‌دیگر در راه رسیدن به هدف مشترک است، نه خودمحوری، حس مسئولیت‌پذیری در انسان‌ها زنده می‌شود و کم‌ترین فایده آن معنی پیدا کردن زندگی است و چه هدفی والاتر و پسندیده‌تر از خدمت به همنوع، در این صورت احساس نیازِ خدمت می‌کنیم، به دنبالش می‌رویم، موفق می‌شویم و از زندگی لذت می‌بریم.
در دنیای امروز انسان‌ها در سرنوشت یک‌دیگر سهیم‌اند و برگی فرو نمی‌ریزد، مگر بر زندگی یکایک ما اثر بگذارد.
[۱۰] لئو بوسکالیا، زندگی با عشق چه زیباست، ص۱۹۰، ترجمه: پوراندخت تمدن، تهران، دایره، ۱۳۸۰ ش.
و این است انگیزه برای خدمت کردن.

۴.۵ - پرورش توانایی‌ها

شکوفایی توانایی‌های فردی نقش برجسته‌ای در باورهای شخصی ما نسبت به کار و فعالیت روزمره دارد. به ثمر رسیدن ظرفیت‌های فردی، اعتماد به نفس بیش‌تری در وجود فرد ایجاد می‌کند. همین امر، بر شکل‌گیری و تقویت هویت آدمی تأثیر دارد. به این معنا که اگر شما توانایی‌های خود را افزایش دهید، پیوند محکم‌تری میان درون خود و جهان اطراف خویش ایجاد کرده‌اید. سپس احساس می‌کنید که می‌توانید از پس کارها و مشکلات برآیید و هدفی را دنبال نمایید.
توجه داشته باشید که پیکره هویت فردی ما با شناخت از خود، برداشت‌های فردی از زندگی، روش‌ها، میزان مسئولیت‌پذیری، میزان توانایی‌های جسمی و روانی و ... ساخته می‌شود؛ لذا تقویت هر یک از این امور در راستای معنی بخشیدن به زندگی مؤثر است.


در پایان توجه شما را به چند نکته جلب می‌نماییم:

۵.۱ - برداشت روشن از واقعیت‌ها

لازم و ضروری است در زندگی از واقعیات، برداشت روشنی داشته باشیم و ضمن داشتن مقداری از تخیلات، نباید واقعیت را با خیال‌پروری یا تفکر رؤیایی مخدوش کنیم.

۵.۲ - برآورده شدن خواهش‌ها در محدوده واقعیت‌ها

خواست‌ها و خواهش‌های فردی باید در محدوده واقعیات برآورده شوند؛ لذا هر خواسته‌ای باید به راه‌های قابل قبول از نظر شرع، اجتماع و خانواده منتهی شود.

۵.۳ - هدف بیانگر نوع شخصیت انسان

عارف فرزانه حضرت آیت‌الله بهاءالدینی ـ قدّس سرّه ـ فرمودند: «هر کس به ‌اندازه فهم و همتش از نعمت‌های الهی استفاده می‌کند ...».
[۱۱] شفیعی، سید حسن، آیت بصیرت، ص۱۵۴، قم، بهشت بینش، ۱۳۸۳ ش.
لذا هدف آدمی بیانگر نوع شخصیت اوست؛ پس بکوشیم خود را با هدف‌های عالی بسازیم.

۵.۳.۱ - حدیثی از امیرالمؤمنین

امیرالمؤمنین فرمودند: «الشرف بالهمم العالیه، لا بالرَّحم البالیه؛ شرف انسان به همت‌های عالی اوست».

۵.۴ - متفاوت بودن آرزو با هدف

توجه کنید که آرزو با هدف فرق دارد؛ چه‌بسا آرزو «هواوهوس» و «شهرت‌طلبی» باشد؛ اما هدف از زندگی در نقطه‌ای برتر و بلندتر است. «این هدف‌ها هستند که به وقوع می‌پیوندند، نه آرزوهای راکد و بی‌ثمر»؛
[۱۳] آنتونی رابینز، روان‌شناس آمریکایی، نقل از لقمانی، احمد، خانواده، جوان، هدف زندگی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ماه‌نامه پیام زن، شماره ۱۴۷، ۱۳۸۳ ش.
بلکه گاهی آرزوها آدمی را به ناکجاآباد سوق می‌دهد.

۵.۵ - تفاوت قائل شدن میان ابزار و اهداف

بین ابزار و اهداف هم تفاوت قائل باشیم، پدیده‌هایی همچون تحصیل در دانشگاه، شغل رضایت‌بخش، درآمد آن‌چنانی، زندگی مجلل، اتومبیل و ... هیچ‌کدام نمی‌تواند هدف‌های زندگی به شمار آیند (دقت نمایید).

۵.۶ - استفاده از فرصت‌ها

در صورت وصول به هدفی، بلافاصله هدف دیگری را جای‌گزین برنامه زندگی‌تان کنید و نیروها و توانایی‌هایتان را بر آن هدف متمرکز کنید. در این صورت فرصتی برای افکار پوچ باقی نخواهد ماند.

۵.۷ - هم‌نشینی با افراد موفق

هم‌نشینی با افراد موفق در صورت امکان وگرنه مطالعه زندگی آنان را از یاد نبرید که الگوها در چرایی و چگونگی انتخاب اهداف در زندگی راه‌گشا هستند.

۵.۸ - پرهیز از رقابت‌های غیر منطقی

در نظر داشته باشید که مقایسه‌ها و رقابت‌های غیر منطقی با هم سن‌و‌سالانِ فامیل و غیره می‌تواند موجبات یأس و نومیدی را فراهم کند. هر کسی در این عالم، خودش است و لذا مقایسه‌های این‌چنینی کاملاً غلط می‌باشند.

۵.۹ - توکل به خدا و توسل به ائمه

در آخر هیچ‌گاه توکل به خدا و توسل به اولیاء الله و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را فراموش نکنید؛ چراکه «و من یتوکّل علی الله فهو حسبُهُ».


جوان و بحران هویت، نوشته محمدرضا شرفی، انتشارات سروش.


۱. شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۳۵، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۸، ص۴۰۱.
۳. شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۹، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
۴. حائری شیرازی، تمثیلات، ص۱۳، قم، شفق، ۱۳۷۳ ش.
۵. شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۹، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
۶. خداپناهی، محمدکریم، انگیزش و هیجان، ص۱۲۵، تهران، سمت، ۱۳۸۳.
۷. شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۴۴، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
۸. دایر، وین، باور کنید تا ببینید، ص۱۹، ترجمه: محمدرضا آل‌یس، تهران،‌هامون، ۱۳۷۹ ش.
۹. کارن هورنای، به نقل از شرفی، محمدرضا، جوان و بحران هویت، ص۳۹، تهران، سروش، ۱۳۸۰ ش.
۱۰. لئو بوسکالیا، زندگی با عشق چه زیباست، ص۱۹۰، ترجمه: پوراندخت تمدن، تهران، دایره، ۱۳۸۰ ش.
۱۱. شفیعی، سید حسن، آیت بصیرت، ص۱۵۴، قم، بهشت بینش، ۱۳۸۳ ش.
۱۲. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۱۰، باب الرابع فی المصالح الاجتماعیه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۶۶ ش.    
۱۳. آنتونی رابینز، روان‌شناس آمریکایی، نقل از لقمانی، احمد، خانواده، جوان، هدف زندگی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ماه‌نامه پیام زن، شماره ۱۴۷، ۱۳۸۳ ش.
۱۴. طلاق/سوره۶۵، آیه۳.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «هدف زندگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۱/۱۸.    



جعبه ابزار