نزدیکی از دبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اطاعت از شوهر، نزدیکی از دُبُر، کراهت شدید، بیماری زن، احکام اولیه، احکام ثانویه، قاعده لا ضرر و لاضرار، اخلاق جنسی.
پرسش: یکی از وظایف زن
اطاعت از شوهر است و شوهر حق دارد در هرصورتیکه خواست از او لذت ببرد و یکی از این کارها نزدیکی از دُبُر است و البته کراهت شدیده دارد و باعث بیماری زن میشود؛ ولی عدهای از مردها این کار را میکنند، وقتی که به
مشاوره مراجعه میکنند و میگویند ما این مشکل را با شوهر خود داریم، میگویند مرد حق دارد و این مشکل خیلی از زنهاست و در این رابطه به زنها
ظلم میشود، لطفاً مرا راهنمایی کنید.
پاسخ:
برای پاسخگویی به این سؤال باید موضوع را از دو منظر نگاه کرد، و از دو زاویه به بحث پرداخت، یکی نگاه از منظر شرعی و حقوقی است، و دوم، نگاه از منظر
اخلاق و
فرهنگ است.
اگر بخواهیم فقط از این زاویه به این نوع عملکرد جنسی نگاهی بیندازیم، باید بگوییم که اولاً مرد
حق دارد به همه شکل از همسر خود لذت ببرد و یکی از مصادیق لذت همین مورد ذکرشده در نامه است.
شرع مقدس اسلام هم هیچگونه حرمتی برای او در نظر نگرفته است؛ اما این، همه ماجرا نیست. اگر افرادی بخواهند با مستمسک قرار دادن شرع کاری انجام دهند، باید به طور کامل، همه جوانب و دستورات داده شده در این زمینه را در نظر بگیرند.
احکام اسلام دو دستهاند: احکام اولیه و ثانویه.
گاهی اتفاق میافتد که در ابتدا، شرع مقدس،
حکم به
وجوب عملی میکند؛ اما به دلایلی با آمدن یک حکم ثانوی، همین عمل
واجب،
حرام میشود؛ مثلاً در
اسلام،
وضو گرفتن برای نماز واجب است و نماز بیوضو
باطل؛ اما همین دینی که حکم به وجوب وضو برای
نماز میکند، در جایی که
آب برای
انسان ضرر داشته باشد، میگوید حق نداری وضو بگیری؛ بلکه باید تیمم کنی. در چنین صورت، اگر این شخص به این حکم بیتوجهی کند و برای نماز وضو بگیرد، نماز او باطل است و باید
قضا کند.
یا در مورد
روزه داریم که اگر روزه برای بدن ضرر داشته باشد، انسان حق ندارد روزه بگیرد و اگر روزه گرفت، روزه او باطل است.
آری، دینی که ما داریم اینگونه است و هرگز، در هیچ کجای از احکام، تحمل ضرر را جایز نمیداند و ضرر، حکم را تغییر میدهد. این حکم در مورد همین مسئلهای که در نامه ذکر کردهاید، هم جریان دارد.
قاعدة «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»
حکم میکند که اگر ثابت شود این
عمل ضرر دارد و بیماریهای حادی را برای
زن به ارمغان میآورد، اگر موجب بیماریهای روحی و روانی هم میشود، این عمل حرام میشود، مانند همان روزه واجب که با حکم
قاعده لاضرر، حرام شد. خلاصه اینکه، این حق مرد براساس حکم اولیه برای او ثابت شده است، اما براساس حکم ثانویه (لاضرر و لاضرار فی الاسلام) این عمل بر مرد حرام و این
حق از او گرفته میشود.
اما اگر بخواهیم موضوع را جدای از شرع، و حرمت یا حلیت آن بحث کنیم، یعنی با این فرض که، این عمل برای زن هیچگونه ضرر و زیانی ندارد و شرع مقدس هم هیچگونه اظهار نظری در این زمینه نکرده است.
در این صورت بحث دیگری در اینجا پیش میآید و آن اینکه، اینگونه اشخاص به چه قیمتی این کار را میکنند؟ این عمل حتی اگر ضرر هم نداشته باشد، حداقل باعث تضعیف بنیانهای عاطفی
خانواده میشود. خانواده، که قوام و پایداری آن براساس مهر و
محبت و
عشق و
علاقه شکل گرفته با بروز رفتارهایی که مورد انزجار شریک
زندگی است، مخصوصاً با تکرار مداوم آن، این آشیانه
محبت، به جهنمی از رنج و غصه تبدیل میشود.
از طرف دیگر، براساس آموزههای دینی، عمل جنسی باید در سایه
تربیت و اخلاق جنسی باشد. عمل جنسی از غیر مجرای طبیعی آن، مُخل اخلاق جنسی است و باعث ایجاد خصومت،
کینه و
دشمنی میشود. بهرهبرداریهای جنسی نباید ارزشهای اخلاقی را به هم بریزد؛ بلکه باید مکمل و جلادهنده زندگی باشد. وجود رضایت و پرداختن به
عمل زناشویی، مستلزم همکاری
زن و مرد میباشد.
همکاری کردن بین زوجها به عاطفه مثبت و دیگر پاداشهای عاطفی منجر میگردد. منابع قدرتمند شادی،
رضایت، سلامت روانی و تندرستی و... اثرات همکاری بین زوجین محسوب میگردد.
البته در این زمینه یک آموزش همگانی و فرهنگسازی لازم است و بهتنهایی، کار کردن مشکل است. متأسفانه در این زمینه کار زیادی صورت نگرفته است و خلأ آن کاملاً احساس میشود. فرهنگسازی هرچند یک کار بلندمدت است، ولی بسیار لازم میباشد و باید در آن اخلاق جنسی را ترویج بدهیم و گفتار و سخنان بزرگان دینی را سرمشق خود قرار دهیم.
اگر بخواهیم کار فوری و کوتاهمدت هم انجام بدهیم، میتوانیم به مشاوران درد آشنا و متخصص، که در زمینه این نوع مشکلات فکر کرده و اطلاعات دارند، مراجعه کنیم.
و مباحث شرعی و حقوقی این
عمل را به شوهر گوشزد کرده و با ذکر پیآمدهای منفی اینگونه
اعمال، و آسیبهای روحی و جسمی آن، احساسات و عواطف او را در این زمینه تحریک کنیم و به او بفهمانیم که ادامه این کار مهر و محبت را کم کرده و به پایداری خانواده آسیب میرساند؛ چراکه «ارضای صحیح
غریزه جنسی» و «حقوق عاطفی و مقام انسانی» از هم جداناپذیرند. به عبارت دیگر احساس لذت، یک حق عاطفی و دو طرفی است و چون حق اختصاصی نیست، نباید منحصر به یکی از طرفین (چه زن، چه مرد) باشد، یا به عبارت دیگر زن و شوهر، هم باید لذت ببرند و هم لذت برسانند. ارضای معقول و عاطفی این غریزه میان همسران، جلوهای از محبت و
عشق میباشد. در غیر این صورت ... .
۱. راز کامیابی در بحرانهای زندگی، السیبرت، ترجمة: امین برجسته، کرمان، انتشارات خدمات فرهنگی، ۱۳۸۰ ش.
۲. مردان زمینی، زنان زمینی، کنت ونینگ ترجمة مهرداد فیروزبخت، تهران، انتشارات شناخت، ۱۳۷۸ ش.
۳. چهگونه با تفاهم زندگی کنیم، حسن (قاسم) ملکی، چ۲، ص۳۰، زنجان انتشارات نیکان کتاب، ۱۳۸۳ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نزدیکی از دبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۲۸.