• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

موهبتی یا اکتسابی بودن مقامات اولیای الهی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امامان، مقامات، اولیای الهی، پیامبران، اکتسابی، فضایل وجودی، موهبتی.

پرسش: با توجه به شان امامت انبیا و اوصیا (علیهم‌السّلام)، یا همان الگو و اسوه بودن آن ذوات مقدس، شخصیت یا هویت کمالیه آنان موهبتی بوده و یا پس از بندگی در زندگی دنیا حادث شده است؟ به تعبیر دیگر، اینها پس از گذراندن همین موانع بندگی بوده یا توانایی‌های روحی و وجودی قبل از پای‌بندی به هدایت ابتدایی بوده است؟

پاسخ: مقامات و فضایل وجودی اولیای الهی در عین موهبتی بودن، اکتسابی نیز هست لذا امتیازاتی؛ مانند عصمت، علم، نبوت، و امامت، برای اولیای الهی از یک‌سو موهبتی از جانب خداوند است زیرا: اصل قابلیت و ظرفیت از سوی خداوند اعطا شده است و اعطای مقامات به لحاظ تلاش و اکتساب در آینده، نیز هست که تفضل خداوند است. تفضل خدای متعال نیز همیشه افزون بر مقدار تلاش و استحقاق فرد است.



به نظر می‌رسد مقامات و فضایل وجودی اولیای الهی در عین موهبتی بودن، اکتسابی نیز هست، و بین موهبتی و اکتسابی بودن منافاتی نیست. به عبارت دیگر، خداوند از ازل می‌داند که اولیای او در طول زندگی با اراده و اختیار خود ذره‌ای از مسیر عبودیت تجاوز نمی‌کنند، (در زیارت حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آمده است: «یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ‌ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ‌ صَابِرَة». ) و بدین لحاظ، لیاقت دریافت تمام کمالات و مقامات معنوی را دارند. («وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ صمِنْ لَدُنْ اَنْ کَانَ فَطِیماً اَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ اَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهَارَه» ) بنابراین، امتیازاتی؛ مانند عصمت، علم، نبوت، و امامت، برای اولیای الهی از یک‌سو موهبتی از جانب خداوند است؛ زیرا: اصل قابلیت و ظرفیت از سوی خداوند اعطا شده است و اعطای مقامات به لحاظ تلاش و اکتساب در آینده، نیز تفضل خداوند است. تفضل خدای متعال نیز همیشه افزون بر مقدار تلاش و استحقاق است. «وَ اِذْ تَاَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَاَزیدَنَّکُمْ».


نقش زحمات، خدمات و سلامت روحی نیاکان معصومان (سلام‌الله‌علیهم) را در اعطای این مقامات نباید از نظر دور داشت. چنان‌که در زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْاَصْلَابِ‌ الشَّامِخَةِ وَ الْاَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِاَنْجَاسِهَا». روشن است که داشتن نیاکان پاک نیز موهبتی از جانب خداوند است.


اما از سوی دیگر، این فضایل اکتسابی است؛ چون تفضل این مقامات به لحاظ تلاش اولیای الهی است؛ یعنی خداوند متعال از آن جهت که می‌داند آنان از این مواهب به بهترین وجه استفاده می‌کنند و چیزی از نعمت‌ها و عطایای خداوند را ضایع نمی‌کنند و هدر نمی‌دهند مقاماتی را به آنها عطا می‌کند؛ یعنی هر نعمتی که خدا به آنها داد شاکر بودند و به بهترین وجه از آن استفاده می‌کردند. در نتیجه نعمت‌ها بر آنها افزون و افزون‌تر می‌شد، زیرا خداوند می‌فرماید: «وَ اِذْ تَاَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَاَزیدَنَّکُمْ؛ از‌این‌رو خداوند به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و همه انبیای الهی هشدار می‌دهد و می‌فرماید:
«وَ لَقَدْ اُوحِیَ اِلَیْکَ وَ اِلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ اَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ؛ به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده است که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه می‌شود و از زیان‌کاران خواهی بود».
و در مورد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید:
«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْاَقَاوِیلِ.لَاَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ• ثمُ‌ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ؛ هرگاه پیامبر بعضی از سخنان ناروا به ما نسبت دهد. ما با قدرت او را می‌گیریم و رگ گردنش را قطع می‌کنیم».
گفتنی است؛ پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در دریافت مقامات معنوی به درجه‌ای از کمال رسید که در شب معراج به‌ اندازه دو کمان یا کمتر به خداوند نزدیک شد، «ثمُ‌ دَنَا فَتَدَلیَ‌. فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ اَوْ اَدْنیَ» به گونه‌ای که جناب جبرئیل (علیه‌السّلام) به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عرض کرد: اگر به‌ اندازه یک بند انگشت نزدیک‌تر شوم می‌سوزم.
«فَلَمَّا بَلَغَ اِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی فَانْتَهَی اِلَی الْحُجُبِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ تَقَدَّمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَیْسَ لِی اَنْ اَجُوزَ هَذَا الْمَکَانَ وَ لَوْ دَنَوْتُ‌ اَنْمُلَةً لَاحْتَرَقْتُ.»
در این ره انبیا چون ساربان‌اند دلیل و رهنمای کاروانند ••• از ایشان سید ما گشت سالار هم او اول، هم او آخر در این کار
[۱۲] شبستری، شیخ محمود، گلشن راز، دیباچه.

و امامان معصوم (علیه‌السّلام)، به برکت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این مسیر را طی کرده‌اند، برای همین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) فرمود:
«اَنَا عَبْدٌ مِنْ‌ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ؛ من بنده‌ای از بندگان محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستم.»


۱. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۰، تحقیق، موسوی خرسان، حسن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغة، ص۳۰۰، خطبه۱۹۲، محقق، صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.    
۳. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «اجباری نبودن عصمت و الگو بودن معصومان».    
۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۷.    
۵. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۱۴.    
۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۷.    
۷. زمر/سوره۳۹، آیه۶۵.    
۸. حاقه/سوره۶۹، آیه۴۴-۴۶.    
۹. نجم/سوره۵۳، آیه۸-۹.    
۱۰. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «معراج و قاب قوسین».    
۱۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۸، ص۳۸۲، بیروت، دار احیاء التراث العربیت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۱۲. شبستری، شیخ محمود، گلشن راز، دیباچه.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۹۰، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «موهبتی یا اکتسابی بودن مقامات اولیای الهی»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۳/۱۶.    






جعبه ابزار