مصادره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مصادره، اموال، مشرکان،
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، جنگ،
ظلم، ستم.
پرسش: علت مصادره
اموال مشرکان توسط مسلمانان چه بود؟
پاسخ: علت عمده حملههای مسلمانان به
قریش و کاروانهای تجاری مکه ظلم و ستمی بود که قریش به مسلمانان روا داشته بود، قریش سالها مسلمانانِ مظلوم را در مکه مورد آزار و شکنجههای سخت قرار داده بود. پس از ورود نبی مکرم
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به
مدینه و تشکیل حکومت اسلامی این فرصت فراهم شد که مسلمانان جواب آن همه ظلم و ستم را بدهند و طبیعی است که در حملات نظامی دستیابی به غنائم نیز مطرح است. همچنین اموال مسلمانان مهاجر به مدینه در مکه مورد دستبرد و
غارت اشراف قریش قرار گرفته بود و مسلمانان به تلافی این دستبردها میتوانستند کاروانهای تجاری آنها را مورد تهدید قرار دهند؛ علاوه بر اینکه اصولاً حالت
جنگ بین مشرکان مکه و مسلمانان مدینه فرضیهای بود که تقریباً هر دو گروه آن را پذیرفته بودند.
بررسی منابع تاریخی و تأمل در آیات قرآنی مؤید این نکته است که مشرکان مکه در واقع آغازگر جنگ علیه مسلمانان ـ هم در
مکه و هم پس از هجرت مسلمانان به مدینه ـ بودند. با این تفاوت که در مکه هنوز اجازه دفاع و درگیری با مشرکان به مسلمانان داده نشده بود و در مدینه این اجازه صادر شد.
در آغاز سال دوم هجرت، قریش بهتدریج خود را برای حرکتهای ایذایی،
تهدید امنیتِ مدینه و در نهایت هجوم به مسلمانان آماده میکرد. از اقدامات نظامی مکیان بر ضد مدینه در سال اول هجرت که ثبت و ضبط شده و شاهدی بر تحریکات جدی قریش بر ضد مدینه است، حضور ۲۰۰ نفر از مکه در دشت رابغ به فرماندهی ابوسفیان بن حرب است. این سریه که برای مقاصد متعددی از جمله کسب اطلاعات، تحریک بدویان، اقدامات ایذائی و... صورت گرفته بود.
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ که همواره انتظار چنین تحرکاتی را داشت، هوشیارتر از آن بود که قریش او را غافلگیر کند. به همین دلیل در فاصلههای زمانی معین به گروههای نظامی و اطلاعاتی، با هدفهای مشخص، مأموریت میداد، تا ضمن کسب اطلاعات نظامی و خنثا کردن تحریکات محدود قریش، امنیت مکیان و گاه کاروانهای تجاری ایشان را مورد تهدید قرار دهند.»
بعضی از اهداف رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ از انجام
غزوات و سریهها با مشرکان موارد ذیل بود:
آگاهی دادن به قریش تجارت پیشه، که در صورت نبرد با اسلام و مدینه منوره، شریان حیاتی اقتصادی آنان قطع خواهد شد. بدیهی است که هر حکومت و نظامی برای حفظ کیان خود لازم است دشمنان خود را شناخته و به نقاط آسیبپذیر آنان آگاهی داشته باشد تا بتواند در مواقع خطر دشمن را ناامید کند؛ و یکی از نقاط آسیبپذیر قریش کاروانهای تجاری آنان بود.
آگاه ساختن قریش و دیگر سران قبایل
مشرک از قدرت نظامی مسلمانان، هدف دیگر بود. پیامبر با این اقدامات قدرت و آمادگی نظامی مسلمانان را به رخ دشمن میکشید تا هوس حمله به حکومت نو پای اسلام را از سر بیرون کنند.
هدف دیگر، تقویت بنیه نظامی و سازماندهی و آماده ساختن نیروهای نظامی برای دفاع از مدینه بود.
یکی از راههای بالا بردن روحیه و قدرت نیروهای نظامی خروج از خمودی و داشتن تحرک مستمر و دائمی در مقابل دشمن است که پیامبر با هجوم به دشمن در حقیقت روحیه یاران اندک خود را بالا میبرد تا جایی که موفق شدند علی رغم کمبود نیرو و سلاح و مرکبهای جنگی مناسب، بر دشمن خود پیروز شوند.
شکی نیست بسیاری از مسلمانان مهاجر به مدینه، نتوانستند تمام
اموال خویش را از مکه به مدینه انتقال دهند. تلاش مسلمانان مهاجر این بود که خود را به مدینه برسانند تا بتوانند آزادانه به پرستش خدای متعال بپردازند؛ لذا بخش اعظم سرمایه و اموال آنها در مکه مانده و به دست
کفار قریش افتاده و
مصادره شده بود، رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ خواستار جبران اموال مسلمانان بود.
به همین خاطر در آستانه
رمضان سال دوم هجری پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مسلمانان را آماده کردند تا وقتی بزرگترین کاروان تجاری قریش به ریاست
ابوسفیان از شام باز میگردد به آن حمله کنند؛ زیرا بخش اعظم
سرمایه این کاروان از فروش «اموال مهاجرین» فراهم شده بود.
مسلمانان در شهر مکه بهشدت مورد آزار و شکنجه مشرکان قرار داشتند. برخی مسلمانان همانند سمیه، مادر عمار یاسر به علت همین شکنجهها به شهادت رسیدند. قریش با خود هم عهد شده بودند و تصمیم گرفته بودند که هر کدام در میان قبیله خود بنگرند تا اگر کسی از آنها اسلام اختیار کرده است او را بیازارند...
آزار و شکنجههای مشرکان بهحدی بود که عدهای از مسلمانان به دستور رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به
حبشه مهاجرت کردند. امیه بن خلف در مکه
بلال را سخت آزار میداد، او را روی ریگهای داغ میانداخت. سنگ درشت و سنگینی را بر سینه او مینهاد و میگفت آن قدر آزارت میدهم تا از دین محمد دست برداری.
در واقع همین آزار و اذیتها و ظلمها بود که موجب شد خداوند متعال دستور
جهاد را صادر کند. جهادی که شرایط آن هم با تشکیل
حکومت اسلامی در مدینه فراهم شده بود.
در
تفسیر المیزان آمده است: «... چون مسلمانان مدتها بود از رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ درخواست اجازه میکردند که با مشرکان قتال کنند، حضرت به ایشان میفرمود: «من مأمور به قتال نشدهام و در این باب هیچ دستوری نرسیده است»
و تا در مکه بود همه روزه عدهای از مسلمانان نزدش میآمدند که یا کتک خورده بودند، یا زخمی شده بودند، یا شکنجه دیده بودند و در محضر آن جناب از وضع خود و ستمهایی که از مشرکین مکه میدیدند، شکوه میکردند. حضرت هم ایشان را تسلیت داده امر به صبر و انتظار فرج میکرد تا اینکه این آیات نازل شد: «
أُذِنَ لِلَّذینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدیر»؛
یعنی: " به کسانی که
جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چراکه مورد ستم قرار گرفتهاند و خدا بر یاری آنها تواناست."
بر این اساس چون
پیامبر به مدینه آمد، فقط آهنگ قریش کرد و متعرض ایشان گردید؛ زیرا
خداوند با کسانی که به مسلمانان «ستم» کنند یا ایشان را از شهرهای خود بیرون نمایند، فرمان جنگ داده بود.
حملههای رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به کاروانهای تجاری مشرکان عمدتاً با استفاده از مهاجران بوده است و مهمترین دلیل توجیهکننده آن «ظلمی» بود که مشرکان درباره آنان اعمال کرده بودند».
پایگاه اسلام کوئست.