• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قیام‌های زمان امام صادق و موضع ایشان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام صادق، قیام.

پرسش: ‌موضع امام صادق (علیه‌السّلام) در قبال قیام‌های این دوره چه بوده؟ آیا آنها را تائید می‌کرد؟

پاسخ اجمالی: زمان امام صادق مقارن بود با سه قیام: زید بن علی، دعوت ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی، قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم. در قیام زید دلائل و شواهد فراوانی گواهی می‌دهد که قیام او با اجازه و موافقت حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) بوده است. عکس العمل امام در برابر دعوت ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی، احتیاط و عدم همکاری و تایید دعوت بود. امام با قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم نیز در مقابل عباسیان موافقت کرد.



زمان امام صادق (علیه‌السّلام) مقارن بود با سه قیام مهم که با بیان آنها موضع اسلام را نیز در مقابل آنها عرض می‌کنیم.

۱.۱ - قیام زید بن علی

درباره زید و اینکه آیا او مدعی امامت بود یا به امامت امام سجاد و امام باقر و امام صادق (علیهم‌السّلام) معتقد بودن روایات متضادی نقل شده که در بعضی از آنها وی مورد نکوهش قرار گرفته و در بعضی دیگر از او تمجید شده است. اکثر دانشمندان و محققان شیعه در علم رجال و حدیث، اعم از قدما و معاصرین، روایات حاکی از نکوهش او را از نظر سند مردود دانسته و به آنها اعتماد نکرده‌اند.
به عنوان نمونه آیت‌الله خوئی (رحمة‌الله‌علیه) پس از نقد و بررسی روایاتی که در نکوهش زید نقل شده، آنها را از نظر سند ضعیف و غیر قابل اعتماد معرفی نموده می‌نویسد: «حاصل آنچه گفتم این است که زید فردی بزرگوار و مورد ستایش بوده است و هیچ مدرکی که بر انحراف عقیدتی یا نکوهش او دلالت کند وجود ندارد.»
علامه مجلسی (رحمة‌الله‌علیه) نیز پس از نقل روایات مربوط به زید می‌نویسد: «بدانکه اخبار در حالات زید مختلف است لکن اخبار حاکی از جلالت و مدح وی و اینکه او ادعای نادرستی نداشت بیشتر است و اکثر علمای شیعه به علوّ شان زید نظر داده‌اند بنابراین مناسب است که نسبت به او حسن ظن داشته باشیم و از نکوهش وی خودداری کنیم.»
[۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۵-۲، چاپ بیروت، دار الوفا، ۱۴۰۴.


۱.۱.۱ - موضع امام

اما در مورد قیام زید دلائل و شواهد فراوانی گواهی می‌دهد که قیام او با اجازه و موافقت حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) بوده است از جمله این شواهد گفتار امام رضا (علیه‌السّلام) در پاسخ مامون است که امام طی آن فرمود: پدرم موسی بن جعفر نقل کرد که از پدرش جعفر بن محمّد شنیده بود که می‌گفت: زید برای قیامش با من مشورت کرد من به او گفتم عمو جان اگر دوست داری که همان شخص به دار آویخته در کناسه (کوفه) باشی راه تو همین است و موقعی که زید از حضور امام صادق (علیه‌السّلام) بیرون رفت امام فرمود: وای به حال کسی که ندای او را بشنود و به یاری او نشتابد.
این روایت شاهد خوبی است بر اینکه قیام زید با اجازه امام بوده است اما چون مساله خروج زید می‌بایست با رعایت اصول احتیاط و حساب شده باشد و ممکن بود مداخله امام و موافقت او با قیام زید به گوش دشمن برسد نه امام و نه خود زید و نه اصحاب نزدیک آن حضرت به هیچ وجه مایل نبودند کسی از آن اطلاع یابد؛ امام صادق (علیه‌السّلام) در گفتگو با یکی از یاران زید که در رکاب او چند تن از سپاه امویان را کشته بود فرمود: خداوند مرا در این خون‌ها شریک گرداند به خدا سوگند عمویم زید روش علی (علیه‌السّلام) و یارانش را در پیش گرفتند.

۱.۲ - دعوت ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانی

یکی از وقایعی که در زمان امام صادق (علیه‌السّلام) رخ داد، سرنگونی حکومت بنی امیّه و روی کار آمدن حکومت بنی‌عباس بود. کار اصلی و بسیار مهم دعوت بنی عباس به دست دو نفر بود. ۱ـ ابوسلمه خلّال که به عنوان وزیر آل محمّد شهرت داشت. ۲ـ ابومسلم خراسانی.
بعد از آنکه ابراهیم امام (شخص اول عباسیان) کشته شد و جریان در اختیار سفاح و دیگران قرار گرفت ابوسلمه پشیمان شد و فکر کرد که حکومت را از آل عباس به آل ابی‌طالب برگرداند لذا دو نامه نوشت و به دو نفر داد که یکی را به عبدالله محض (از اولاد امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام)) و دیگری را به امام صادق (علیه‌السّلام) بدهد و برای هر کدام در نامه نوشته بود که الان زمام امور به دست من است اگر شما موافقت کنید من اوضاع را به نفع شما برگردانم. فرستاده ابوسلمه ابتدا نامه را به حضرت صادق (علیه‌السّلام) داد و گفت من این نامه را از طرف شیعه شما ابوسلمه برایتان آورده‌ام. حضرت فرمود ابوسلمه شیعه من نیست چون برای بنی‌عباس کار می‌کرد، لذا احتمال داشت جاسوس بنی‌عباس باشد؛ لذا امام نه نامه را قبول کرد و نه برای آن جواب نوشت و بعد بدون اینکه نامه را بخوانند آن را روی چراغ گرفت و سوزاند و فرمود به رفیقت بگو جواب نامه این است.

۱.۱.۱ - موضع امام

بنابراین با بررسی بیشتر این قضیه به این نکته می‌رسیم که امام صادق (علیه‌السّلام) در این قضیه هیچ گونه دخالتی نکردند به واسطه آنکه حضرت می‌دانستند این حکومت به آن حضرت نخواهد رسید و این دوره، دوره حضرت نیست چنانچه در نامه‌ای که ابومسلم به حضرت نوشت، حضرت جوابش را چنین دادند که «ما انت من رجالی و لا الزمان زمانی، یعنی: نه تو از مردان ما هستی و نه زمان، زمان من است.»
[۵] جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی ائمه، به نقل از حیاة الامام الرضا، ص۴۹.
در هر صورت عکس العمل امام در برابر این حرکت احتیاط و عدم همکاری و تایید دعوت بود.

۱.۳ - قیام نفس زکیه و برادرش ابراهیم

بنی‌عباس ابتدا زمینه را برای حکومت و خلافت خود فراهم نمی‌دیدند لذا فکر کردند که ولو در ابتدا هم که شده یکی از آل علی (علیه‌السّلام) را که دارای وجاهت بیشتری در بین مردم است. انتخاب و بعدها او را از بین ببرند برای همین کار محمّد نفس زکیه را انتخاب کردند.
محمّد فرزند عبدالله محض است همنام پیامبر بوده و خالی هم روی شانه‌اش داشت و چون در روایات اسلامی آمده بود که وقتی ظلم زیاد شد یکی از اولاد زهرا (سلام‌الله‌علیها) ظاهر می‌شود که او هم‌نام پیامبر و خالی هم به پشت دارد. اینها معتقد شدند که مهدی این امت که باید ظهور کند همین شخص است؛ لذا سادات حسنی گمان می‌کردندکه مهدی این امت همین شخص است. بنی‌عباس هم برای استحکام پایه‌های دعوت از او و به نام او دعوت و تظاهر به گرایش به اهل بیت را داشتند.
در هر حال عبدالله برخاست و شروع کرد به خطابه خواندن و مردم را دعوت کرد به اینکه بیائید و با این شخص (فرزندش عبدالله) پیمان ببندید همه آمدند با او بیعت کردند و بعد شخصی را به دنبال امام صادق (علیه‌السّلام) برای اخذ بیعت فرستادند همین که امام وارد شد عبدالله او را در کنار خود نشاند و جریان بیعت کردن با محمّد را برای امام عرض کرد و گفت شما هم بیعت کن.
حضرت فرمود: این کار را نکنید. «فانّ هذا الامر لم یات بعدُ ان کنتَ تری انّ ابنک هذه هو المهدی فلیس به... یعنی: مساله مهدی که پیامبر خبرش را داده وقتش الان نیست و با جمله‌ای زیبا و با صراحت موضع خودش را مشخص کرد که «ان کنت ان تخرجه غضبا لله ولیامر بالمعروف و نهی عن المنکر فانّا و الله لا نَدعُک فانت شیخنا و نبایع اِبنَک فی الامر. یعنی: اگر شما می‌خواهید به نام مهدی این امت با محمّد بیعت کنید من بیعت نمی‌کنم چون این شخص مهدی نیست و الان هم وقت ظهور نرسیده ولی اگر قیام شما جنبه امر به معروف و نهی از منکر دارد من حاضرم بیعت کنم.
این جریان گذشت و طولی نکشید که هر دو برادر ـ محمّد بن عبدالله بن حسن در مدینه و ابراهیم در بصره ـ قیام کرده و پس از درگیری نظامی کوتاهی با نیروهای عباسی کشته شدند و این شکست سرآغاز شکست‌های دیگری برای زیدی‌ها شد که در عراق و ایران دست به شورش زدند.

۱.۱.۱ - موضع امام

بنابراین امام صادق (علیه‌السّلام) صراحتاً به مهدویت محمد مخالفت ولی با قیام وی در مقابل عباسیان موافقت کرد.


۱. زید بن علی و مشروعیة الثورة عند اهل بیت، نوری حاتم، چاپ ۲، ناشر مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ هـ ق.
۲. حسین کریمان، سیره و قیام زید بن علی.
۳. رسول جعفریان، حیات فکری سیاسی امامان شیعه.
۴. سید علی خامنه‌ای، رهبری امام صادق، ترجمه عربی آن قیاده الامام الصادق- محمدعلی آذرشب.


۱. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۵۷، قم، مدینه العلم.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۵-۲، چاپ بیروت، دار الوفا، ۱۴۰۴.
۳. صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۲۷، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۰۴.    
۴. تستری، محمّدتقی، قاموس الرجال، ج۴، ص۵۷۰، قم، موسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم.    
۵. جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی ائمه، به نقل از حیاة الامام الرضا، ص۴۹.
۶. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۹۱-۱۹۲، قم، چاپ مکتبه بصیرتی، بی‌تا.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله "موضع امام صادق علیه السّلام در قبال قیام‌های این دوره چه بوده؟ آیا آنها را تأئید می‌کرد؟"، تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۱۱/۱۳.    






جعبه ابزار