• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فیاض بودن خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: فیاض بودن خدا، صفات ذات، صفات فعل.

پرسش: طبق حدیث «کان الله و لم یکُنْ مَعه شیءٌ» خداوند ازلی است و یکی از صفات خدا، «فیاض» است و زمانی که خداوند بود و هیچ کس وجود نداشت، چگونه فیاض بوده است. آیا این حدیث با فیاض بودن خداوند در تعارض نیست؟

پاسخ: با توجه به این‌که فیاض بودن، صفت فعل خداست نه صفت ذات و صفت فعل با وجود مخلوق معنا خواهد داشت؛ لذا فیاضیت خدا با ازلی بودن او در تعارض و تضاد نیست.
البته باید توجه داشت که تعبیر «زمانی بود که خدا بود و هیچ کس وجود نداشت» در سؤال ممکن است از روی غفلت و عدم توجه باشد؛ زیرا خداوند اساساً خود خالق زمان است و تعبیر صحیح همان است که امام باقر (علیه‌السلام) در حدیث فرمودند که خدا بود؛ در حالی که کسی (از مخلوقاتش) نبودند.



خداوند متعال دارای دو گونه از صفات است که به عنوان صفات فعل و صفات ذات مطرح می‌شوند.

۱.۱ - صفات ذات

صفات ذات، صفاتی هستند که با توجه به نوعی از کمال، از ذات الهی انتزاع می‌شود؛ مانند: حیات، علم و قدرت.

۱.۲ - صفات فعل

اما صفات فعل، صفاتی هستند که از نوعی رابطه بین خدای متعال و مخلوقاتش انتزاع می‌شود مانند: خالقیت و رازقیت.


فرق اصلی بین این دو دسته آن است که در دسته اول، ذات مقدس الهی، مصداق عینی آن‌هاست؛ اما دسته دوم حکایت از نسبت و اضافه بین خدای متعال و آفریدگان دارد و ذات الهی و ذوات مخلوقات به عنوان طرفین اضافه در نظر گرفته می‌شوند.


حدیث مذکور در سؤال هر چند در مجامع روایی به این صورت نیامده، ولی به این مضمون، احادیث زیادی در همین مجامع نقل شده است.

۳.۱ - حدیثی از امام باقر

به عنوان نمونه، حدیثی از امام محمدباقر (علیه‌السلام) نقل می‌شود:
«عن زراره قال: قُلْتُ لابی‌جعفر (علیه‌السّلام): اکان الله و لا شیءَ.قال: نعم، کانَ و لا شیءَ.قُلْتُ فاَیْنَ کانَ یکونُ.قال: ـ و کان متَّکئاً فاستوی جالساً ـ و قال: احَلْتَ یا زُرارة و سَاَلْتَ عن المکانِ اذ لامکان؛ زراره (یکی از اصحاب بزرگوار امام) می‌گوید: به امام محمدباقر (علیه‌السلام) عرض کردم: آیا خداوند بود در حالی که چیزی هم نبود. حضرت فرمود: بله، او بود در حالی که چیزی نبود. زراره می‌گوید: عرض کردم؛ خداوند کجا بود؟ حضرت ـ در حالی که تکیه زده بود و با شنیدن این سؤال تکانی خورده و جای خود را محکم کرد ـ و فرمود: ‌ای زُراره! مرا به تعجب واداشتی و از مکان خدا سؤال کردی؛ چراکه برای خدا مکان نیست.


با توجه به این‌که فیاض بودن صفت فعل خداست نه صفت ذات و صفت فعل با وجود مخلوق معنا خواهد داشت؛ لذا فیاضیت خدا با ازلی بودن او در تعارض و تضاد نیست.


البته باید توجه داشت که تعبیر «زمانی بود که خدا بود و هیچ کس وجود نداشت» در سؤال ممکن است از روی غفلت و عدم توجه باشد؛ زیرا خداوند اساساً خود خالق زمان است و تعبیر صحیح همان است که امام باقر (علیه‌السلام) در حدیث فرمودند که خدا بود؛ در حالی که کسی (از مخلوقاتش) نبودند.


۱. کتاب المبدا و المعاد، صدرالمتالهین، ص۴۳۳ الی ۴۳۸.
۲. شرح المنظومة، حکیم سبزواری، ج۲، ص۲۹۳ الی ۲۹۷، ج۴، ص۴۱۰، ج۵، ص۴۱۴.
۳. الکافی، ثقة الاسلام کلینی، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ هـ ش، ج۱، ص۱۰۷، حدیث ۲، ص۱۱۶، حدیث ۷.
۴. آموزش عقاید، آیة الله مصباح یزدی، مجلد اول، ص۸۴ الی ۱۱۷.


۱. محمدتقی، مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج۱، ص۷۴، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۸.    
۲. طباطبایی، محمدحسین، نهایة الحکمة، ص۳۴۹۳۵۰، تصحیح و تعلیق عباس علی زارعی، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پانزدهم، ۱۴۲۰ق.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۹۰، ح۷، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «فیاض بودن خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۱۲.    



جعبه ابزار