علم غریبه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: علوم غریبه، حکم شرعی، حکم فقهی، مراجع تقلید، کفر.
پرسش: کسی که قصد سوءاستفاده از علوم غریبه را ندارد، ولی میخواهد آن را یاد بگیرد، حکمش چیست؟
پاسخ: بسیاری از این علوم غریبه و
اعمال صاحبان آنها واهی است و هر چند بخشی از آنها واقعیت دارد، بااینحال از نظر شرعی جز در موارد خاص و استثنایی، غیر مجاز هستند و پرداختن به آنها نیازمند کسب
تکلیف از
مرجع تقلید است.
با توجه به این نکته که حتی بر فرض مجاز بودن این علوم برای کسی، باز هم چیزهایی مانند تغییر
نیت، حرکت از بیراهه و آلت دست واقع شدن، برای او ممکن است خطرآفرین باشد.
و نکته پایانی اینکه از راه
بندگی خالصانه خداوند تبارک و تعالی، میتوان به مرتبهها و قدرتهای بسیار بالاتر از آنچه از این علوم
انتظار میرود، رسید.
علوم غریبه علومی هستند که موضوع آنها نیروهای فوق طبیعی مکتوم، یا اسرارآمیز است؛ مانند:
سحر،
کیمیا،
لیمیا،
هیمیا،
سیمیا،
ریمیا،
جفر و...؛ البته طبق بعضی تعاریف، سحر معنای گستردهای دارد و لیمیا
و هیمیا
و سیمیا
و ریمیا
نیز از اقسام سحر محسوب میشوند؛ ازاینرو در کتب فقهی از این علوم تحت عنوان سحر بحث شده است.
نکتهای را که اگر از همین ابتدا به آن توجه داشته باشیم، میتواند بسیار راهگشا باشد، این است که بعضی از این علوم و ادعاها و کارهایی که مدعیان این علوم میکنند، دور از حقیقت و عاری از واقعیت است.
از جمله پرسشهای آن
زندیق مصری (که شرح پرسشهای او از
امام صادق (علیهالسلام) در
کتب روایی ما آمده است) این بود که آیا ساحر میتواند با سحرش انسانی را به شکل
سگ یا خر یا چیز دیگری در بیاورد؟
امام (علیهالسلام) در پاسخ او میفرماید: ساحر ضعیفتر از آن است که
خلقت خدای تعالی را تغییر دهد و اگر کسی بتواند چنین کاری انجام دهد، پس او شریک خداست و خداوند تعالی بسیار والاتر از آن است که شریکی داشته باشد. وانگهی اگر او میتوانست چنین کارهایی بکند،
پیری و بیماری را از خود دور میکرد و سفیدی را از موهایش و
فقر را از زندگیاش بیرون میراند.
بنا بر آنچه گفتیم، بسیاری از کارهای آنها، صرفاً جنبه نیرنگ و
خدعه و
چشمبندی و
تردستی دارد و گاهی از عوامل تلقینی استفاده میکنند و گاهی از خواص ناشناخته فیزیکی و شیمیایی بعضی اجسام و مواد، و گاه از طریق کمک گرفتن از
شیاطین است.
البته ناگفته نماند، از بعضی
آیات قرآن مانند
آیه ۱۰۲
سوره بقره استفاده میشود که بعضی انواع سحر به راستی اثر میگذارد؛ ولی آیا تأثیر سحر، فقط جنبه روانی دارد یا اینکه اثر جسمانی و خارجی هم ممکن است داشته باشد؟ در آیات بالا به آن اشارهای نشده؛ ازاینرو بعضی معتقدند اثر سحر تنها در جنبه روانی است.
و نیز این نکته اثبات شده است که نیروی «
اراده انسان»، قدرت فراوانی دارد و هنگامی که در پرتو ریاضتهای نفسانی قویتر شود، کارش به جایی میرسد که در موجودات محیط خود تأثیر میگذارد؛ همانگونه که
مرتاضان بر اثر
ریاضت اقدام به کارهای خارقالعاده میکنند.
و این نکته نیز قابل توجه است که ریاضتها گاهی مشروع است و گاهی نامشروع. ریاضتهای موافق با
شرع در نفوس پاک نیروی سازنده ایجاد میکند و ریاضتهای خلاف
شریعت، نیروی شیطانی، و هر دو ممکن است منشأ
خارق عادت شود؛ ولی در اولی مثبت و سازنده و در دومی منفی و مخرب است.
حال پس از این مقدمه به مسئله اصلی میرسیم و آن اینکه، آیا تلاش برای کسب چنین علومی و سعی برای به دست آوردن چنین قدرتهایی و همچنین به کارگیری آنها، از نظر شرع و آیین
مقدس اسلام جایز است یا خیر؟
فقهای بزرگوار ما چنانکه از آثار و کتبشان معلوم و مسلم است، نظر مساعد و مثبتی نسبت به بسیاری از این علوم ندارند، این
وارثان انبیا براساس آیات شریفه
قرآن کریم و نیز
روایات نورانی
اهل بیت عصمت و
طهارت (علیهمالسلام) به حرمت اینها فتوا دادهاند.
تنها بعضی از این بزرگواران استفاده از بعضی از این علوم را آن هم در شرایطی خاص و برای اهدافی خاص (که همان حفظ فرد و جامعه از تهاجم و شبیخون
ساحران است)
جایز
و احیاناً لازم دانستهاند.
بنابراین اگر کسی صلاحیت و اهلیت لازم برای فراگیری و کاربرد اینها را داشته باشد و بخواهد علمی از این علوم را فرا بگیرد، باید از
مرجع تقلید خود
استفتا کند و
حکم حرام یا حلال بودن آن را بپرسد و مطابق با آن
عمل کند.
مخصوصاً این مسئله از آنجا اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم، گاهی پرداختن به بعضی از این علوم، سبب کافر شدن شخص میشود.
حال یا
کفر عملی یا
کفر اعتقادی و یا هر دو.
منظور از «کفر عملی» این است که شخص مرتکب
معصیت بزرگی شده است و منظور از کفر اعتقادی این است که او از دایره موحدان بیرون رفته و برای
خدای تعالی شریک قائل شده است.
بنابراین این شخص، «
مرتد» محسوب شده و همه احکام
ارتداد (از جمله «
قتل») درباره او اجرا میشود.
اکنون فرض میکنیم کسی بخواهد یکی از این علوم را بیاموزد و قصد سویی هم نداشته باشد و کار او از نظر شرعی هم بیاشکال باشد، آیا همین مقدار کافی است و دیگر خطری او را
تهدید نمیکند؟ پاسخ منفی است. دستکم سه خطر دیگر او را تهدید میکند:
اینکه هر چند در ابتدا
نیت شخص پاک بوده، ولی بعدها گرفتار
وسوسههای شیطانی و خواهشهای نفسانی شود و بخواهد از قدرتی که احیاناً به دست آورده، در جهت اغراض شخصی استفاده کند.
به این معنا که به دست آوردن بعضی از این علوم، نیازمند ریاضتهایی است و در این مسیر چنانچه تحتنظر فقیهی بصیر حرکت نکند، مرتکب ریاضتهای خلاف شرع بشود.
چهبسا وقتی اشراری متوجه توانایی خاص شخص صاحب یکی از این علوم بشوند، تصمیم بگیرند که او را وادار کنند از قدرتش در جهت منافع پلید آنها استفاده کند.
بسیاری از این علوم و
اعمال صاحبان آنها واهی است و هر چند بخشی از آنها واقعیت دارد، بااینحال از نظر شرعی جز در موارد خاص و استثنایی، غیر مجاز هستند و پرداختن به آنها نیازمند کسب
تکلیف از
مرجع تقلید است.
با توجه به این نکته که حتی بر فرض مجاز بودن این علوم برای کسی، باز هم چیزهایی مانند تغییر نیت، حرکت از بیراهه و آلت دست واقع شدن، برای او ممکن است خطرآفرین باشد.
و نکته پایانی اینکه از راه
بندگی خالصانه خداوند تبارک و تعالی میتوان به مرتبهها و قدرتهای بسیار بالاتر از آنچه از این علوم
انتظار میرود، رسید.
۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ص۶۸-۳۵۱، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، چ۱۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۷۸ش.
۲. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۵، ص۷۴۲-۶۴۲، چ۱، اسراء، قم، ۱۳۸۲ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علوم غریبه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۶/۱۸.