صحابه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شیعیان، صحابه
پیامبر،
عدالت،
ائمه، فرقه فطحیه، فرقه واقفیه، شیعه.
پرسش: دیدگاه
شیعه درباره عدالت پیروان فطحیه و واقفیه که
امامت بعضی از ائمه ـ علیهمالسلام ـ را قبول ندارند، چیست؟
پاسخ: شیعیان به پیروی از قرآن و
احادیث که مورد اعتماد همه مسلمانان هستند،
صحابه را یکسان نمیدانند، بلکه آنها را سه دسته میکنند. گروهی از صحابه از
ایمان محکمی برخوردار بودند. گروهی دیگر سست ایمان بودند و دسته سومی نیز
منافق بودند. همه صحابه در
جریان سقیفه عملکرد یکسانی نداشتند. تنها برخی از صحابه در سقیفه حضور داشتند. برخی دیگر از صحابه با زور
شمشیر و تهدید یا بهخاطر حفظ کیان اسلام با
ابوبکر بیعت کردند. بنابراین همه آنها در یک ردیف نیستند.
برخی از بزرگان شیعه
احادیث فطحیه و واقفیه را در صورتی که افراد
موثق و امانتداری باشند،
عمل میکنند. همانطور که روایاتی از
اهل سنت از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ یا امامان شیعی که دارای شرط یاد شده باشند را نیز معتبر میدانند و عمل میکنند. برخی دیگر نیز نه روایات فطحیه و واقفیه را معتبر میدانند و نه به احادیث اهل سنت اعتبار قائل هستند؛ همانطور که حدیثی را از شیعه به صرف اینکه شیعه است نمیپذیرند، بلکه در پذیرش
حدیث از شیعه شرایطی وجود دارد که از جمله آن عدالت یا حداقل مدحی از او شده باشد و در صورت عدم احراز این شرایط
روایت را رد می کنند؛ ازاینرو هیچ تناقضی در عمل شیعیان دیده نمیشود.
شیعه به پیروی از آیات نورانی
قرآن و احادیث مورد اعتماد همه مسلمانان صحابه را از نظر ایمان و التزام عملی به احکام
اسلام و اطاعت از پیامبر یکسان نمیداند؛ زیرا از آیات قرآن استفاده میشود که صحابه پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ سه دسته بودند:
اصحابی که از ایمانی راسخ برخوردار بودند و در
فداکاری و
ایثار ممتاز بودند. قرآن درباره این گروه میفرماید: "برخی از مؤمنان مردانی هستند که بر عهد خود با خداوند صادقانه عمل کردند. بعضی از آنان به
شهادت رسیدند و برخی دیگر در انتظار شهادت هستند و در
پیمان خود کوچکترین تغییری ندادهاند".
اصحابی که ایمان قوی نداشتند و از
آزمایش های الاهی سربلند بیرون نمیآمدند. از میدان
جنگ فرار میکردند و در سختیها پیامبر را رها میکردند. قرآن این افراد را اینگونه توصیف میکند: "ای مؤمنان! چرا هنگامیکه به شما گفته میشود در راه خدا از اقامتگاه خود کوچ کنید، سخت به
زمین چسبیده و از جای خود حرکت نمیکنید؟ آیا بهجای
سعادت اخروی زندگی دنیوی را پسندیدهاید"؟
گروهی که منافق بودند و در
سوره منافقون و آیات زیادی از دیگر سورههای قرآن از
اعمال و نیات آنان مذمت شده است.
قرآن کریم درباره آنان میفرماید:"برخی از مردم میگویند به خدا و
روز قیامت ایمان آوردهایم؛ ولی مؤمن نیستند. آنان با خدا و
مؤمنان خدعه میکنند؛ درحالیکه جز به خود نیرنگ نمیزنند؛ ولی این حقیقت را نمیدانند".
در احادیث سنی و شیعه نیز سخن از ارتداد گروه زیادی از صحابه پس از رحلت
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ مطرح شده است. ابوهریره از پیامبر روایت کرده است که فرمود: "روز قیامت گروهی از اصحاب من بر من وارد میشوند، آنان را از حوض دور میسازند. من میگویم پروردگارا! اینان اصحاب من هستند. خداوند میفرماید: تو به آنچه آنها پس از تو انجام دادند، آگاه نیستی. آنان راه ارتداد پیش گرفتند و به عقب برگشتند".
پس اینطور نیست که همه صحابه مورد
ستایش خداوند بوده و همه اعمال آنها مورد رضایت خداوند باشد. تنها گروه نخست مورد ستایش خداوند هستند و خدا از ایمان و عمل آنها راضی است که البته تعدادشان نسبت به دو گروه دیگر کمتر بوده است؛ ازاینرو شیعه به تبع قرآن برخی از صحابه را عادل، برخی دیگر را فاسق و افراد سست ایمان میداند و گروهی را نیز جزو منافقان به حساب میآورد.
در جریان سقیفه نیز تعداد بسیار اندکی از مسلمانان حاضر بودند؛ درحالیکه امام علی ـ علیهمالسلام ـ و هیچیک از بنیهاشم در
سقیفه حضور نداشتند. عدهای از مهاجران و
انصار نیز در آن اجتماع شرکت نکرده بودند. شرکتکنندگان و دستاندرکاران آن نیز همه در یک سطح نیستند. از عمر، نقل شده است که گفت: "بیعت با ابوبکر، شتاب زده و بدون
مشورت با مسلمانان صورت گرفت و این شتاب به این جهت بود که اگر کار بیعت با
ابوبکر را در سقیفه به سامان نمیرساندیم،
انصار فردی را به خلافت برمیگزیدند و ما ناچار بودیم که با او بیعت کنیم و یا با آنان مخالفت کنیم که منشأ
فساد میشد".
کارگردانان سقیفه بنیساعده، مردم مدینه ـ بهویژه بنیهاشم و علی علیهالسلام ـ را در برابر کار انجام شده قرار دادند.
فطحیه فرقهای از
شیعه و پیروان عبدالله فرزند امام صادق ـ علیهالسلام ـ بودند و وی را بین
امام صادق و امام کاظم ـ علیهالسلام ـ قرار میدادند.
به کسانی که به
امام کاظم ـ علیهالسلام ـ توقف کردند و گمان نمودند که
امام منتظر اوست، واقفیه میگویند.
در مورد اعتماد شیعه به فطحیه و واقفیه و ... و عدم
اعتماد به بعضی دیگر باید یادآور شویم بزرگان شیعه برای قبول و حجیت روایت، اسلام،
عقل و
بلوغ را شرط دانستهاند؛ اما مشهور شیعه ایمان را نیز شرط میدانند. مقصود آنها از ایمان
شیعه اثنیعشری بودن است. طبق این شرط به
اهل سنت و همچنین سایر فرق شیعه (مانند فطحیه و واقفیه ) نمیتوان
عمل کرد؛ ازاینرو هیچ فرقی بین این دو گروه نیست.
ولی بعضی دیگر از بزرگان شیعه (مانند
شیخ طوسی) در عمل به روایت، وثاقت راوی را کافی میدانند (
ایمان را شرط نمیدانند) به همین دلیل به روایت برخی از اهل سنت مثل حفص بن غیاث و سکونی و غیر اینها از ائمه ـ علیهمالسلام ـ (به شرطی که در میان روایات شیعه، روایت مخالفی با آنها وجود نداشته باشد) عمل میکنند. این گروه درباره احادیثی که از طریق فطحیه و واقفیه روایت شده است نیز میگویند: اگر
روایت آنها مخالفی در روایات نداشته باشد و بزرگان شیعه نیز به خلاف آن عمل نکرده باشند و راوی
ثقه و مورد اعتماد باشد و فرد سختکوش و امانتداری باشد، میتوان به روایت او عمل کرد؛ ازینرو این گروه از شیعه به احادیث عبدالله بن بکیر که فطحی بود و سماعة بن مهران که جزو واقفیه بود،
عمل میکنند.
نکته قابل توجه اینکه علمای شیعه امامیه حدیثی را از شیعه به صرف اینکه شیعه است، نمیپذیرند؛ بلکه در پذیرش
حدیث از شیعه، شرایطی وجود دارد که از جمله آن
عدالت است و در صورت عدم احراز این شرط روایت را رد میکنند.
پس با توجه به مطالبی که گفته شد هیچ تناقضی در
عمل شیعیان وجود ندارد.
پایگاه اسلام کوئست.