شیخ عباس قمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شیخ عباس قمی.
پرسش: زندگینامه و شخصیت نویسنده مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی را توضیح بفرمایید.
پاسخ: شیخ عباس قمی یکی از بزرگترین محدثان جهان
تشیع است که در سال ۱۲۹۴ قمری در شهر
قم به دنیا آمد. پدر او حاج محمدرضا قمی بود که مردم او را نیک مردی باتقوا و آشنا به مسائل دینی میشناختند و
با اینکه کاسب بود، مردم برای یادگیری احکام
دین به نزد وی میرفتند و اینها سبب رشد شیخ عباس در محیطی مذهبی شد. محدث قمی از عالمان پرکار و بااخلاص بود و در
تاریخ، رجال، تراجم، علوم قرآن،
اخلاق، عقاید و
علم حدیث تألیف کرده است.
شیخ عباس قمی یکی از بزرگترین محدثان
جهان تشیع است و در ذیل، مختصری از زندگی این عالم بزرگ را بیان میکنیم:
ایشان در سال ۱۲۹۴ قمری در شهر قم به
دنیا آمد.
پدر او حاج محمدرضا قمی بود که مردم او را نیک مردی
با تقوا و آشنا به مسائل دینی میشناختند و
با اینکه کاسب بود، مردم برای یادگیری احکام دین به نزد وی میرفتند و اینها سبب رشد شیخ عباس در محیطی مذهبی شد.
شیخ عباس قمی دوران
کودکی و نوجوانی را در زادگاهش شهر قم گذراند
و دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ فرا گرفت.
او در دوران نوجوانی مراحل آغازین تحصیلات حوزوی را به پایان برده بود و در سال ۱۳۱۶ قمری به دنبال فراگیری
دانش، عازم
نجف اشرف گردید.
از آنجا که شیخ عباس اشتیاق وصفناپذیری به
شناخت راویان و محدثان و نقل اخبار
اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ داشت، شیفته حاج میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ق) گشت و در درس او شرکت جست.
شیخ عباس قمی بر آن بود تا آنچه را از استاد فرا میگیرد بی کموکاست بنویسد و همانند استاد، بازگویش کند. به همین سبب طولی نکشید که به کمک حافظه قوی و تلاش پیگیر به مقام و منزلت والایی در نزد استاد خود دست یافت؛ تا آنجا که در همان ایام نسخهبرداریِ
مستدرک الوسائل را در اختیار گرفت.
محدث قمی درک محضر این استاد بزرگ را لطف
خداوند میداند و مینویسد: «... پس خداوند متعال ملازمت ثقة الاسلام نوری طبرسی را به من منت گذارد،
مستدرک الوسائل را برای او نسخهبرداری کردم که برای چاپ به ایران فرستاده شد».
وی چهار سال در محضر محدث نوری بود و در این چهار سال تلاش و کوشش او بهحدی رسید که جزو شاگردان طراز اول استاد بهشمار رفت. سپس در سال ۱۳۲۲ قمری به
قم بازگشت و مشغول تألیف و تدریس و وعظ و ارشاد مردم شد و تا سال ۱۳۲۹ قمری در این شهر مذهبی اقامت داشت. در این ایام عازم بیتالله الحرام شد و پس از مراجعت از
زیارت خانه
خدا همچنان در قم
سکونت داشت. در سال ۱۳۳۲ قمری بنا به عللی ـ مخصوصاً به موجب تنگدستی ـ به مشهد
مقدس مهاجرت کرد و در آنجا سکونت گزید.
محدث قمی از عالمان پرکار و
با اخلاص بود و در
تاریخ، رجال، تراجم، علوم قرآن،
اخلاق، عقاید و
علم حدیث تألیف کرده است،
که به چند نمونه اشاره میشود:
کلمات لطیفه (در علم اخلاق)؛
الدرّ النظیم فی لغات القرآن العظیم؛
کحل البصر فی سیرة سید البشر؛
یعنی سرمه چشم، پیرامون زندگی سرور انسانها
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله؛
کتاب
نقد الوسائل (مختصر کتاب
وسائل الشیعه شیخ حر
عاملی)؛
شرح حکم نهجالبلاغه (شرح کلمات قصار
امام علی علیهالسلام در
نهجالبلاغه)؛
وقایع الایام (فیض العلام فی
عمل الشهور و وقایع الایام)؛ در این
کتاب ، علاوه بر وقایع و حوادث تاریخی، به
اعمال روزها و ماههای قمری نیز پرداخته شده است؛
سفینة البحار؛
این کتاب، فهرست موضوعی بحارالانوار علامه مجلسی است. ایشان آن را در دو جلد تنظیم نموده و در جهت آسان نمودن مراجعه به
بحارالانوار نوشته است؛
مفاتیح الجنان؛ کتاب مشهوری که در اکثر مشاهد مشرف و خانههای شیعیان مورد استفاده بوده و به
عربی نوشته شده و به فارسی نیز ترجمه گردیده است. این کتاب شریف در جایگاه خود کمنظیر است؛ زیرا بسیاری از دعاها و نوافل و مستحباب و زیارات
ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ را در یکجا گردآوری کرده و در دسترس همگان قرار داده است؛
منتهی الآمال فی تاریخ النبی و الآل؛
در زمینۀ زندگانی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله،
حضرت زهرا سلاماللهعلیها و ائمه اطهار ـ علیهمالسلام ـ و تاریخ
ولادت و وفات و وقایع دوران آنها نوشته شده است؛
منازل الآخره؛
کتاب نفیسی است که مکرر چاپ شده و مراحل دشوار سفر
آخرت را برساس روایات بررسی نموده و توشه لازم را یادآور شده است.
شیخ عباس قمی در زمان خود یکی از مربیان بزرگ و معلمان اخلاق اسلامی در میان مردم و حوزههای علمیه شناخته میشده و در کلیه
اخلاق حسنه و ملکات فاضله انسانی برجسته بود. در مسیری که میرفت اگر کوچکترین شبههای در دلش رخنه میکرد که قدمش برای
خدا نیست یا وسوسهای قلبش را میلرزاند، بدون هیچ تأمل، از آنجا باز میگشت.
یکی از ویژگیهای اخلاقی ایشان این بود که علاقه زیادی به
مطالعه و نوشتن داشته است.
همدرس و همدورهاش آیت اللَّه شیخ آقا بزرگ تهرانی، دربارۀ او مینویسد: «... او پیوسته سرگرم کار بود،
عشق شدید به نوشتن، بحث و تحقیق داشت. هیچ چیز او را از این شوق و عشق منصرف نمیکرد و مانعی در این راه نمیشناخت».
عشق و علاقه محدث قمی به
کتاب به اندازهای بود که وقتی کمترین پولی به دست میآورد، آن را در خرید کتاب صرف میکرد. در زمینۀ علاقه او به کتاب، داستانهای زیادی از ایشان نقل شده است.
از جمله
فرزند ارشد آن مرحوم، حجة الاسلام حاج میرزا علی نقل کرده: «در اول کودکی
با مرحوم پدرم هر وقت از شهر خارج میشدیم از اول صبح تا به شام مرتباً به نوشتن و مطالعه مشغول بودند».
همچنین آمده: «مرحوم حاج
شیخ عباس قمی (ره)
با جماعتی از تجار بهسوی سوریه مسافرت نمود، آنان میگفتند هر وقت ما به سیاحت میرفتیم، ایشان مینشست و مشغول مطالعه و تألیف میشد و هرچه اصرار میکردیم که
با ما بیرون بیاید امتناع میورزید و شبها هم که ما به خواب میرفتیم، او مشغول مطالعه و تألیف میشد».
مرحوم محدث قمی در سفر، رعایت حال همراهان را میکرد و
با آنان فوقالعاده خوشرفتاری مینمود و انس میگرفت و بهطوریکه نوشتهاند در مسافرت، فردی شوخطبع، خوشگفتار و نیکورفتار بود.
ویژگی دیگر ایشان را در
زهد و بیعلاقه بودن نسبت به دنیا و مظاهر فریبنده آن ذکر کردهاند. راستی که جایگاه بلند ایشان در زهد، مشهورتر از آن است که نیازی به گفتار باشد. لذا زندگی شیخ عباس قمی بسیار ساده بود؛ بهطوریکه از حد زندگی یک
طلبه عادی هم پایینتر بود. لباسش عبارت بود از یک قبای کرباسی بسیار نظیف، معطر و تمیز. چند سال زمستان و تابستان را
با آن قبای کرباسی میگذرانید. هیچگاه در فکر
لباس و تجمل نبود. فرش خانهاش گلیم بود. از سهم
امام استفاده نمیکرد. «روزی دو بانوی محترم که ساکن بمبئی بودند، حضور آن مرحوم میرسند و اظهار تمایل میکنند که هر ماه مبلغ ۷۵ روپیه به ایشان تقدیم نمایند و ایشان از پذیرفتن آن خودداری کرده و در مقابل اعتراض یکی از فرزندان خود میگوید: من همین مقداری را هم که الآن خرج میکنم، نمیدانم فردای
قیامت چگونه جواب
خدا و
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را بدهم، در جواب این مقدار هم معطل هستم، چگونه بارم را سنگینتر کنم؟».
یکی دیگر از ملکات روحی و سجایای اخلاقی آن مرحوم،
تواضع بسیار و همه جانبهای بود که از خود نشان میداد، در خانه و مدرسه و خیابان، هرکس را که میدیدند، خاصه
علما ـ و از بین آنان بیشتر به کسانی که
با حدیث و اخبار
اهل بیت علیهمالسلام سروکار داشتند ـ فروتنی مینمود و هیچگاه در مجالسی که وارد میشد، در صدر مجلس نمینشست و هرگز خود را بر دیگران مقدم نمیداشت. آثار
صدق و صفا از رخسار و رفتار وی هویدا بود.
از خودستایی و خودپسندی بهشدت احتراز میکرد و بههیچوجه
غرور نداشت و
با همه اطلاعاتی که در
تاریخ و اخبار و
احادیث داشت، بسیار اتفاق میافتاد که کتاب را همراه خود به منبر میبرد و از رو برای مستمعین نقل
حدیث کرده و یا روضه میخواند.
یکی دیگر از ویژگیهای ایشان نفوذ کلمه بود، که چون سخنان و گفتارش از دل برمیخواست و خود به آنها معتقد بود و قبل از دیگران به آنها
عمل میکرد، در شنوندگان و مخاطبان تأثیری ژرف و پایدار داشت، برخی از آنان که شرف صحبتش را دریافته و پای درسهای
اخلاق و مواعظ سودمند ایشان حاضر میشدند، گفتهاند:
«سخنان نافذ آن مرحوم چنان بود که تا یک هفته
انسان را از تمامی سیئات و پندارهای ناروا و
گناهان باز میداشت و به
خدا و
عبادت متوجه میکرد». بسا کسانی که خوشنام نبودند و پس از افاضه حاج شیخ رو به کوی مردمی و انسانیت آورده بودند.
یکی دیگر از خصلتهای پسندیده آن مرحوم پایبندی به
نماز شب و
شب زندهداری و
قرائت قرآن و
تلاوت ادعیه و اوراد و اذکار مأثور، از
ائمه معصومان ـ علیهمالسلام ـ بود و در این مورد فرزند بزرگش میگوید: «تا آنجا که من بهخاطر دارم، بیداری آخر
شب از آن مرحوم فوت نشد، حتی در سفرها» او مانند شیخ طوسی که نخست خود به مصباح المتهجد
عمل کرد، قبل از دیگران خود به مفاتیح الجنان
عمل میکرد.
محدث قمی پس از عمری تلاش و خدمت به
اسلام و مسلمین و تحمل سختیها و مرارات زمان بهویژه در اواخر عمر که مصادف
با توطئههای دشمنان اسلام و دینزدایی رضاخانی بود، در شب سهشنبه بیست و دوم ذیالحجه سال ۱۳۵۹ قمری بدرود حیات گفت و پس از تشییع، در نجف اشرف صحن مطهر
علی علیهالسلام در جوار استادش مرحوم حاجی نوری به خاک سپرده شد.
پایگاه اسلام کوئست.