شهادت علی اصغر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: شهادت
علی اصغر علیهالسلام،
سن، کربلا،
اسم، امام حسین علیهالسلام.
پرسش: آیا واقعاً
شهادت طفلی شیرخوار به نام «علی اصغر» در حوادث
کربلا صحت دارد؟
پاسخ: شهادت کودکی شیرخوار در حوادث فاجعه آمیز کربلا، واقعهای انکارناپذیر و دردناک است که توسط بسیاری از مورخان بیان شده است. تنها آنچه که محل اختلاف است، نام و سن این فرزند کوچک
امام حسین ـ علیهالسلام ـ است. در بسیاری از منابع اولیه و معتبر تاریخی از ایشان با نام «عبدالله علیهالسلام» یادشده، اما برخی منابع، «
علی» را نام این
شهید شیرخوار دانستهاند. به هر حال، شهرت ایشان به «
علی اصغر» در زمانهای بعدی بوده است.
در جریان حوادث کربلا، یکی از جنایات متعددی که همواره بر صفحهی تاریخ حک خواهد بود، شهادت کودکی شیرخوار از خاندان رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ است. کودکی که از تیر خشم و جهالت دشمنان
اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ در امان نبود و به مانند پدرش امام حسین ـ علیهالسلام ـ و برادرش به شهادت رسید.
چگونگی حادثه بدین شرح است:
در بیان اصل حادثه در مقتل لهوف چنین آمده است:
امام حسین ـ علیهالسلام ـ به در خیمه آمد و فرمود:«خواهرم زینب، طفل کوچک مرا بیاور تا با وی وداع گویم،
امام ـ علیهالسلام ـ او را گرفت تا ببوسد، حرملة بن کاهل تیری انداخت که آن گلوگاه کودک را سوراخ کرد، امام به
زینب فرمود: او را بگیر».
بعد خون صغیر را با دو کف دست بگرفت تا پر شد و آن خون را به سوی
آسمان پاشید و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد میآید!».
امام باقر ـ علیهالسلام ـ میفرماید: از آن خون قطرهای به
زمین فرود نیامد.
نقلی دیگر نیز وجود دارد: زینب خواهر امام ـ علیهالسلام ـ کودک را آورد و گفت: این
طفل تو سه روز است که آب نیاشامیده، برایش آبی طلب کن. امام ـ علیهالسلام ـ کودک را بر روی دست گرفت و فرمود:«ای قوم! شیعیان و اهل بیتم را کشتید و فقط این طفل باقی مانده که از عطش به خود میپیچد، او را باشربتی از
آب سقایت کنید».
در بین سخنان
امام مردی از دشمن تیری انداخت که کودک را گلو برید و امام آنان را نفرینی کرد آنگونه که به دست مختار و دیگران گرفتار آمدند.
پس از آن امام حسین ـ علیهالسلام ـ با خداوند چنین سخن گفتند: «پروردگارا، هرچه بر سر من میآید، در برابر چشمان تو است، از اینرو (همگی) بر من آسان است». سپس ادامه دادند: «پروردگارا، اگر یاریات از آسمان را از ما دریغ داشتی، پس آن (نصر و یاری) را برای کسی که از ما بهتر است قرار ده؛ و
انتقام ما را از این ستمکاران بگیر، و آنچه بر ما میگذرد، ذخیره آخرتمان قرار ده».
آنچه از منابع معتبر تاریخی به دست میآید، چنین است که نام این طفل «عبدالله علیهالسلام» و از مادری به نام رباب دختر امرء القیس بود. چنانچه این منابع حضرت «
علیاکبر علیهالسلام» را فرزند لیلی دختر أبی مرّه ذکر نمودهاند که در کنار پدر در کربلا به
شهادت رسید و
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ را
فرزند شهربانو (شاه زنان) دختر
یزدگرد شمردهاند.
نکته قابل توجه آنکه در بسیاری از آن منابع، مانند
تاریخ طبری،
تاریخ یعقوبی،
الطبقات الکبری،
از
امام زینالعابدین ـ علیهالسلام ـ به عنوان «
علی اصغر» نام بردهاند.
در
زیارت ناحیه مقدسه نیز که منسوب به امام زمان ـ عجلاللهتعالیفرجهالشریف ـ است، ایشان چنین سلام میدهند: «سلام بر عبد الله بن حسین، طفل شیر خوار، که خونش در آسمان پاشیده شده است، کسی که در دامان پدرش با تیر حرملة بن کاهل اسدی ذبح شد».
به نظر میرسد این مطلب تا زمان مرحوم مجلسی اول در بین محققان مشهور بوده است. چنانچه ایشان گفتهاند:«و صغیر که شهید شد، عبداللَّه نام داشت، و اکثر علما چنین ذکر کردهاند از شیخ مفید تا شیخ شهید».
هر چند بهنظر میرسد، برخی محدثان و مورخان دیگر، به ویژه متأخران تنها با توجه به رعایت
سن فرزندان امام، نام ایشان را بر اساس مراتب سنی ذکر نموده و از
طفل شهید به علی اصغر ـ علیهالسلام ـ تعبیر نمودهاند؛ و با توجه به همین امر در ذهن عامه مردم نیز چنین شهرت گرفته است.
البته از اولین کسانی که با نام «علی» از طفل شهید کربلا یاد نمودهاند، میتوان به ابناعثم کوفی در کتاب «
الفتوح»
و ابن ابیالثلج در
کتاب «
تاریخ اهل البیت»
و طبری در «
دلائل الامامة»
در قرون سوم و چهارم اشاره نمود.
خوارزمی (م ۵۶۸ ق) نیز (که بسیاری از مطالب
مقتل خود را از ابن اعثم گرفته)، از او به «علیٌ الطفل» (بدون ذکر اصغر) تعبیر کرده است.
پس از آنها إربلی در کتاب «
کشف الغمة فی معرفة الائمة»
به قرن هفتم و ابنصباغ مالکی در کتاب «
الفصول المهمة فی معرفة الائمة علیهالسلام»
به قرن نهم از آن حضرت با این نام
اسم بردهاند.
برخی محدثان و اندیشمندان نیز در همان قرون به این اختلاف اشاره نمودهاند. نویسنده کتاب «
راحة الارواح» در این مورد میگوید: «و عبداللّهبن الحسین که طفل بود و در کنار پدر شهید شد و بعضی مردمان علی اصغرش گویند»
و این نشان میدهد در قرن هشتم نیز چنین امری در بین مردم شایع بوده است.
چنانچه محمدبن اسحاق حموی نیز که از اندیشمندان شیعی در قرن دهم است، چنین مینویسد: «عبداللّه که در طفولیت در
کربلا شهید شد و بعضی از روی غلط او را علیاصغر میگویند».
درباره سن او باید گفت که بسیاری از منابع تاریخی چنانکه در گزارشهای آنها ملاحظه میشود، سخنی از سن وی به میان نیاورده و تنها به عناوینی، همانند صبی، صغیر، طفل و رضیع (شیرخوار) اکتفا کردهاند. البته برخی مورخان و مقتل نویسان؛ همانند فضیل بن زبیر رسان
و یعقوبی
بر این باورند که این طفل در
روز عاشورا به دنیا آمده است.
اما گزارشهای قابل اعتنا که در آنها به سن این طفل اشاره شده، گزارشهای ذیل است که البته سن وی را متفاوت نوشتهاند؛ از اینرو باید اذعان کرد که هیچ وجه جمعی برای این گزارشها وجود ندارد.
نخستین گزارش به ترتیب قدمت آنها گزارش محمدبن سعد (م ۲۳۰ ق) است که از پسری سه ساله برای
امام حسین ـ علیهالسلام ـ
سخن به میان آورده که عقبة بن بشر اسدی، او را با تیری شهید کرد.
بلعمی، از مورخان قرن چهارم، ذیل گزارش چگونگی شهادت طفل شیرخوار، او را یک ساله دانسته،
و بالأخره در بیتی بهجای مانده از کسائی مروزی،
شاعر قرن چهارم از طفلی پنج ماهه، یاد شده است:
آن پنج ماهه کودک، باری چه کرد ویحک ••• کز پای تا به تارک، مجروح شد مفاجا؟
چنانکه ملاحظه میشود، وجه جمعی بین سه قول یادشده وجود ندارد، اگرچه شاید بتوان گفته بلعمی را به دلایلی ترجیح داد؛ زیرا برخی منابع به شیرخوار بودن این طفل اشاره کردهاند که طبیعتاً با قول ابن سعد سازگاری ندارد و برخی دیگر گفتهاند که امام حسین ـ علیهالسلام ـ او را در دامانش نشاند که این امر با پنج ماهه بودن
کودک (گفته کسائی مروزی) سازگاری ندارد؛ زیرا این کودک طبیعتاً بایستی به سنی از
رشد رسیده باشد که نشستن او در دامان پدر ممکن باشد؛ ازاینرو این دو ویژگی یاد شده با هم، با یک ساله بودن کودک سازگار است. اگرچه به این نکته نیز باید اذعان کرد که گفته بلعمی مرسل و بدون استناد به گفته راویانی است که او از آنها نقل کرده است.
البته، این احتمال ضعیف نیز وجود دارد که با توجه به اینکه در برخی کتب به هر دو نام در بین فرزندان
امام ـ علیهالسلام ـ اشاره شده است و همچنین برخی قرائن دیگر، ایشان دو
شخصیت متفاوت باشند،
اما در
دفاع از این فرضیه استدلال قطعی و محکمی ارائه نشده است. برای اطلاعات بیشتر در مورد نقد این فرضیه و همچنین اقوال مطرح شده در کیفیت شهادت این طفل بزرگوار به مقاله آقای دکتر محسن رنجبر در فصلنامه
تاریخ در آیینه پژوهش مراجعه نمایید.
اما در برابر گزارش منابع کهن درباره
سن طفل شیرخوار، دیدگاهی است که سن این طفل را شش ماهه دانسته و چنان روی این دیدگاه در یکی دو قرن اخیر، تبلیغ شده است که امروزه در منابر و محافل روضهخوانی، شهرت خاصی دارد و حتی در سالهای اخیر، برخی برای او جشن تولد گرفته و تولّد وی را با محاسبه برگشت به شش ماه پیش از عاشورای سال ۶۱ قمری، در ده
رجب سال ۶۰ میدانند! این امر تا آنجا پیش رفته است که این تاریخ، در برخی از تقویمهای مذهبی به عنوان سالروز ولادت وی ثبت شده است؛ درحالیکه این گفته مدرک معتبری ندارد و تنها مأخذ آن، گزارشی است که در
کتاب محرّف و منسوب به ابومخنف آمده،
و به تدریج به مآخذ معاصران راه یافته است.
پایگاه اسلام کوئست.